علاقه بند

معنی کلمه علاقه بند در لغت نامه دهخدا

علاقه بند. [ ع ِق َ / ق ِ ب َ ] ( نف مرکب ) آنکه ابریشم بافد و رشته و غیره از ابریشم سازد. و بهندی پطوه گویند. ( آنندراج ). || سازنده نوار و قیطان. ( ناظم الاطباء ). || کسی که ابریشم تابیده و نوار و قیطان فروشد. ( ناظم الاطباء ).
علاقه بند. [ ع َ ق َ ب َ ] ( اِخ ) دهی است جزء دهستان برغان بخش کرج شهرستان تهران واقع در 33هزارگزی شمال باختری کرج و 16 هزارگزی شمال راه شوسه کرج به قزوین. منطقه ایست کوهستانی و سردسیر دارای 72 تن سکنه. آب آن از رودخانه برغان تأمین میشود.محصولات آن غلات و لبنیات و میوه است. شغل اهالی زراعت و گله داری است. راه آن مالرو است و از طریق کردان ماشین میتوان برد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1 ).

معنی کلمه علاقه بند در فرهنگ معین

( ~ . بَ ) [ ع - فا. ] (ص فا. ) کسی که از ابریشم رشته و قیطان می بافد.

معنی کلمه علاقه بند در فرهنگ عمید

۱. کسی که از ابریشم رشته یا قیطان می بافد.
۲. کسی که نخ، ابریشم، و قیطان می فروشد.

معنی کلمه علاقه بند در فرهنگ فارسی

( صفت ) آن که ابریشم بافد کسی که رشته و جز آن از ابریشم سازد ۲ - سازنده نوار و قیطان .
دهی است جزئ دهستان برغان بخش کرج شهرستان تهران واقع در ۳۳ هزار گزی شمال باخرتی کرج و ۱۶ هزار گزی شمال راه شوسه کرج به قزوین منطقه ایست کوهستانی و سردسیر

معنی کلمه علاقه بند در دانشنامه عمومی

علاقه بند (ساوجبلاغ). علاقه بند روستایی در دهستان برغان بخش چندار، شهرستان ساوجبلاغ، استان البرز ایران است. در سرشماری ۲۰۰۶ جمعیت آن ۴۲ نفر در ۱۶ خانواده بود.

معنی کلمه علاقه بند در ویکی واژه

کسی که از ابریشم رشته و قیطان می‌بافد.

جملاتی از کاربرد کلمه علاقه بند

کس را آزادگی پسندند این قوم همه علاقه بندند

در بند علایقات دنیا تا چند تو را علاقه بند است

در راسته ی علاقه بندان دام نگهی کشیده الوان

از بسکه در او علاقه ها بسته بهم دکان علاقه بندی است این، دل نیست