علقم
معنی کلمه علقم در فرهنگ معین
معنی کلمه علقم در فرهنگ عمید
معنی کلمه علقم در فرهنگ فارسی
۱ - ( اسم ) زیتون تلخ . ۲ - سیماهنگ .
معنی کلمه علقم در ویکی واژه
هر چیز تلخ.
جملاتی از کاربرد کلمه علقم
حتی ذکر الدّجاجة و البیض». و عن علقمة بن قیس قال: خرجت مع عبد اللَّه بن مسعود الی الجمعة.
ابن کثیر در این مورد مینویسد:ابن العلقمی کوشش تمام بکار برد تا ارتش را خالی کند و اسم ارتشیان را از دیوان ارتش پاک نموده و آنها را اخراج مینمود، تعداد ارتشیان در ایام المستنصر حدود صد هزار جنگجو بود که پیوسته آنها را کم نموده تا اینکه بیشتر از ده هزار نفر را باقی نگذاشت.
تا نوبت امتحان فراز آمد وز تنگ شکر پدید شد علقم
و انّما قال: أَوْ لَهْواً لانّ العیر کان یضرب بین یدیه الطّبل و المزامیر، یعنی: إِذا رَأَوْا تِجارَةً او شیئا یلهیهم و یشتغلهم عن الطّاعة و ذکر اللَّه انْفَضُّوا إِلَیْها ای الی التّجارة و تفرّقوا عنک و خصّ التجارة برجوع الکنایة الیها. لانّها هی الاهمّ لهم. و انّما الطبل تبع للتّجارة وَ تَرَکُوکَ ای علی المنبر قائِماً تخطب. قال علقمة: سئل عبد اللَّه أ کان النّبی (ص) یخطب قائما او قاعدا؟ فقال: اما تقرأ وَ تَرَکُوکَ قائِماً
شاخههایی از نهر فرات از کنار شهر کربلا میگذرد و یک شاخه کمآب آن به رودخانه حسینیة نامیده میشود در کنار مقام امام زمان جریان دارد وزوار آن جا را به نام نهر علقمه میشناسند.
نُعمان بن ثابت بن زوطا بن مرزبان مُکنّا و مشهور به ابوحَنیفه (۸۰–۱۵۰ ه.ق) فقیه و متکلم نامدار کوفه و پایهگذار مذهب حنفی از مذاهب چهارگانهٔ اهلسنت است. پیروان ابوحنیفه را حَنَفی مینامند. ابو حنیفه از حماد بن ابی سلیمان، و از ابراهیم نخعی و علقمه بن قیس شاگرد عبدالله بن مسعود، علم فقه و حدیث را اخذ و تلقی نمود. شافعی و مالکی به کمالات او معترف بودهاند.
شوقم اندر کمند عشق افکند رفت شوق و تعلقم برجاست
بر من باشد ترک تعلق مشکل زیرا که تعلقم همین با یار است
به چاره سازی وهم تعلقم متحیر مگر جنون زند آتش به خانهای که ندارم
علقم بن قیس را گفتند، «چرا این نفس خویش را چندین عذاب می داری؟» گفت، «از دوستیی که وی را دارم از دوزخ او را نگاه می دارم». وی را گفتند، «این همه بر تو ننهاده اند». گفت، «آنچه توانم بکنم تا فردا هیچ حسرت نباشد که چرا نکردم».
ابن علقمی به تاتارها نامه داد و آنها را به طمع فتح بغداد انداخت.
گرفته بر یکی خنجر یکی مرهم یکی نشتر یکی هپیون یکی عنبر یکی شکر یکی علقم
مورخانی دیگر مانند: ابن فوطی، ابن طقطقی، رشیدالدین فضلالله، ابن عبری، خواجه نصیرالدین طوسی و… برای ابن علقمی وزیر شیعه مذهب خلیفه المستعصم بالله نقشی در حمله هولاکو به خلافت عباسی قائل نیستند
بعضی از مورخان شکست خلیفه را در اثر نقشهکشی و خیانت عمدی وزیر او دانستهاند. ابن کثیر میگوید ابن علقمی کوشش تمام بکار برد تا ارتش را خالی کند و اسم ارتشیان را از دیوان ارتش پاک نموده و آنها را اخراج مینمود، تعداد ارتشیان در ایام المستنصر حدود صد هزار جنگجو بود که پیوسته آنها را کم نموده تا اینکه بیش از ده هزار نفر باقی نگذاشت سپس با تاتار مراسله نموده و آنها را برای حمله به کشور تشویق نمود و نقاط ضعف کشور را برایشان روشن نمود.
تنها نه من بقید علایق معلقم گر خود بود مسیح که در بند سوزن است
نیست قید تعلقم بر پای مگر از گیسوی پریشانت