عوائد

معنی کلمه عوائد در لغت نامه دهخدا

عوائد. [ ع َ ءِ ] ( ع ص ، اِ ) ج ِ عائدة. ( منتهی الارب ) ( از آنندراج ) ( از اقرب الموارد ). رجوع به عائدة و عواید شود. بازگردندگان. || صله ها ومهربانی ها. || سودها و منافع و فواید. ( آنندراج ) ( غیاث اللغات ). عواید. رجوع به عواید شود : سلطان بر لطایف صنع باری و عوائد کرم او شکر میگفت. ( ترجمه تاریخ یمینی ص 419 ). فوائد موافقت و عوائد معاضدت ایشان به اهل اسلام و کافّه خلق رسید. ( ترجمه تاریخ یمینی ص 292 ). فوائد و عوائد آن سعی بدو و فرزندان او بازداشت. ( ترجمه تاریخ یمینی ).

معنی کلمه عوائد در فرهنگ فارسی

( اسم اسم ) جمع عاید ( عائده ) ۱ - در آمدها مداخل . ۲ - فواید منافع .

جملاتی از کاربرد کلمه عوائد

ملااحمد نراقی (۱۷۷۱–۱۸۲۹م) (۱۱۸۵–۱۲۴۵ش) در فصل ۵۴ کتاب عوائد الایام می‌نویسد: «ولایت فقیه فی الجمله بین شیعیان اجماعی است و هیچ‌یک از فقها فی الجمله در ولایت فقیه اشکال نکرده‌است.» زندگی نراقی مصادف بود با جنگ اول ایران و روس (۱۸۰۴–۱۸۱۳) و جنگ دوم ایران و روس (۱۸۲۶–۱۸۲۸) ایران و روس که طی آن روحانیت شیعی سیاسی شدند.
ملااحمد نراقی در کتاب عوائد الایام ولایت فقیه را از نظر همه فقیهان شیعه بدون اشکال می‌داند و می‌گوید: «ولایت فقیه فی الجمله بین شیعیان اجماعی است و هیچ‌یک از فقها فی الجمله در ولایت فقیه اشکال نکرده‌است.»