عمودی. [ ع َ ] ( ص نسبی ) منسوب به عمود. مقابل افقی. ( از فرهنگ فارسی معین ). - ستون عمودی ؛ ستونی که از بالا به پایین محسوب شود. در مقابل ستون افقی. ( فرهنگ فارسی معین ).
معنی کلمه عمودی در فرهنگ فارسی
( صفت ) منسوب به عمود مقابل افقی یا ستون عمود . ستونی که از بالا به پایین محسوب شود مقابل ستون افقی .
معنی کلمه عمودی در ویکی واژه
verticale
جملاتی از کاربرد کلمه عمودی
از فیلمهایی که وی در آن نقش داشتهاست، میتوان به برخورد تایتانها، قلمرو بهشت، سیریانا، سلطنت آتش، پلیدیهای دا وینچی، داستان تولد، میرال و محدودیت عمودی اشاره کرد.
چو کوهی بر آن کوه پیکر نشست گرفته عمودی دگرگون به دست
بپیمود از آن تلخ می جام، شست چو شد مست دادش عمودی به دست
زد عمودی که آتش از وی جست مو به مویش به شعله در پیوست
عمودی فروهشت بر گستهم که تا بگسلاند میانش ز هم
مانند خیمه ی ز زمرد فراز خاک کورا بود عمودی از خیزران تر
دو کفّه است و عمودی به شکل میزانی که یک تن است و دو سر همچو توامان نرگس
چو جادو بدیدش بیامد بجنگ عمودی ز پولاد چینی بچنگ
آن بدین گفت که اینست عمودی ز آهن که فرامرزکشیدی بهکتف گاه بهگاه
عمودی بزد بر سرش پیلتن که بشنید آواز او انجمن
ستاده بدان که عمودی به دست غریوان و جوشان چو پیلان مست