عویل.[ ع َ ] ( ع اِمص ) بلندآوازی در گریه و فریاد. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( از ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). عَول. عولة. رجوع به عول و عولة شود : راست پنداری همی بینم که بازآئی ز مصر درفکنده در سرای ملحدان ویل و عویل.فرخی.نوحه کنان و موی کنان به زفیر و عویل و ناله می گفتند. ( جهانگشای جوینی ).
معنی کلمه عویل در فرهنگ معین
(عَ وِ ) [ ع . ] ۱ - (مص ل . ) صدا بلند کردن در گریه و زاری . ۲ - (اِمص . ) شیون و زاری .
معنی کلمه عویل در فرهنگ عمید
۱. فریاد. ۲. بلندآوازی در گریه و ناله.
معنی کلمه عویل در فرهنگ فارسی
فریاد، بلند آوا ی درگریه وناله ۱ - ( مصدر ) بلند کردن آواز به گریه و ناله . ۲ - ( اسم ) بلند و آوازی در گریه و ناله .
معنی کلمه عویل در دانشنامه اسلامی
[ویکی فقه] عَویل به معنای بلند کردن صدا به گریه را گویند. ۱. ↑ مجمع البحرین، واژه «عول». منبع فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم السلام، زیر نظر آیت الله محمود هاشمی شاهرودی، ج۵، ص۵۱۰، برگرفته از مقالهعویل. ...
معنی کلمه عویل در ویکی واژه
(اِم صدا بلند کردن در گریه و زا شیون و زا
جملاتی از کاربرد کلمه عویل
باد طبع تو یار لهو و لعب باد خصم تو جفت حزن و عویل
راست پنداری همی بینم که باز آیی ز مصر در فکنده در سرای ملحدان ویل و عویل
مسلمانان این چه عویل طویل و آواز دراز است که از شما بحضرت بی نیاز می رسد؟ بکاء کبکاء المجوس فی الناووس و عویل کعویل العلیل من الغلیل خروش از ستمکاری درست آید و نفیر از بدکرداران راست نماید و اگر ظلمی می رود بامیر عادل شهر برباید داشت تا باز دارد و اگر جوریست با شحنه ولایت بباید گفت تا رفع کند.
به جای بلبل بداد جا زغن و زاغ را نوای صلصل عویل ناله قمری نیاح
جای حیرانی است این ویل و عویل دستها ناشسته از خون قتیل
بادا ولی صدر تو در راحت و نشاط بادا عدوی ملک تو در ناله و عویل
نیک خواهانت جفت شادی و لهو بدسگالانت یار ویل و عویل
العویلیه (به عربی: العویلیة) یک منطقهٔ مسکونی در لیبی است که در استان مرج واقع شدهاست. العویلیه ۷٬۵۰۸ نفر جمعیت دارد.
جان یارانش نباشد فارغ از رود و سرود جان و خصمانش نباشد فارغ از ویل و عویل
کورکورانه تو در بانگ عویل هر که را یابی همی گردی دخیل