معنی کلمه علی حده در لغت نامه دهخدا
علی حده. [ ع َ لا ح ِ دَ ] ( ع ق مرکب ) علی حدة. جداگانه. ( ناظم الاطباء ) : ارسلان خان فرمود تا جویی علی حده کنند «بیکند» را چنانکه آب بعین ( ؟ ) عمارتهای او رسد.( تاریخ بخارا چ مدرس رضوی ص 23 ). از بغداد هر سال عاملی علی حده بیامدی و هرچه خراج بخارا بودی از این جامه عوض بردی. ( ایضاً ص 24 ). || متفرق. ممتاز. تنها. یک کنار. ( ناظم الاطباء ). || زی خود: وی علی حده کار می کند. و نیز رجوع به «حدة» شود.