عوالم

معنی کلمه عوالم در لغت نامه دهخدا

عوالم. [ ع َ ل ِ ] ( ع اِ ) ج ِ عالَم. ( اقرب الموارد ) ( منتهی الارب ) ( آنندراج ).رجوع به عالم شود. جهانها و عالمها. ( ناظم الاطباء ). || زمانها. || حالات و کیفیات مخصوص. ( از ناظم الاطباء ). و در فارسی بصورت غیرفصیح بر «عوالمات » جمع بسته شود. ( از فرهنگ فارسی معین ).
- عوالم اربعة ؛ عبارتند ازعالم لاهوت ، عالم ملکوت ، عالم جبروت ، عالم ملک و ناسوت ، که برخی آن را عوالم خمسه دانند. ( از فرهنگ مصطلحات عرفا ). و رجوع به عوالم خمسه شود. اما در فلسفه ٔاشراقیان عوالم اربعه عبارت از چهار عالم زیر باشد:1 - عالم انوار قاهره ، که عالم انوار مجرده عقلیه اند. 2 - عالم انوار مدبره ، که عبارت از عالم انوار مدبره اسفهبدیه فلکیه و انسانیه است. 3 - عالم برزخیات ، که عبارت از عالم حس میباشد. 4 - عالم صور معلقه ظلمانیه ، که عالم مثال و عالم خیال است که بنام عالم اشباح هم نامیده شده است و قدما آن را عالم مقدارنامیده اند. ( از فرهنگ لغات و اصطلاحات فلسفی از شرح حکمةالاشراق ص 515 ).
- عوالم خمسة ؛ عبارت است از عالم علم ، عالم عین ، عالم جبروت ( اعلی و اسفل ) که آن را مثال مطلق و غیب مضاف هم گویند، عالم ملکوت ، که آن را عالم ارواح نیز گویند، عالم خلق ، که آن را عالم ملک و ناسوت هم نامند. ( از فرهنگ مصطلحات عرفا ). و رجوع به عوالم اربعة شود.
- عوالم عالیة ( عالی ) ؛ عبارتند از عالم مجردات طولیه و عرضیه و صور مجرده و مثل معلقه. ( از فرهنگ لغات و اصطلاحات فلسفی ).
- عوالم کلیة ( کلی ) ؛ مراد از آن عقل کل است که عقل اول باشد، و نفس کلیه. وانسان کامل است. که هر یک جامع مراتب اموری اند. ( ازفرهنگ مصطلحات عرفا ).
- عوالم لبس ؛ ( اصطلاح تصوف ) تمام مراتب نازله از حضرت احدیت است ، زیرا که ذات قدسیه تنزل فرموده به تعینات در مراتب و متصف شده به صفات روحانیه و مثالیه و حسیه. ( از فرهنگ مصطلحات عرفا از اصطلاحات شاه نعمةاﷲ ولی ص 55 ).

معنی کلمه عوالم در فرهنگ معین

(عَ لِ ) [ ع . ] (اِ. ) جِ عالَم . ۱ - جهان ها. ۲ - حالات مخصوص .

معنی کلمه عوالم در فرهنگ عمید

= عالَم

معنی کلمه عوالم در فرهنگ فارسی

جمع عالم
جمع عالم ۱ - جهانها . ۲ - حالات مخصوص کیفیات مخصوص . جمع : عوالمات . یا عوالم اربعه . ۱ - عالم های لاهوت ملکوت جبروت و ملک و ناسوت است . ۲ - عالم انوار مجرده و انوار مدبره و صور معلقه و عالم خلق و ماده برزخ . یا عوالم خمسه . عالم های علم عین جبروت ملکوت و خلق . یا عوالم عالی ( عالیه ) . عالم مجردات طولیه و عرضیه و صور مجرده و مثل معلقه . یا عوالم کلی ( کلیه ) . مراد عقل و نفس کل و انسان کامل است . یا عوالم لبس . تمام مراتب نازله از حضرت احدیت است زیرا که ذات قدسیه تنزل فرموده به تعینات در مرتبت و متصف شده به صفات روحانیه و مثالیه .

معنی کلمه عوالم در ویکی واژه

جِ عالَم.
جهان‌ها.
حالات مخصو

جملاتی از کاربرد کلمه عوالم

بخورد و خواب عوامی که خوی کرده بدام عوالم من شب زنده دار کی داند
شاهنشه عوالم امکان ولی عصر آن حجت خدای که نازد جهان بوی
دست صفا دهیم به معمار عدل و داد پا بر سر عوالم جور و ستم زنیم
آشیان عناصر و وحشت سرای دنیا تعلق میساختند بر جملگی عوالم ملک و ملکوت عبور دادند و از هر عالم آنچ زبده و خلاصه آن عالم بود با او یار کردند و باقی آنچ میگذاشتند از هر عالم یا دران نفعی بود یا ضری با آتش هم نظری میبود و تعلقی از بهر جذب منافع و دفع مضرات که روح انسان مجبول بران است که جذب منافع کند و دفع مضرات.
ازدواج حقیقی رابطه‌ای جسمی و معنوی است که در تمام عوالم الهی ادامه می‌یابد.
چون مالک ممالک گشت هر چ آن وقت به وام ستده بود تا رد بایست کرد اکنون ملک او شود و او بمالکیت دران تصرف کند و بنیابت و خلافت حق جملگی عوالم غیب و شهادت را ببندگی بر کار دارد و بر عتبه توحید با قرار در آرد. بیت.
بس عوالم طی کند با زیب و فر بس عجایب بیند اندر آن سفر
غرض باشد لباس او عوالم شناسد در لباسش عین سالم
به اعتقاد بهائیان روح از جسم جداست و پس از مرگ، در عوالم روحانی به ترقی خود ادامه می‌دهد. بهائیان تعلق روح به جسم را همانند ارتباط نور با آئینه می‌دانند، نوری که در آینه مشهود است از خود آینه نیست بلکه انعکاس نوری است که از منبع دیگر ناشی می‌شود، به همین سبب وقتی آینه می‌شکند نور همچنان باقی و برقرار است.
هرچه اندوخت در عوالم پست در جهان بلند ساخت زیاد
عوالم چیست با لبست بحاصل مراتب کز احد گردید نازل
امروز در عوالم هستی ز نیک و بد رازی نهفته نیست بر آن خضر نامدار