علیل

معنی کلمه علیل در لغت نامه دهخدا

علیل. [ ع َ ] ( ع ص ) بیمار و رنجور. ( از منتهی الارب ) ( از ناظم الاطباء ) ( از لسان العرب ) ( از تاج العروس ) ( از اقرب الموارد ) ( از متن اللغة ). ج ، أعِلاّء، عَلیلون ، عَلیلین. ( از تاج العروس ) ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( اقرب الموارد ). رنجور. بیمار. ضعیف. ناتوان. درمانده. عاجز از بیماری. دردمند. ( ناظم الاطباء ). || مرد دوباره خوشبوی مالیده. ( ناظم الاطباء ). رجوع به علیلة شود.

معنی کلمه علیل در فرهنگ معین

(عَ ) [ ع . ] (ص . ) مریض ، بیمار.

معنی کلمه علیل در فرهنگ عمید

۱. بیمار، مریض، رنجور، دردمند.
۲. دارای معلولیت: دستش علیل بود.
۳. [مجاز] ناقص، نامفهوم، نارسا.
۴. (قید ) با بیماری و رنج: یک عمر علیل زندگی کرد.

معنی کلمه علیل در فرهنگ فارسی

بیمار، مری ، رنجور، دردمند
( صفت ) ۱ - مریض بیمار رنجور . ۲ - کسی که بر اثر بیماری و اختلال مزاج بنیه خود را از دست داده .
بیمار و رنجور رنجور بیمار ضعیف ناتوان درمانده عاجز از بیماری دردمند

معنی کلمه علیل در ویکی واژه

مریض، بیمار.

جملاتی از کاربرد کلمه علیل

ز قاروره اش جست ازان پس دلیل ندیدش تن از هیچ علت علیل
ارسال آگهی تسلیت برای روزنامه عنوان فیلمی ملودرام و اجتماعی، به کارگردانی ابراهیم ابراهیمیان محصول سال ۱۳۹۲ است. ایده اصلی فیلم، پرستاری و مراقبت از پیرمردی بیمار و علیل توسط مردی جوان (صابر ابر) در خانه پیرمرد است. نامزد مرد جوان (نازنین بیاتی)، هر دوشنبه به او سر می‌زند. پیرمرد می‌میرد و از لحظه مرگ پیرمرد، کشمکش‌های مرد جواد برای به تعویق انداختن خبر فوت پیرمرد و نگه داشتن جسد او شروع می‌شود. این فیلم در سی و دومین جشنواره فیلم فجر شرکت کرد. ساخت این فیلم در ۱۵ مهر ۱۳۹۲ در تهران آغاز شد.
صندوق لواسان چو بسی بود علیل نظار برای او حکیم آوردند
اگر بعضی‌ها بیش از آنچه می‌توانند بخورند داشته باشند و دیگران گرسنگی بکشند، دادن یک قرص نان به هر کدام از آن‌ها مقتضیات اصل مساوات‌خواهی را برآورده می‌سازد ولی مقتضیات اصل برابرخواهی را تأمین نمی‌کند. این کار به عده‌ای بسیار زیاد می‌دهد و به عده‌ای بسیار کم. درست همان‌طور که اگر عده‌ای تندرست باشند و عده‌ای دیگر علیل و ناتوان، مطالبه کار سخت از هر کدام آن‌ها منطقا منجر به آن می‌شود که عده‌ای نیروی بسیار زیادی صرف کنند و عده‌ای دیگر نیرویی اندک. رفتار یکسانی که مساوات‌خواهی اقتضا دارد، لزوماً رفتار برابرانه‌ای نیست که از برابرخواهی لازم می‌آید.
وی در خطبهٔ کتاب می‌نویسد: و إن کانت المسألة أو الفروع غریبا أو مشکلا أومی إلی تعلیل‌ها و وجّه دلیل‌ها لیکون الناظر فی‌ها غیر مقلّد و لا مبحث.
مر مرا دیدی ذلیل وخوار و زار کور و رنجور وعلیل و سوگوار
هاتفم گفت: نه معاذ الله نسزد از صحیح، رای علیل!
در فراق تو سخت معلولم شاید ار شعر من علیل آمد
در آغاز جنگ‌های روس - ایران بخش مهمی از مردم زندگی عشایری داشتند. شش ایل عمده شیعه ترک‌زبان عبارت بود از چلبیانلو (۱۵۰۰ خانوار)، قاراچورلو یا قره چورلو (۲۵۰۰ خانوار)، حاج علیلو (۸۰۰ خانوار)، بیگ دیللو (۲۰۰ خانوار)، و گروه‌های دیگر (۵۰۰ خانوار). آن زمان، اهر به عنوان مرکز ناحیه ۳۵۰۰ نفر جمیعت داشت. جمعیّت عشایری ارسباران در دو قرن بعدی زیاد نشد. در سال‌های ۱۹۶۰ و ۲۰۰۸ این جمعیت، به ترتیب ۳۰۰۰۰ و ۳۶۰۰۰ نفر تخمین زده شده است. در طول زمان به تدریج سر ریز جمعیت عشایری در روستاها ساکن شدند. در آغاز سده بیستم میلادی منطقه شامل ۴۰۰ روستای مسلمان‌نشین و ۱۷ روستای ارمنی‌نشین بود.
یار من آن طبیب مسیحا نفس گذشت یک تن درست نیست کزین غم علیل نیست
برکشیده تنگ بیماری علیل در کنار آن بانوی آل خلیل
ازین علیل عیادت نکردی ای سرور بشکر خود نگشودی زبان خاموشش
مگر ستاند روزی ز خاک این درگاه دوای جان علیل و شفای قلب سقیم
به دلیل علیل و فکر سقیم کی شناسد صفات و ذات قدیم