عیشا

معنی کلمه عیشا در لغت نامه دهخدا

عیشا. ( ع اِ ) قرارگاه بچه در رحم مادر، و آن اسباب که بچه بدان در رحم موجود گردد. ( آنندراج ). قرارگاه جنین در شکم مادر. ( ناظم الاطباء ). قرارگاه طفل در رحم مادر. ( فرهنگ فارسی معین ) :
به پاکی مریم از تزویج یوسف
به دوری عیسی از پیوند عیشا.خاقانی.

معنی کلمه عیشا در فرهنگ معین

[ ع . ] (اِ. ) قرارگاه طفل در رحم مادر.

معنی کلمه عیشا در فرهنگ فارسی

( اسم ) قرار گاه طفل در رحم مادر : بپاکی کریم از تزویج یوسف بدوری عیسی از پیوند عیشا . ( خاقانی )

معنی کلمه عیشا در ویکی واژه

قرارگاه طفل در رحم مادر.

جملاتی از کاربرد کلمه عیشا

بهشت ما حضرخوان تنگ عیشان است باینقدر زجبین نیاز چین مگشای
یافته دین ز سعیشان رونق نزد عاقل امام بوده به حق
بسا تلخ عیشان تلخی چشان که آیند در حله دامن کشان
الکساندر پسر ویلیام یکم بود و پس از مرگ پدرش در ۱۲۱۴ بر تخت پادشاهی نشست. او هنگامی که بارون‌های انگلیسی در ۱۲۱۵ علیه شاه جان (حکومت: ۱۱۹۹-۱۲۱۶) سر به شورش برداشتند با آنها همراه شد. الکساندر دوم امیدوار بود تا با این کار قلمروهای شمال انگلستان را که مدعیشان بود به دست آورد. اما جان در ۱۲۱۶ مرد و پسرش هنری سوم (حکومت: ۱۲۱۶-۱۲۷۲) جانشین او شد. پس الکساندر دوم با او بیعت کرده پیمان صلحی را در ۱۲۱۷ با او امضا نمود و در ۱۲۲۱ با جُوان، خواهر هنری سوم ازدواج کرد.
وی در مدتی که در نجف مشغول تحصیل بود، به علت تنگی معیشت و نرسیدن مقرری که از ملک زراعیشان در تبریز به‌دست می‌آمد، مجبور به مراجعت به ایران می‌شود و مدت ده سال در قریه شادآباد تبریز به زراعت و کشاورزی مشغول می‌شود.
در حلق تشنه کامان یک جرعه سلسبیلی درکام تلخ عیشان یک کوزه انگبینی
راستی را بسعیشان ایام داد مالش ولی بسی ما را
«الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ طُوبی‌ لَهُمْ وَ حُسْنُ مَآبٍ» می‌گوید آن مؤمنان و جوانمردان که صفت ایشان اینست خوشا عیشا که عیش ایشانست، امروز طوبی و زلفی در دل ایشان است و فردا طوبی و حسنی نزل ایشانست، امروز ذوق معرفت و انس محبّت بهره ایشانست و فردا سماع و شراب و دیدار حاصل ایشانست، طوبی ایشان وقتست و بهشت ایشان نقد است و راحت ایشان در درد است. ای جوانمرد هفت کشور آراسته بطلعت خداوندان درد است، ملک هشت بهشت یک شاخ از درخت دردست، اگر یک ذره از آن درد و اندوه که در دلهای صدیقان و عارفانست، بر کلّ کائنات آشکارا گردد، اهل آفرینش از نشاط آن ذره عین طرب شوند، خارستان همه بوستان گردد، زنّارها کمر عشق دین شود، اگر هرگز طلعت خویش نماید، آن ساعت نماید که واجدان در وجد باشند.
تا ز مستی شکرافشان شد دهان تنگ او آرزوی تنگ‌عیشان را مهیا کرده‌اند
چو باده بیتو حرامست، از آن نمی طلبند حرام عیشان کیف حلال می خواهند
چون این پیشوایان مذهبی بعلت وجود چنین بودجهای عظیم که حصول آن هیچ نیازی به مأموران مالیات ندارد، و با رضایت کامل پرداخت کنندگان به سوی آنان روان می‌گردد، توانسته است از رهبری شیعه نیروی سیاسی بزرگی بسازد که شیعه را به هر سویی که بخواهد می‌کشاند و به همین خاطر است که می‌بینیم این رهبریتها همواره شیعه را جهت رسیدن به اهداف سیاسی و اجتماعیشان در طول تاریخ به کار گرفتند.
بود در هر زمان و در هر حال سعیشان در مزید فضل و کمال
ریگها هم آرد شد از سعیشان پشم بز ابریشم آمد کش‌کشان