معنی کلمه غالیه ساز در لغت نامه دهخدا غالیه ساز. [ ی َ / ی ِ ] ( نف مرکب ) آن که غالیه سازد. خوشبوی ساز. عطار. غالیه سای : زآن غالیه دان شکرانگیزمه غالیه ساز و گل شکرریز.نظامی.
جملاتی از کاربرد کلمه غالیه ساز راستی مانند تیری قامت و بالای اوست کز عقیق و غالیه سازند پیکان و پرش جلوه نو خطان حزین ، ازرخ ساده خوشتراست غالیه ساز صفحه کن، خامهٔ مشک سای را