عواصف
معنی کلمه عواصف در فرهنگ معین
معنی کلمه عواصف در فرهنگ عمید
معنی کلمه عواصف در فرهنگ فارسی
معنی کلمه عواصف در ویکی واژه
جملاتی از کاربرد کلمه عواصف
آب و خاک را با ما چه مناسبت! اگر نه آفتاب جلال «وَ هُوَ یُدْرِکُ الْأَبْصارَ» از ولایت «لطیف و خبیر» بر شما تافتی، عواصف لا تُدْرِکُهُ الْأَبْصارُ دمار از جان شما برآوردی، و بکتم عدم باز بردی، لکنّه عز جلاله باللّطف معروف و بالفضل موصوف. ببنده نوازی معروف است، و بمهربانی موصوف، بلطف خود و از آمده بوفاء امید داران، بفضل خود پذیرنده حقیرهای پرستندگان، و بکرم خود سازنده کار بندگان در دو جهان.
إِنَّ رَبِّی لَغَفُورٌ رَحِیمٌ لمن آمن منهم رَحِیمٌ حین خلصهم. و عن ابن عباس قال: قال رسول اللَّه (ص) «امان لامتی من الغرق اذا رکبوا السفن فی البحران یقولوا بسم اللَّه الملک و ما قدروا اللَّه حق قدره»، بِسْمِ اللَّهِ مَجْراها وَ مُرْساها إِنَّ رَبِّی لَغَفُورٌ رَحِیمٌ چون نوح در کشتی نشست و اصحاب وی، فرمان دادند تا آسمان آب فرو گذاشت چنان که اللَّه گفت: فَفَتَحْنا أَبْوابَ السَّماءِ بِماءٍ مُنْهَمِرٍ و زمین آب خویش برانداخت از هفتم طبقه زمین و چشمهها روان گشت چنان که گفت: وَ فَجَّرْنَا الْأَرْضَ عُیُوناً چون هر دو آب بهم رسید و درهم شد، باد های عواصف فروگشادند تا در میان آب افتاد و آن را موجها کرد همچون کوههای عظیم، اینست که ربّ العزّة گفت: وَ هِیَ تَجْرِی بِهِمْ فِی مَوْجٍ کَالْجِبالِ الموج جمع موجة کتمر و تمرة، و الموج حرکة الماء الکثیر بدخول الرّیاح الشّدیدة فی خلاله.