عمومی
معنی کلمه عمومی در فرهنگ معین
معنی کلمه عمومی در فرهنگ عمید
معنی کلمه عمومی در فرهنگ فارسی
معنی کلمه عمومی در ویکی واژه
جملاتی از کاربرد کلمه عمومی
هم خیر بشر خواهد و هم صلح عمومی از روز ازل مسلک طوفان علنی بود
بر پایه سرشماری عمومی نفوس و مسکن در سال ۱۳۹۵ جمعیت این روستا ۱٬۸۳۱ نفر (۵۴۱خانوار) بودهاست.
غمگسار: صفت رحمانی حقتعالی را گویند، که شمولی و عمومی دارد.
فیض سر رشته امید عمومی دارد در حریمی که نگاه غلط اندازی هست
هر کس نکند تکیه بر افکارِ عمومی او را خطرِ حادثه مغلوب نماید
اوضاع سیاست عمومی گویا چون بوقلمون باز به رنگی دگر است
بدان روحِ عمومی، سایهای از پرتوِ یزدان نخستین مرتبت آن روح، اندر قُلزُم و یم شد
بر پایه سرشماری عمومی نفوس و مسکن در سال ۱۳۹۵، جمعیت این روستا برابر با ۱٬۳۴۱ نفر (۳۷۹ خانوار) بودهاست.
یعنی چشم دوستی از دیدن هر عیبی کند است، اما چشم عداوت و دشمنی، بدیها را ظاهر می کند و هر دشمن حسودی نگاه نمی کند مگر به چشم دشمنی پس آنچه خوبی که از آدمی دید می پوشاند و در تجسس بدیها برمی آید و هر بدی، البته به دیگران گمان بد می برد و ایشان را چون خود می داند و هر معیوب رسوائی، دیگران را مانند خود رسوا و عیبناک می خواهد، عیوب ایشان را در میان مردم ظاهر می کند تا مردم از فکر او بیرون روند و زبان ایشان از او کوتاه گردد «و البلیه اذا عمت طابت» یعنی «هر بلائی که عمومیت هم می رساند گوارا می شود».
بر پایه سرشماری عمومی نفوس و مسکن در سال ۱۳۹۵ جمعیت این روستا ۵۶ نفر (۱۹خانوار) بودهاست.
کشورش ز امن و رفاه و علم و صنعت محتوی در قضایا کرده از فکر عمومی پیروی
دیگر چه ثمر ز دستگیری وقتی کز فقر عمومی همه بی پا گشتند
مالیه ما که خونبهای عمومی است در کف ارباب پارکهای مجلل