غرض. [ غ َ رَ ] ( ع مص ) تافتگی و اندوهناکی. به ستوه آمدن . ( منتهی الارب ) ( آنندراج ): غرضه منه ؛ ضجر منه و مل َّ. یقال : غرض بالمقام. ( اقرب الموارد ). تنگ دل شدن و ستوه شدن. ( تاج المصادر بیهقی ). دلتنگ و ملول شدن. || شوق. آرزومند گردیدن. یقال : غرضت الیه ؛ ای اشتقت. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). قال الاخفش تفسیرها: غرضت من هؤلاء الیه. ( اقرب الموارد ). آرزومند شدن. ( تاج المصادربیهقی ). || شیفته شدن. دلباخته عشق شدن.( دزی ج 2 ص 206 ) . || ترسیدن. تافتگی کردن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ): غرض من فلان ؛ خاف. ( اقرب الموارد ) ( المنجد ). || غرض بینی ؛ رسیدن بینی به آب قبل از لب موقع آب خوردن. ( از اقرب الموارد ). || ( اِ ) نشانه ٔتیر. ج ، اغراض. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) . هدفی که به آن تیر اندازند. ( اقرب الموارد ). هدف و نشانه. ( غیاث اللغات ). نشان. آماج. آماجگاه. برجاس. تکوک. چنگال. نموک. بوته. بکوک. تلوک. دفک : تیر تدبیر او بر واسطه غرض نشست.( ترجمه تاریخ یمینی چ 1272 هَ. ق. ص 432 ). اما میخواست تا پسر چون پدر مطعون السنه بشر نشود و غرض سهام ملام بندگان باری تعالی نگردد. ( جهانگشای جوینی ). || خواست و آهنگ . یقال : فهمت غرضک ؛ ای ارادتک و قصدک. ( منتهی الارب )( آنندراج ). مجازاً مطلب و مقصود و حاجت. ( غیاث اللغات ). خواست. مراد. مقصود. ( مقدمةالادب ). قصد. غایتی که رسیدن بدان را خواهند. خواسته. منظور : رزبان برزد سوی رز گامی را غرضی را و مرادی را و گامی را.منوچهری.بود آن همگان را غرض و مصلحت خویش این را غرض و مصلحت شاه جهان است.منوچهری.اگر به شرح آن مشغول شود غرض در میان گم گردد. ( تاریخ بیهقی چ ادیب ص 95 ). و این گرگ پیر گفت : قومی ساخته اند از محمودی و مسعودی ، و به اغراض خویش مشغول ، ایزد عز ذکره عاقبت به خیر کناد. ( تاریخ بیهقی ص 230 ). اکنون چون حال الفت و موافقت بدین درجه رسید ما را سه غرض است که این رسولان را بدان فرستاده آمده است. ( تاریخ بیهقی ص 518 ). غرضی که بنده را بودآن بود که خاص و عام را مقرر گردد که رای عالی با بنده به نیکوئی تا کدام جایگاه است بنده را ( خواجه احمد ) آن غرض به جای آمد. ( تاریخ بیهقی ص 166 ). خداوند داند که مرا در چنین کارها غرض نیست جز صلاح هر دو جانب نگاه داشتن. ( تاریخ بیهقی ص 166 ).
معنی کلمه غرض در فرهنگ معین
(غَ رَ ) [ ع . ] ۱ - (مص ل . ) مشتاق شدن . ۲ - (اِمص . ) آ رزومندی . ۳ - (اِ. ) هدف ، نشانة تیر. ۴ - هدف ، مقصود. ۵ - اراده ، قصد. ۶ - دشمنی ، قصد بد.
معنی کلمه غرض در فرهنگ عمید
۱. قصد، مقصود، هدف. ۲. قصد و اراده به صلاح خود و زیان دیگری. ۳. [قدیمی] نشانۀ تیر، هدف. * غرض داشتن: (مصدر لازم ) ۱. دارای قصد و هدف بودن. ۲. قصدی به سود خود و زیان دیگری داشتن. ۳. کینه و دشمنی داشتن. * غرض شخصی: کینه داشتن نسبت به کسی. * غرض ومرض: [عامیانه، مجاز] کینه و دشمنی.
معنی کلمه غرض در فرهنگ فارسی
آرزومندشدن، مشتاق شدن، آرزومندی، قصد، حاجت، هدف، نشانه تیر، درفارسی دشمنی وقصدواراده بصلاح خودوزیان دیگری نیزمیگویند ۱ - ( مصدر ) آرزومند شدن ۲ - ( اسم ) آرزومندی شیفتگی ۳ - ( اسم ) نشانه تیر آماج ۴ - مقصود مراد ۵ - خواست آهنگ خواهشی نهانی که غالبا به قصد انتفاع باشد ۷ - قصد شخصی بزیان دیگری جمع : اغراض . یا غرض شخصی . ۱ - سود خود جستن ۲ - کینه ورزی با کسی . یا غرض نفسانی . غرض شخصی . یا غرض و مرض . ۱ - نظر شخصی ۲ - دشمنی ۳ - اشکال تراشی . یا غرض و مرض داشتن . ۱ - نظر شخصی داشتن ۲ - دشمنی کردن ۳ - اشکال تراشی کردن . تازه گردیدن چیزی طریئ بودن طراوت
معنی کلمه غرض در دانشنامه اسلامی
[ویکی فقه] غَرض، به صفحه ای که در مسابقه تیراندازی تیرها باید به آن اصابت کنند، گفته می شود. غرض به معنای نخست عبارت است از صفحه ای فراهم آمده از پوست یا کاغذ که در تمرین یا مسابقه تیراندازی تیرها باید به آن اصابت کنند. به آن « رقعه » و « قرطاس » نیز می گویند؛ خواه فراهم آمده از کاغذ باشد یا غیر کاغذ. نقش غرض گاهی درغرض، نقشی هلال گونه ترسیم می کردند که به آن دایره می گفتند. گاهی نیز در وسط دایره نشانی دیگر ترسیم می کردند که به آن خاتم گفته می شد. تفاوت غرض با هدف تفاوت غرض با هدف در اصطلاح تیراندازی و مسابقه، آن است که هدف به معنای چیزی همچون تل خاک یا دیواری است که غرض در آن نصب می شود. البته در لغت، هدف و غرض به یک معنا است. [ویکی الکتاب] معنی سُورَةٌ: سوره -پارهای از کلمات و جملهبندیهایی است که همه برای ایفای یک غرض ریخته شده باشد معنی سُوَرٍ: سوره ها( سوره : پارهای از کلمات و جملهبندیهایی است که همه برای ایفای یک غرض ریخته شده باشد) معنی لَغْوٌ: بیهوده - هر عمل و گفتاری است که مورد اعتنا نباشد ، و هیچ فایدهای که غرض عقلا بر آن تعلق گیرد نداشته باشد ( و به طوری که گفتهاند : شامل تمامی گناهان میشود . و مراد از مرور به لغو گذر کردن به اهل لغو است در حالی که سر گرم لغو باشند . ) معنی لَمْ یَدَّبَّرُواْ: تدبّر نکرده ونمی کنند -نیاندیشیده و نمی اندیشند - مو به مو مورد بررسی قرارنداده و نمی دهند(در اصل یتدبرو بوده که تا به دال تبدیل شده است از مصدر تدبر به معنای این که چیزی را بعد از چیز دیگر بگیریم و در مورد آیه شریفه"أَفَلَا یَتَدَبَّرُونَ ﭐلْقُرْء... معنی لَا یَتَدَبَّرُونَ: تدبّر نمی کنید - نمی اندیشید - مو به مو مورد بررسی قرار نمی دهید(کلمه تدبر که فعل یتدبرون مشتق از آن است به معنای این است که چیزی را بعد از چیز دیگر بگیریم و در مورد آیه شریفه"أَفَلَا یَتَدَبَّرُونَ ﭐلْقُرْءَانَ وَلَوْ کَانَ مِنْ عِندِ غَیْرِ ﭐللَّهِ... معنی یُدَبِّرُ: تدبیر می کند (تدبیر به معنای این است که چیزی را دنبال چیزی بیاوری ، و مقصود از آن این است که اشیای متعدد و مختلف را طوری تنظیم کنی و ترتیب دهی که هر کدام در جای خاص خود قرار بگیرد ، بطوری که به محض تنظیم ، آن غرضی که از هر کدام آنها داری و فائدهای که... تکرار در قرآن: ۱(بار)
گفت با خود الغرض آن پیل بان کی روا باشد چنین کس پاسبان
غیر کی پیش تو پیغام مرا می گوید؟ غرض آلود کجا حرف بجا می گوید؟
غرض القصه چون بانوی آفاق به پرده بیخت راز آن دو مشتاق
تا بود گوی دلم در خم چوگان هوس کی مرا گوی غرض در خم چوگان آید؟
«و غرض ما اندر این، لغات پارسیست که دیدم شاعران را که فاضل بودند و لیکن لغات پارسی کم میدانستند…»
غرض چیست ما را ازین گفت و گوی نزاری بزن چون درافتاد گوی
ایالت اران که در دوران اسلامی به این نام مشهور بود، از زمان ترکان قراقویونلو و آققویونلو تا جنگ جهانی اول قراباغ… خوانده میشد. پس از شکست روسیهٔ تزاری، مردم آن ناحیه دعوی استقلال کرده، در سپتامبر سال ۱۹۱۸ میلادی حکومتی به نام آذربایجان تحت نفوذ دولت عثمانی تشکیل دادند. غرض از این نامگذاری این بود که از ضعف دولت مرکزی ایران در اواخر قاجاریه استفاده کرده، آذربایجان ایران را -که مردم آن مانند اهالی قرهباغ به لهجههای ترکی سخن میگفتند- با آذربایجان ساختگی به هم پیوند داده و در دوسوی رود ارس حکومتی تحت نفوذ عثمانی تشکیل دهند؛ ولی ترکان به زودی شکستخورده و امپراتوری عثمانی تجزیه شد.
وان کفن پیله زو غرض عقلست که بخود در تند ز چون و چرا
هر کهرا بیغرض همیجویی بیگمانی بدان که تو اویی
ناله چون ناله بلبل غرضآلود مباد که چو شبنم به گلستان رسد و بنشیند
در ۲۹ تیر ۱۳۵۹ خمینی گفت: «این اشخاصی که انقلابی نیستند باید در راس وزارتخانهها نباشند و آقای بنی صدر باید امثال اینها را معرفی به مجلس نکند و اگر کرد، مجلس رد بکند و هیچ اعتنایی نکند.»با اینکه از سوی حزب جمهوری اسلامی جلالالدین فارسی، غرضی، میرسلیم، عباسپور و رجایی به بنی صدر پیشنهاد شدند و بنی صدر در مورد میرسلیم نظر مساعد داشت مجلس به وی رأی تمایل نداد.
جغرافیدان اسرائیلی موشه براور خاطرنشان کرد که این گزارش «یکی از مهمترینها، اگر نگوییم مهمترین، منبع اطلاعاتی در مورد جمعیت، تملک زمین و بهرهبرداری از زمین» است، اما صحت آن را به دلایل متعدد زیر سؤال میرود. به عنوان مثال، او نوشت که عکسهای هوایی نشان میدهد که جمعیت برخی از محلات اغراقآمیز است و ممکن است طبقهبندی کاربری اراضی نسبت به دستههایی که مالیات کمتری را جذب میکنند مغرضانه باشد.
۷. مخفیانه عمل نمودن غرض اجرای منافع ملی و امنیت بینالمللی.
دولت آمریکا پس از حملات تروریستی ۱۱ سپتامبر عده ۶۰۰۰ از طالبان را دستگیر کرد و در زندانهای گوانتانامو و بگرام محبوس ساخت. دولت آمریکا یازده بلاک رهایشی را برای نگهداری زندانیان در این منطقه اعمار نمود. در ده سال اول حدود ۳۱۰۰ زندانی در این زندان بازداشت شدند. سپس تمامی زندانیان را از گوانتاناموی کوبا به این زندان انتقال دادند. در این زندان علاوه بر زندانیان افغان، افرادی از کشورهای عربی، پاکستان و لیبی نیز در زندان بگرام بندی بودند. دولت افغان غرض رسیدن به صلح تمامی زندانیان را رها نمود.
بر ما به غرض چه می کشی خط بر لوح ارادت این رقم نیست