علاج کردن
معنی کلمه علاج کردن در فرهنگ فارسی
معنی کلمه علاج کردن در ویکی واژه
جملاتی از کاربرد کلمه علاج کردن
ای مدعی، کزان لب خواهی علاج کردن هر درد را که داری میکن به من حواله
زخم دل از علاج کردن غیر میکند در جگر سرایت بیش
مگر شیخ بیمار شد و در میان مرض فواق پدید آمد و هر چند اطبا علاج کردند سود نداشت.