غده
معنی کلمه غده در فرهنگ معین
معنی کلمه غده در فرهنگ عمید
۲. (زیست شناسی ) بافتی در بدن که ماده ای ترشح می کند: غدۀ لوزالمعده، غدۀ تیروئید.
۳. تکه گوشت سخت یا پیه به اندازۀ فندق یا بزرگ تر که میان گوشت پیدا می شود، دژپیه.
* غدۀ فوق کلیوی: (زیست شناسی ) هریک از دو غدۀ کوچک بر روی کلیه ها که بخش مرکزی آن ها هورمونی به نام آدرنالین به درون خون ترشح می کند.
* غدهٴ وذی: (زیست شناسی ) [قدیمی] = پروستات
معنی کلمه غده در فرهنگ فارسی
معنی کلمه غده در دانشنامه عمومی
غده فرعی به توده کوچکی از بافت غده ای که در نزدیکی غده ای با ساخنمان مشابه واقع شده است، گفته می شود.
معنی کلمه غده در دانشنامه آزاد فارسی
اندام تخصص یافته ای در بدن، برای ساختن و ترشح آنزیم ها، هورمون ها یا سایر مواد شیمیایی. غده های جانوران از نظر اندازه متغیرند. اندازۀ غدد از کوچک، مثلاً غده های اشکی، تا بزرگ، مثلاً لوزالمعده، را دربرمی گیرد. غدد گیاهان معمولاً کوچک اند و ممکن است فقط شامل یک یاخته باشند. غده های درون ریز فرآوردۀ خود را به داخل بدن، یعنی در خون، می ریزند. غدد برون ریز ترشحات خود را به بیرون می ریزند. گره های لنفی را گاهی به اشتباه غده می نامند.
غده (گیاه شناسی). غُدِّه (گیاه شناسی)(tuber)
منطقۀ متورم ساقۀ زیرزمینی یا ریشه. معمولاً مواد غذایی در آن ذخیره می شود. سیب زمینی ساقۀ متورم گیاه است که در آن جوانه های انتهایی یا جانبی، که اصطلاحاً چشم سیب زمینی نامیده می شوند، قرار دارند. غده های ریشه ای، مثل کوکب، از ریشه های نابه جا حاصل می شوند و فاقد جوانه اند. این نوع ریشه از ساقه حاصل می شوند، نه از سایر ریشه های گیاه. هر دو نوع غده افراد جدیدی پدید می آورند و بنابراین، از راه های تولید مثل رویشی محسوب می شوند. غده، برخلاف پیاز، فقط یک فصل دوام دارد. غده های جدید گیاه در سال بعد در محل های متفاوت تشکیل می شوند. نیز ← زمین ساقه
معنی کلمه غده در دانشنامه اسلامی
آیا خوردن غده (دشول) بدن حیوان حلال گوشتی که ذبح شده، حرام می باشد یا نه؟ مسئله محل اختلاف است. مشهور قائل به حرمت آنند. بنابر قول به عدم حرمت، خوردن آن مکروه می باشد.
← در غده مانع آمیزش
۱. ↑ مختلف الشیعة، ج۸، ص۳۳۱ - ۳۳۲۲. ↑ الروضة البهیة، ج۷، ص۳۱۰ - ۳۱۱.
فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم السلام، ج۵، ص۵۳۸، برگرفته از مقاله«غده».
...
معنی کلمه غده در ویکی واژه
غدة
قطعه گوشتی سفت که در بدن به علت بیماری بوجود میآید.
عضوی گِرد یا بیضی در بدن که از خود مایع مورد نیاز بدن را ترشح میکند.
جملاتی از کاربرد کلمه غده
اگر جاهل اندر تو بدبخت شد، من بدین از تو الفغدهام بختیاری
یک دمم با جغدها دمساز کرد از دم من جغدها را باز کرد
یک زن هجده ساله در بیمارستانی در شمال ایالت نیویورک که در انتظار درمان برای اختلال غده هیپوفیز بود، پلوتونیوم تزریق شد.
الفغده به دندان ملک داد عون تو به نوک خلال ملک
آقسرای یکی از استانهای ترکیه است که مرکز آن هم شهر آقسرای است. استانهای همجوار آن عبارتند از: قونیه در غرب و جنوب، نیغده در جنوب شرقی و قرشهر در شمال.
سنگ بت بگرفته سیصد بار سنگ از سومنات پیل مست الفغده پنجه جفت پیل پوستین
وانگه به مجاعه کرد الفغده از گندم خشک تا پیاز تر
هستها بیک دفعه با عقل پدید آمده است و زو جدا تو هم نتوان کرد مر آنرا . و آن همه هستها بر هفت بخشش است . بر مثال عین جسمی که مر او را شش جهت گرد گرفته است : یکی از او ذهن و دیگر حق و سدیگر خرمی و چهارم برهان و پنجم زندگانی و ششم کمال و هفتم بی نیازی . و اکنون دلیل آنک این هفت قسمت هستی با عقل کل با هم پدید آمده است بنماییم : گوئیم دلیل بر آنک ذهن با عقل کل کشنده است وز عقل جدا نشود و ذهن همیشه بگواست آنست که عقلهای جزئی که الفغده است چون اندر رسند بمعقولات همیشه گردد ، آن دانستن او مر آن معقول را از آن وقت که آن چیز دانسته شود مر آن عقل جزئی را و نیز جدا نشود . پس بدبن دلیل دانستیم که ذهن مطلق کشنده است با عقل کلی کشیده و... اندر آغاز آفرینش تا ابد الابدین ، و دلیل بر آنک حق کشنده است با عقل کلی و زو جدا نشود آنست که چون عقل الفغده جزئی مر حق را بحقیقت بشناسد ، باطل آن ازو دور شود که خلاف حق است و آن حق با او بماند کزو جدا نشود . پس ازین جهت دانسته شد که حق مطلق آفریده شد با عقل کلی و زو جدا نشود اینست که شادی بعقل الفغده جزئی پیوسته شود آنگه محیط شود بر حقیقت چیزی ، و دانستن عقل را شبهت اندر نیابد ، و غم اندر شبهت و شادی اندر حقیقت است . پس شادی از عقل کلی جدا نشود . و بدین دلیل دانسته شد که خرمی مطلق کشیده شده است با عقل کلی اندر حال پدید آمدن او . و دلیل بر آنک برهان کشیده شده است با عقل کلی و زو جدا نشود آنست که چون عقل الغفذه جزئی مر معقول را بیابد ببرهان یابد ، و چون برهان یافت با او بیار آمد . پس بدین روی درست شد که برهان مطلق کشیده شده است اندر آفرینش با عقل کلی . و دلیل بر آنک زندگانی با عقل کلی موجود شده است و زو جدا نشود آنست که عقل الفغده جزئی تا نادان بود اندر رسیدن بچیزی بر مثال مرده یی باشد از آن نادانستنی ، و چون مرورا دانست مر آن چیز را که شناخت بمنزلت زنده گشت . پس از این جهت دانسته شد که زندگانی مطلق کشیده شده است با عقل کلی بآفرینش .
این ایغده سری به چه کار آید ای فتی در باب دانش این سخن بیهده مگوی
نکته سه: وجود علائم سایکوتیک در بیمار مبتلا به آدیسون بایستی تشخیص آدرنولکودیستروفی را مطرح سازد، اما ممکن است در آدرنولکودیستروفی عملکرد غده فوق کلیه طبیعی باشد.
همه نتیجه و پروردهٔ دماغ و دل است همه نهاده و اَلفغده ی ضمیر و فکر
الا ای باز مسکین تو میان جغدها چونی نفاقی کردیی گر عشق رو بستی به ستاری
جغدها بر باز استم میکنند پر و بالش بیگناهی میکنند
جمعیت این استان در سال ۲۰۰۷ برابر با ۳۳۱٫۶۷۷ نفر بود که ۱۰۰٫۴۱۸ آن ساکن شهر نیغده بودند.