عینیک

معنی کلمه عینیک در دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی عَیْنَیْکَ: دو چشم تو ( در اصل عینین بوده که چون مضاف واقع شده است نون آن حذف گردیده است و عبارت "لَا تَمُدَّنَّ عَیْنَیْکَ " یعنی چشم ندوز و خیره نشو)
معنی لَا تَمُدَّنَّ عَیْنَیْکَ: اصلاً چشم ندوز
ریشه کلمه:
عین (۶۵ بار)ک (۱۴۷۸ بار)

معنی کلمه عینیک در ویکی واژه

اسم گزاری کُنادی کُنادین «عِیْنیدن» (ویژگی کسی که عینی/معین کننده است)

جملاتی از کاربرد کلمه عینیک

اذ حضرالراح فما فاتنا افتح عینیک به وابصری
بعینیک ما یلقی الفؤاد و ما لقی و للحبّ ما لم یبق منه و ما بقی‌
دل هدف پیش تیر غمزه توست لحظ عینیک لورمی کرما
فارحل الی الصفوة من هاشم و اسم بعینیک الی رأسها
قالَ الَّذِی عِنْدَهُ عِلْمٌ مِنَ الْکِتابِ، اقوال مفسران مختلف است که الَّذِی عِنْدَهُ عِلْمٌ مِنَ الْکِتابِ که بود؟ قومی گفتند جبرئیل بود (ع)، قومی گفتند فریشته دیگر بود، ربّ العزة او را قرین سلیمان کرده بود پیوسته با وی بودی و او را قوّت دادی، قومی گفتند خضر بود (ع)، قومی گفتند مردی بود از حمیر نام او ضبه و مستجاب الدعوة بود و قیل اسمه ملیخا، و قیل اسمه اسطوس، و قیل هو سلیمان (ع) و ذلک انّ رجلا عالما من بنی اسرائیل، آتاه اللَّه علما و فقها، قال أَنَا آتِیکَ بِهِ قَبْلَ أَنْ یَرْتَدَّ إِلَیْکَ طَرْفُکَ، فقال سلیمان: هات. فقال: انت النبی بن النبی و لیس احدکم اوجه عند اللَّه منک و لا اقدر علی حاجته فان دعوت اللَّه و طلبت الیه کان عندک. قال صدقت، ففعل ذلک، فجی‌ء بالعرش فی الوقت. و قول معتمد و بیشترین مفسران آنست که آصف بود وزیر سلیمان و دبیر وی. و هو آصف بن برخیا بن شمعون رجل صالح مجاب الدعاء، قال ابن عباس انّ آصف قال لسلیمان حین صلّی و دعا اللَّه عزّ و جلّ: مدّ عینیک حتی ینتهی طرفک. قال فمدّ سلیمان عینیه فنظر نحو الیمن و دعا آصف، فبعث اللَّه سبحانه الملائکة فحملوا السریر من تحت الارض یخدون الارض خدّا حتی انخرقت الارض بالسّریر بین یدی سلیمان (ع).
بوسه زن آن را به یاد پادشاه واکتحل عینیک عبد فی هواه