علنی

معنی کلمه علنی در لغت نامه دهخدا

علنی. [ ع َ ل َ ] ( از ع ، ص نسبی ، ق ) مأخوذ از عربی ِ عَلِن. عَلَن. آشکارا. آشکار. علناً.
- علنی شدن ؛ ظاهر شدن. فاش شدن. آشکار شدن. رجوع به علنی شود.
- علنی کردن ؛ ظاهر کردن. فاش کردن. اظهار کردن. آشکار کردن. رجوع به علنی شود.

معنی کلمه علنی در فرهنگ معین

(عَ لَ ) [ ع - فا. ] ۱ - (ص نسب . ) آشکارا، هویدا. ۲ - (ق . ) به طور آشکارا.

معنی کلمه علنی در فرهنگ عمید

۱. آشکارا، هویدا.
۲. (قید ) = علناً
* علنی شدن: (مصدر لازم ) آشکار شدن.
* علنی کردن: (مصدر متعدی ) آشکار کردن.

معنی کلمه علنی در فرهنگ فارسی

۱ - ( صفت ) آشکارا هویدا جلسه علنی ۲ - به طور آشکارا : علنی مخالفت میکند .

معنی کلمه علنی در ویکی واژه

آشکارا، هویدا.
به طور آشکارا.

جملاتی از کاربرد کلمه علنی

علی الدبیسی، رئیس سازمان اروپایی – سعودی حقوق بشر: «این اعدام‌ها خلاف عدالت است». طبق معیارهایی که عربستان سعودی علنی کرده‌است، هیچ اتهامی مستحق مجازات اعدام نیست. برخی از اعدام‌ها تنها به شرکت در اعتراضات حقوق بشر متهم شده بودند. وی گفت: در اتهامات بسیاری از متهمان حتی یک قطره خون نبوده‌است.
دریغا ابراهیم و موسی از رسل و اولوا العزم بودند؛ یکی چرا گفت: «إِجعل لی لسانَ صدقٍ فی الآخرین»؟ و آن دیگر گفت: «اللّهم اجعلنی من أمّة محمد»؟ مگر که از آن بزرگ نشنیده​ای که گفت: رسولان در زیر سایۀ عرش بار خدا باشند، و خاصگان امت محمد در زیر سایۀ لطف و قربت و مشاهده خدا باشند زیرا که مقام آدم بهشت آمد و مقام ادریس همچنان و مقام موسی کوه طور و مقام عیسی چهارم آسمان؛ اما مقام و وطن طایفۀ خواص «فی مَقْعَدِ صدقِ عِنْد ملیکِ مُقْتَدِر» آمد.
و گفته‌اند: این آیت در شأن مردی آمد که وی را بنزدیک خدا سه دعا مستجاب بود، و زنی داشت نام آن زن بسوس، و او را از آن زن فرزند بود. شوهر خود را گفت: اجعل لی منها دعوة واحدة. از آن سه دعا یکی در کار من کن. گفت چه خواهی؟ گفت: ادع اللَّه ان یجعلنی اجمل امرأة فی بنی اسرائیل. دعا کن تا مرا جمالی دهد چنان که در بنی اسرائیل هیچ زن بجمال من نبود. هم چنان کرد، و ربّ العزّة او را جمالی بکمال داد. چون خود را چنان دید سرکشی کرد، و از مرد خویش برگشت. مرد خشم گرفت. یک دعاء دیگر در کار وی کرد، گفت: بار خدایا! او را سگی گردان.
و عن انس قال لم یکن شی‌ء احبّ الی رسول اللَّه ص بعد النساء من الخیل. و عن ابی ذر قال قال رسول اللَّه ص ما من فرس عربی الّا یوذن له عند کل فجر بدعوة: اللهم من حولتنی من بنی آدم و جعلتنی له، فاجعلنی احب اهله و ماله الیه.
مثل بنده که بالفعل، شکر اینجا به، من و مشک بخروار بود. نمیدانم از مدح عرض کنم یا مادح یا ممدوح؟ اما جناب مادح طیب الله فاه و جعلنی الله فداه معجز روزگار است و کمال قدرت آفریدگار:
«فرقه جمهوری انقلابی ایران» در پاییز سال ۱۳۰۴ خورشیدی به کوشش تقی ارانی که جزو گروه شصت نفری دانشجویان اعزامی بود با همکاری مرتضی علوی و احمد اسدی به‌طور غیرعلنی پایه‌گذاری شد.
روی عبد اللَّه بن مسعود قال قال: رسول اللَّه ص: اریت الامم بالموسم فرأیت امّتی قد ملئوا السّهل و الجبل فاعجبنی کثرتهم و هیئتهم فقیل لی أ رضیت قلت نعم قال و مع هؤلاء سبعون الفا یدخلون الجنّة بغیر حساب لا یکتوون و لا یتطیّرون و لا یسترقون و علی ربّهم یتوکلون. فقام عکاشة بن محصن الاسدی فقال یا رسول اللَّه ادع اللَّه ان یجعلنی منهم. فقال رسول اللَّه ص اللهمّ اجعله منهم. فقام آخر فقال: ادع اللَّه ان یجعلنی منهم. فقال رسول اللَّه ص: سبقک بها عکاشة.