عکس گرفتن

معنی کلمه عکس گرفتن در لغت نامه دهخدا

عکس گرفتن. [ ع َ گ ِ رِت َ ] ( مص مرکب ) برداشتن تصویر شخص یا شی یا منظره ای به وسیله دوربین عکاسی. ( فرهنگ فارسی معین ). عکس برداشتن. عکس انداختن. عکاسی.

معنی کلمه عکس گرفتن در فرهنگ فارسی

( مصدر ) برداشتن تصویر شخص یا شئ یا منظره ای به وسیله دوربین عکاسی عکس برداشتن .

معنی کلمه عکس گرفتن در ویکی واژه

fotografare

جملاتی از کاربرد کلمه عکس گرفتن

در اوایل قرن بیستم مشخص شد که در شرایط خاصی، یک ذرهٔ باردار متحرک با سرعت بالا در طول مسیر خود، باعث میعان بخار آب فوق اشباع می‌شوند. در سال ۱۹۱۱ چارلز ویلسون از این ویژگی برای طراحی اتاقک ابر خود استفاده کرد که امکان عکس گرفتن از مسیر ذرات باردار، مانند الکترون‌های پرسرعت را فراهم نمود.
وسط جنگل نوردی‌ تان اگر خسته شدید و خواستید استراحت کنید حتما باید حواس‌تان باشد که نباید به درخت‌ها تکیه داد. برای عکس گرفتن هم همینطور. کلا به درخت‌ها تکیه ندهید. خیلی از شاخه‌ها خشک و کهنه‌اند و یک‌دفعه ممکن است کار دست‌تان بدهند.
او چند روز پیش از آنکه آهنگ «آواز زمین» را در هتلی در شهر وین، اتریش بسراید، در رم بود و به بیمارستان کودکان بمبین جزوو رفته بود و وقتش را صرف هدیه دادن، عکس گرفتن و دادن امضا به کودکان بیمار آنجا کرد و پیش از آنکه بیمارستان را ترک کند، بیش از ۱۰۰ هزار دلار به آنجا پول اهدا کرده بود.