معنی کلمه عمار در لغت نامه دهخدا
عمار. [ ع َ ] ( ع اِ )عماری. ( ناظم الاطباء ). عماری را گویند و آن چیزی است دراز شبیه به کجاوه و به عربی هودج خوانند. ( برهان قاطع ). صاحب آنندراج پس از نقل معنی کلمه آنچنان که در برهان آمده است گوید: و به این معنی ، با فتح و تشدید نیز آمده [ عَمّار ] لیکن ظاهر آن است که بتخفیف ، کنایه از زین و ستام باشد نه عماری :