عنه

معنی کلمه عنه در لغت نامه دهخدا

عنه. [ ع ُن ْ ن َ ] ( اِخ ) روستایی است به یمن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). از مخالیف یمن است ، و گویند قریه ای است دریمن. ( از معجم البلدان ). || نام مردی است. ( از منتهی الارب ) ( از آنندراج ) ( از ناظم الاطباء ).
عنه. [ ع َ هَُ / ع َن ْه ْ ] ( ع حرف جر + ضمیر ) ( از: عن ، حرف جر + ه ، ضمیر متصل ) از او. درباره او. رجوع به عَن شود.

معنی کلمه عنه در فرهنگ فارسی

مرکب از حرف جر عن ضمیر متصل ه : از او درباره او

معنی کلمه عنه در دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی عَنْهُ: از او
معنی أَنَّهُ: که او
معنی أُخَالِفَکُمْ: که با شما مخالفت کنم (در جمله "مَا أُرِیدُ أَنْ أُخَالِفَکُمْ إِلَیٰ مَا أَنْهَاکُمْ عَنْهُ "نمی خواهمآنچه را که شما را از آن باز می دارم خودم مرتکب شوم)
معنی صَّفْحَ: گذشت کردن - نادیده گرفتن- صفحه (در معنای "صفح "روی خوش نشان دادن نیز مستتر است. پس معنای صفحت عنه این است که علاوه بر اینکه او را عفو کردم روی خوش هم به او نشان دادم ، و یا این است که من صفحه روی او را دیدم در حالی که به روی خود نیاوردم ، و یا این اس...
ریشه کلمه:
عن (۴۶۵ بار)ه (۳۵۷۶ بار)

جملاتی از کاربرد کلمه عنه

وی بازیگر فیلم‌هایی همچون بدنام و سرزمین فراعنه بوده است.
شیخ عطار در تذکرة الاولیاء سه بار نام وی را آورده‌است. چنان‌که در ضمن ذکر اویس قرنی گوید: «در ابتدا شیخ ابوالقاسم گرگانی را -رضی الله عنه- ذکر آن[(اویس قرنی)] بوده‌است. مدتی که می‌گفته‌است اویس، اویس، اویس! ایشان دانند قدر ایشان.»
تاریخچه طرح این کانال به دوران فراعنه باز می‌گردد که آرزوی پیوند دو دریای سفید و سرخ را به وسیله رود نیل در سر می‌پروراندند. چندان که در دوران باستان، فرعون نخاو۲ دوم (حک ۶۱۰ - ۵۹۵ ق‌م) تصمیم داشت کانال آبی در امتداد دریای سرخ به رود نیل بکشد؛ اما از آنجا که داریوش و نخاو گمان می‌کردند که ارتفاع دریای سرخ بیش از رود نیل است، از ارتباط این کانال با رود نیل واهمه داشتند. از این رو، اقدام به حفر کانال از دریای سرخ تا شهر هیروپولیس کردند. برخی محققان گمان می‌کنند که هیروپولیس همان شهر فیتوم (بیتوم) است که در تورات از آن یاد شده‌است. برخی دیگر آن را شهر افاریس یا اواریس واقع در تل المسخوطه، در نزدیکی دریای سرخ دانسته‌اند.
اخناتون تلاش کرد تا دین جدیدی که متمرکز بر پرستش آتون، ایزد خورشید بود، را در مصر رواج دهد اما به موفقیت چندانی دست پیدا نکرد و مورد پذیرش عمومی قرار نگرفت. پس از مرگش، یادبودها و تندیس‌های او را نابود و نامش را از فهرست فراعنه پاک کردند. دین پیشین جایگاه خود را مجدداً به دست آورد و فرعون‌هایی که با فاصله چند سال از مرگ اخناتون به قدرت رسیدند و رابطه خونی مشخصی با سلسله هجدهم نداشتند، از اخناتون در نوشته‌هایشان با نام دشمن و آن مجرم یاد می‌کردند.
۱۲. در ترکی خلجی پسوند مفعولٌ عنه (از) مانند ترکی قدیم (دا) یا (ده) است، در حالی‌که در ترکی امروزی، (دان) و (دن) است؛ مثال: بیز او بؤز سودا ایچتیک. (ما از آن آب خنک نوشیدیم). نئرده کئلی یورین؟ (از کجامی آیی؟).
او همچنین در سفرهایش به مصر گزارش کاملی از بازدیدش از اهرام مصر و محل دفن فراعنه نوشته بود که به چاپ نرسیده بود. این کتاب به نام شرح مصر، اولین بار در سال ۲۰۰۰ چاپ شد و از آن زمان بارها تجدید چاپ شده‌است.
«و مِنهم: شیخ محمود و معدن جود ابوعلی احمد بن محمد بن القاسم الروّدباری رضی اللهّ عنه. از جوانمردان متصوّفه بود و سرهنگان ایشان و از ابنای ملوک بود. اندر فنون معاملات شأنی عظیم داشت؛ و وی را آیات و مناقب بسیار است و کلام لطیف اندر دقایق این طریقت از وی می‌آید که گفت: «المُریدُ لایُریدُ لِنَفْسِهِ إلاّ ما أرادَ اللهُّ لَهُ و المرادُ لایریدُ مِنَ الکَوْنَیْن شَیئاً غَیْره.» .»