عواقب

رایت ز مطالع غوامض دانسته مقاطع عواقب

بر او روشن شود حال عواقب که امر عاقبت را یافت واجب

یُدَبِّرُ الْأَمْرَ یقضیه وحده و قیل یرتب الامور مراتبها علی احکام عواقبها.

و همیشه می‌گفتی که: ترس و بیم کاری است که هیچ کس را ساتقامتی نتواند بود بی او: یا دین داری بود که از عذاب بترسد. یا کریمی که از عار باک دارد، یا عاقلی که از عواقب غفلت پرهیز کند. روزی ربیع را گفت: من می‌بینم مردمان را ه مرا ببخل منسوب می‌کنند. من بخیل نیستم، لکن همگنان را بنده درم و دینار می‌بینم آن را از ایشان باز می‌دارم تا مرا از برای آن خدمت کنند، و راست گفته است آن حکیم که «سگ را گرسنه دار تا از پی تو دود. »

مقامات روسیه به روس‌ها دربارهٔ عواقب قانونی پیوستن به تظاهرات ضد جنگ هشدار دادند. بیش از ۶۰ فعال و روزنامه‌نگار روسی دستگیر شده‌اند.

اگر یک مهندس توسط یک مقام غیر فنی یا یک مرجع فنی رد شود، باید به‌طور کتبی دلایل توصیه خود و عواقب انحراف از توصیه را به این مقام اطلاع دهد.

«قُلْ» یا محمد لمشرکی قریش سِیرُوا فِی الْأَرْضِ فَانْظُرُوا فی دیار المهلکین من الامم المنذرین و فیما صارت الیه عواقب امورهم لاجل انّهم کانوا یشرکون باللّه، فاعتبروا بها و علموا انّ عواقب امورکم صائرة الی مثل ذلک ان اقمتم علی کفرکم و شرککم.

چون فرسنگی چند از راه کوتاه کردم و در عواقب و نوائب سفر نگاه، گفتم راه را ازیاری و دار را از جاری چاره نبود.

دلا ز شوخی دنبال چشم یار مپرس خدا به خیر و صلاح آورد عواقب را

و هم درین راه بمرو الرّود خواجه حسن، ادام اللّه سلامته، کدخدای‌ امیر محمّد بدرگاه رسید و از گوزگانان میآمد و خزانه بقلعت شادیاخ‌ نهاده بود بحکم فرمان امیر مسعود و بمعتمد او سپرده تا به غزنین برده آید، و درین باب تقرّبی و خدمتی نیکو کرده؛ چون پیش آمد با نثاری تمام‌ و هدیه‌یی بافراط و رسم خدمت‌ را بجای آورد، امیر وی را بنواخت و نیکویی گفت و براستی و امانت بستود. و همه ارکان و اعیان دولت او را بپسندیدند بدان راستی و امانت و خدمت که کرد در معنی آن خزانه بزرگ که چون دانست که کار خداوندش ببود، دل در آن مال نبست و خویشتن را بدست شیطان نداد و راه راست و حق گرفت که مرد با خرد تمام بود گرم و سرد چشیده‌ و کتب خوانده‌ و عواقب را بدانسته، تا لاجرم‌ جاهش بر جای بماند.

ذوالنّون مصری گوید یقین بکوتاهی امل خواند و کوتاهی امل، بزهد خواند و زهد، حکمت میراث دهد و حکمت، نظر در عواقب کار اقتضا کند.

ولی بودم از طالع خود بحیرت که چون شد که گشتم سعید العواقب؟!

در عموم به لحاظ مفهومی، بیماری اعتیاد یک بیماری اصلی، مزمن و عصبی است، که در اثر عواملی ژنتیکی، فیزیولوژیک و اجتماعی رشد و بروز پیدا می‌کند، به‌طوری‌که وجه مشخص این بیماری اختلال در کنترل انجام عملی، یا احساس اجبار در انجام یک عمل مشخص، با وجود آگاهی نسبت به عواقب خطرناک آن باشد.

این لشکرکشی بزرگترین جنگ اعلام نشده از جنگ‌های موسوم به جنگ انگلیس و اسپانیا (۱۶۰۴–۱۵۸۵) بود، در سال بعد، انگلستان، یک عملیات وسیع مشابه را علیه اسپانیا به نام لشکرکشی دراک-نوریس یا با نام دیگر ضد آردمادای (۱۵۸۹) تدارک دید که ناموفق بود و به شکست انجامید و برای آنها عواقب جدی اقتصادی در پی داشت به همراه تعداد زیادی از نیروها و کشتی‌هایی که از دست رفت

- مالی: اثرات و عواقب مالی به‌دنبال دارند نظیر غیرقابل استفاده شدن سخت‌افزارها و تجهیزات