غرام

معنی کلمه غرام در لغت نامه دهخدا

غرام. [ غ َ ] ( ع اِمص ) شیفتگی. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). عشق و شیفتگی. ( غیاث اللغات ). عشق. ( دهار ). عشق دلسوز. الحب المعذب للقلب. ( اقرب الموارد ). || آزمندی. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). حرص. ( غیاث اللغات ). ولوع. ( اقرب الموارد ). || هلاک. ( منتهی الارب ) ( غیاث اللغات ) ( آنندراج ). منه قوله تعالی : ان عذابها کان غراماً. ( قرآن 65/25 )؛ ای هلاکاً و لزاماً لهم. ( منتهی الارب ). الهلاک و العذاب. ( نشوء اللغة العربیة ص 4 ). || ( اِ ) عذاب. ( منتهی الارب ) ( غیاث اللغات ) ( اقرب الموارد ). || بدی پیوسته. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ).شر دائم. ( اقرب الموارد ). || لازم . ( ترجمان علامه جرجانی تهذیب عادل ص 73 ). آنچه رهائی از آن ممکن نیست. ما لایستطاع ان یتقضی منه. ( لسان العرب به نقل ذیل اقرب الموارد ).
غرام. [ غ ِ ] ( معرب ، اِ ) گرام. رجوع به گرام و رجوع به کتاب النقود العربیة ص 26 و 38 شود.
غرام. [ غْرا / غ ِ ] ( اِخ ) معرب گرام. رجوع به گرام شود.
غرام. [ غ ُر را ] ( ع ص ، اِ ) ج ِ غریم ، مثل غرماء، و این نادر است زیرا فعیل بر وزن فُعّال جمع بسته نمی شود. ( از ذیل اقرب الموارد ). || صاحب اقرب الموارد گوید: رواست که غارم معنی نسبت را برساند و به معنی ذواغرام یا تغریم باشد و غرام جمع آن محسوب شود. ثعلب در خبری حکایت کند که : «انه لما قعد بعض قریش لقضاء دینه اتاه الغرام فقضاهم دینه ». و در حدیث جابر آمده : «فاشتد علیه بعض غرامه فی التقاضی ». ( لسان العرب از ذیل اقرب الموارد ).

معنی کلمه غرام در فرهنگ معین

(غَ ) [ ع . ] ۱ - (اِمص . ) شیفتگی ، عشق . ۲ - آز. ۳ - (اِ. ) هلاک ، عذاب .

معنی کلمه غرام در فرهنگ عمید

۱. عشق، شیفتگی. ۲ هلاک.
۳. عذاب، شکنجه و درد.

معنی کلمه غرام در فرهنگ فارسی

۱ - ( اسم ) شیفتگی عشق. ۲ - آزمندی حرص . ۳ - ( اسم ) هلاک . ۴ - عذاب .
جمع غریم صاحب اقرب الموازد گوید : رواست که غارم معنی نسبت را برساند و بمعنی ذو اغرام یا تغریم باشد و غرام جمع آن محسوب شود

معنی کلمه غرام در ویکی واژه

شیفتگی، عش
آز.
هلاک، عذاب.

جملاتی از کاربرد کلمه غرام

غیر از بحرین، سه جزیرهٔ تنب بزرگ و تنب کوچک و ابوموسی نیز که شاه هم‌زمان با از دست دادن بحرین آن‌ها را پس گرفت جزو ایران بوده‌است و در هیچ رویداد تاریخی و هیچ برگه و پیمانی دیده و نوشته نشده‌است که نشان دهد این جزیره‌ها به صورت قانونی یا با جنگ یا غرامت جنگی از ایران جدا شده‌باشد. انگلیسی‌ها از سال‌های پیش، از ناتوانی دولت‌های فرمانروا بر ایران سود برده در این سه جزیره که گلوگاه تنگهٔ هرمز است، به نام شیخ‌های جنوب خلیج فارس، خودسرانه و بدون درگیری نیرو پیاده کرده پایگاه داشته‌اند. تنب بزرگ و کوچک مسکونی نیست و به دلیل مارهای فراوان مردم جنوب بدان «مارستان» می‌گویند، البته اهمیت راهبردی بالایی دارد.
سعید محمودی، کارشناس حقوق بین‌الملل و استاد دانشگاه، در گفت‌وگویی اختصاصی با صدای آمریکا می‌گوید جهت دریافت غرامت، «باید به‌طور رسمی متجاوز تعیین شود. در مورد جنگ ایران و عراق، این امر از طرف شورای امنیت انجام نشد.»۱
چرا کویت توانست از عراق غرامت بگیرد اما ایران نگرفت؛ سعید محمودی توضیح می‌دهد۳
یار به صد غمزه ملامت شمر من به صد اندیشه غرامت شمار
تا گشت گرد خاطر من خطبه عمل مسعود سعد وار کشیدم غرامتی
قدر بهشت وصال هرکه ندانست سوخت زنار فراق تو به غرامت
در عاشقی بلاست چه مرگ و چه زندگی مردن ملامت است و نمردن غرامت است
غرامتست نظر بر مهوسی که ندید میان جلوه صورت جمال معنی را
مطابق نوشته‌های لیویوس، این جنگ توسط لاتینی‌ها آغاز شد، چراکه آنان پیش‌بینی می‌کردند که آنکوس همچنان پیگیر و دنباله روی معاهده صلح اتخاذ شده توسط پدربزرگش، نوما پمفیلیوس خواهد ماند. با این تصور لاتین‌ها نخست شروع به تاخت و تاز در سرزمین رم نمودند. وقتی سفارت روم برای جبران خسارت‌های به بار آمده از این تاخت و تازها، از لاتین‌ها درخواست غرامت نمودند، لاتینی‌ها پاسخی تحقیرآمیز به آن‌ها دادند. بر این اساس آنکوس به لاتین‌ها اعلان جنگ نمود. با توجه به آنچه که لیویوس نوشته‌است، بیانیه جنگی رومی‌ها، بیانیه‌ای قابل توجه‌است. چرا که این اولین باری است که رومی‌ها با استفاده از مناسک و آیین‌های فتیال‌ها اعلام جنگ کرده‌اند.
خون ناحق کشتگانت را غرامت دادمی تیغ بر دست ار به فردای حسابت دیدمی
بیهوده وقت ما را ضایع همی گذارند ترسم که برنیایند از عهده ی غرامت
نرهد به ازای دیه خون تو حاشاک از قید غرامت
هر شب و روزی که بی تو می رود از عمر هر نفسی میرود هزار غرامت
هر که نکرد جان و دل با دو جهان نثار تو هر نفسی که می زند هست بر او غرامتی
شرکت در آغاز فعالیت با مخالفت علمای مذهبی، دولت روسیه و مردم روبه‌رو شد و علمای مذهبی از جمله «آیت الله میرزای شیرازی» با مخالفت با این امتیاز موجب لغو آن شدند و دولت ایران پانصد هزار لیره غرامت به شرکت انگلیس پرداخت کرد.
دادگاه حقوق بشر اروپا در تاریخ ۱۳ دسامبر سال ۲۰۱۲ به نفع خلیل المصری رأی داد و دولت مقدونیه را به پرداخت ۸۷۰۰۰ دلار به عنوان غرامت به وی محکوم کرد.