عورات
معنی کلمه عورات در فرهنگ معین
معنی کلمه عورات در فرهنگ عمید
معنی کلمه عورات در فرهنگ فارسی
( اسم ) بانگ سگ فریاد سگ .
معنی کلمه عورات در دانشنامه اسلامی
معنی لَمْ یَظْهَرُواْ: نرسیده اند(در عبارت "أَوِ ﭐلطِّفْلِ ﭐلَّذِینَ لَمْ یَظْهَرُواْ عَلَیٰ عَوْرَاتِ ﭐلنِّسَاءِ " منظوراطفالی هستند که بر عورتهای زنان غلبه نیافتهاند یعنی آنچه از امور زنان که مردان از تصریح به آن شرم دارند این اطفال زشتی آن را درک نمیکنند ، و این کنایه ا...
ریشه کلمه:
عور (۴ بار)
عورت هر چیزی است که انسان از ظاهر شدن آن شرم دارد. مثل آلت تناسلی و نیز هر چیزی که انسان از آن میترسد مثل شکاف و محل عبور در مرزها. راغب گوید: عورة سوأة انسان است (آلت تناسل) و آن کنایه و اصلش از عار است زیرا در ظاهر شدن آن عار هست از این جهت زنان عورت نامیده شدهاند. . مراد از عورة در آیه بی حفاظ بودن است که بیم حمله و تاراج است در جنگ خندق عدّهای از رسول خدا «صلیاللَّهوعلیهوآله» اجازه میخواستند به شهر برگردند و میگفتند خانههای ما بی حفاظ است میترسیم تاراج کنند خدا فرمود: خانهها بی حفاظ نیستند اینها جز فرار قصدی ندارند. . آیه درباره جواز اظهار زینت زن است مراد از عورات چیزهای پوشاندنی و نگفتنی زنان است یعنی: جایز است زینت خود را به اطفالیکه به نگفتنیها و پوشاندنیهای زنان واقف نیستند اظهار کنند. . در این آیه سه وقت خلوت عورت نامیده شده که انسان لباس خویش را میکند و عورتش ظاهر میشود چنانکه در مجمع فرموده، و یا از آن جهت که شخص شرم دارد در آن حالات کسی جز زنش در پیشش باشد. یعنی: غلامان و کنیزان و بچههای نابالغ سه بار در آمدن پیش شما اجازه بخواهند: پیش از نماز فجر و آنگاه که از گرمای ظهر لباس خویش را میکنید و پس از نماز عشاء که سه وقت خلوت است برای شما.
معنی کلمه عورات در ویکی واژه
جملاتی از کاربرد کلمه عورات
معنی وی آن است که آنچه از ظاهر تو زشت است از چشم خلق بپوشی و روح و سر وی آن است که آنچه از باطن تو زشت بود از نظر حق تعالی بپوشی و دانی که هیچ چیز از وی پوشیده نتوان کرد جز بدانکه باطن از آن پاک کنی و پاک بدان شود که برگذشته پشیمانی خوری و عزم کنی که بدان بازنگردی که «التائب من الذنب کمن لاذنب له توبه گناه را ناچیز کند» اگر نتوانی، باری از خجلت و بیم و شرم پرده ای سازی و بر روی آن عورات فروگذاری و شکسته دل و شرمسار پیش حق تعالی بایستی، چون بنده گریخته گناهکار که با دلی پرتشویر پیش خداوند خویش آید و سر از پیش برنیارد از فضیحتی خویش.
بی برگ و بی نوا شده و جمع گرد من عورات بی نهایت و اطفال بی شمار
ازین بیت بمحل لطف طبعم را معلوم کرد. بقر این بدانست که من(نظام البسه ام) کفت سبحان الله معنی تست که مرا بتو رسانیده. در اندیشه که حمام گرم و این رختها حرارت بر حرارت غالب خواهد بود. دیگر انکه در کنار حوض ایستاده بود و حمام بوجود او قائم از ترس انکه مبادا آب گرم با سرد نیامیخته بر سرم فرو ریزد از بستر خواب بجستم. اکنون اگر کسی را دغدغه تعبیر از افزار او باشد که از چه قماش بود بخلوت در خاطرش بنشانم. باری هزار شکر که مرا با اینشخض لمسی و مسی اتفاق نیفتاد و گرنه احتمال داشت که احتلامم واقع شدی و از حمام ناپاک بیرون آمدن شین عظیم بودی. الهی خواب همه را معبر بسعادت دنیوی و اخروی گردان و حمامی چنین ضایع نیز بروزی کس مباد.(اللهم استر عوراتی و آمن روعانی)
ابو سعید خدری روایت کند از مصطفی گفت میان عورات بنی آدم و میان دیو پرده بسم اللَّه است، کسی که بخلوت جای شود قضاء حاجت را، تا بسم اللَّه نگوید که دیده دیو از آن دربند حجاب نشود. و دیو از هیچ چیز چنان کوفته و کشته نشود که از بسم اللَّه شود، نبینی که مردی بحضرت مصطفی گفت «تعس الشّیطان» مصطفی گفت: چنین مگوی که دیو ازین بزرگی بر خود نهد و گوید
یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا عَلَیْکُمْ أَنْفُسَکُمْ الایة زبان تفسیر آنست که شرح دادیم، و زبان اشارت بر ذوق اهل ارادت آنست که ای مؤمنان! زینهار نفس خویش مقهور دارید، پیش از آنکه شما را مقهور کند، آن را بطاعت مشغول کنید، پیش از آنکه شما را بمعصیت مشغول کند. بو عثمان را ازین آیت پرسیدند، جواب داد که: علیک نفسک ان اشتغلت باصلاح فسادها و ستر عوراتها شغلک ذلک عن النظر الی الخلق و الاشتغال بهم.
و قیل: الاسراف الانفاق فی معصیة اللَّه، و الاقتار منع حقّ اللَّه، و القوام الاقتصاد و هو مصدر و قیل: القوام العدل و هما واحد و الکسر فیه لغة و هو منصوب بخبر «کان»، ای و کان الانفاق قواما. و قال الزجاج: تفسیر هذه الآیة علی الحقیقة ما ادّب اللَّه سبحانه به نبیّه فقال: وَ لا تَجْعَلْ یَدَکَ مَغْلُولَةً إِلی عُنُقِکَ وَ لا تَبْسُطْها کُلَّ الْبَسْطِ فَتَقْعُدَ مَلُوماً مَحْسُوراً. قرأ ابن کثیر و اهل البصرة یقتروا بفتح الیاء و کسر التّاء و قرأ نافع و ابن عامر یقتروا بضمّ الیاء و کسر التّاء من اقتر یقتر، و قرأ الباقون یقتروا بفتح الیاء و ضمّ التّاء و کلّها لغات صحیحة. یقال: اقتر و قتر بالتّشدید و قتر یقتّر و یقتر، قال یزید بن حبیب فی هذه الآیة: اولئک اصحاب محمد (ص) کانوا لا یأکلون طعاما للتّنعم و اللّذة و لا یلبسون ثیابا للجمال و لکن کانوا یریدون من الطعام ما یسدّ عنهم الجوع و یقوّیهم علی عبادة ربّهم و من الثیاب ما یستر عوراتهم و یکنّهم من الحرّ و القرّ.
و هرکه تجهد کند بر سیری، لذت مناجات نیابد و چون خواب غلبه کند، باشد که احتلام افتد و به شب غسل نتوان کرد جنب بماند و از عبادت بازماند و اندر رنج غسل افتد و اگر در گرمابه شود باشد که سیم ندارد و باشد که در گرمابه چشم بر عورات افتد و بسیاری آفتها از آن تولد کند.
ونیز میآید که چون حسین علی را با فرزندان وی رضوان اللّه علیهم اندر کربلا بکشتند، جز وی کسی نماند که بر عورات قیم بودی و او بیمار بود و امیرالمؤمنین حسین رُضِیَ عنهم وی را علی اصغر خواندی. چون ایشان را بر اشتران برهنه به دمشق اندر آورند پیش یزید بن معاویه اخزاه اللّه یکی ورا گفت: «کَیْفَ أصْبَحْتُم یا علی و یا أهلَ بَیْتِ الرَّحْمةِ؟ قال: «أصْبَحنا مِنْ قَوْمِنا بِمَنْزِلَةِ قَوْمٍ مُوسی مِنْ آلِ فرعون، یُذّبِّحونَ أبْناءَنا و یَسْتَحیُونَ نِساءَنا، فلا نَدْری صَباحَنا من مَساءِنا، و هذا مِنْ حَقیقةِ بلاءِنا.»: «بامدادتان چون بود، یا علی و یا اهل بیت رحمت؟» گفت: «بامداد ما از جفای قوم خود، چون بامداد قوم موسی از بلای قوم فرعون بود که فرزندان ایشان را میکشتند و عوراتشان را برده میگرفتند؛ تا نه بامداد و نه شبانگاه میشناسیم و این از حقیقت بلای ماست و ما مر خداوند را جل جلاله شکر گوییم بر نعمتهای وی و صبر کنیم بر بلیات وی.»
و قال الحزم سوء الظن و الحزم مندوب الیه و اما المباح فکالظن فی الصلاة و الصوم و القبلة امر صاحبه بالتحری فیها و البناء علی غلبة الظن و لهذا الانقسام قال: کَثِیراً مِنَ الظَّنِّ و لم یقل اجتنبوا الظن مطلقا قوله: وَ لا تَجَسَّسُوا، التجسس هو البحث عما خفی حتی یظهر. و قرء فی الشواذّ لا تحسسوا بالحاء فقیل بالجیم البحث لغیرک و بالحاء البحث لنفسک و کلاهما منهی عنه و معنی الایة خذوا ما ظهر و دعوا ما ستر و لا تتبعوا عورات المسلمین.