عقیم

معنی کلمه عقیم در لغت نامه دهخدا

عقیم. [ ع َ ] ( ع ص ) رجل عقیم ؛ مرد که فرزند نشود او را. ج ، عُقَماء و عِقام و عَقْمی ̍. ( از منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). نازاینده ، خواه مرد باشد خواه زن ، در این لفظ مذکر و مؤنث برابر است ؛ و مرد عقیم آن است که نطفه او قابل زرع نباشد. ( غیاث اللغات ). || امراءة عقیم ؛ زن نازاینده. ( منتهی الارب ) ( دهار ). عُقم دار بودن ؛ یعنی زن که نزاید. ( از اقرب الموارد ). نازاینده. ( ترجمان القرآن جرجانی ). سترون. ( صحاح الفرس ). ج ، عَقائم و عُقُم. عُقْم. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ) : فأقبلت امرأته فی صرة فصکت وجهها و قالت عجوز عقیم. ( قرآن 29/51 )؛ پس زنش بفریاد پرداخت و به روی خود زد و گفت پیرزنی نازا هستم. أو یزوجهم ذکرانا و اناثا و یجعل من یشاء عقیما. ( قرآن 49/42 ). و یا هر دو را به ایشان میدهد هم نر و هم ماده ، و هر کس را بخواهد عقیم و نازا کند.
زاده و زاینده چون گوید که کیست
هر دو بنده تست زاینده و عقیم.ناصرخسرو.سوی فرزند کسی شو که به فرمان خدای
مادروحی و رسالات بدو گشت عقیم.ناصرخسرو.شده گیتی به چون تو راد بخیل
گشته گردون به چون تو مرد عقیم.مسعودسعد.زمانه مادر اقبال گشت و زاد ترا
نظیر تو نتواند که شد عجوز و عقیم.سوزنی.دهر است پیرمردی زال عقیم دنیا
چون بادریسه یک چشم این زال بدفعالش.خاقانی.ز یک نفخه روح عدلش چو مریم
عقیم خزان بکر نیسان نماید.خاقانی.بر آستانه وحدت سقیم خوشتردل
به پالکانه جنت عقیم به حورا .خاقانی.ای به حسن تو صنم چشم فلک نادیده
ای ز مثل تو ولد مادر ایام عقیم.سعدی. || رحم عقیم ؛ زهدان که قبول آبستن نکند. ( منتهی الارب ). رحم که قبول فرزند نکند. ( از اقرب الموارد ). عقیمة. و رجوع به عقیمة شود. || مجازاً، بیحاصل. بی ثمر. ( فرهنگ فارسی معین ): رنج عقیم ؛ زحمت بی فایده و محنت بیهوده. ( ناظم الاطباء ):
جنبش اختر نیاید جز عقیم
برندارد جز که آن لطف عمیم.مولوی. || ریح عقیم ؛ باد که نه ابر آورد و نه باردار کند درخت را. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). باد بی منفعت. ( ترجمان القرآن جرجانی ). باد بی منفعت که ابر نیارد و درخت را آبستن نکند. ( دهار ). باد بی هنر. ( دستوراللغة ) : و فی عاد اًذ أرسلنا علیهم الریح العقیم. ( قرآن 41/51 )؛ و در عاد، آنگاه که باد بی نفع را برایشان فرستادیم.

معنی کلمه عقیم در فرهنگ معین

(عَ ) [ ع . ] (ص . ) نازا، سترون .

معنی کلمه عقیم در فرهنگ عمید

۱. نازا، استرون، سترون، استاغ، ستاغ.
۲. (پزشکی ) ویژگی زنی که فرزند نمی آورد.
۳. [مجاز] بی نتیجه، بی حاصل.

معنی کلمه عقیم در فرهنگ فارسی

نازا، استرون، سترون، استاغ، ستاغ، زنی که فرزندنیاوردمردی که ازاوفرزندبوجودنیاید
( صفت ) ۱ - مرد یا زنی که وی را فرزند نشود نازا سترون . ۲ - بی حاصل بی ثمر .
ابن زیاد تابعی است

معنی کلمه عقیم در فرهنگستان زبان و ادب

[پزشکی] ← سترون 2

معنی کلمه عقیم در دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] عقیم، مرد ناتوان از بارور کردن تخمک زن و زن نازا را گویند.
از احکام مرتبط با آن در بابهای نکاح و دیات سخن گفته اند.
← در نکاح
۱. ↑ مجمع البحرین، واژه «عقم».۲. ↑ الجامع للشرائع، ص۴۳۱.
فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم السلام، ج۵، ص۴۴۴، برگرفته از مقاله «عقیم».
...
[ویکی الکتاب] معنی عَقِیمٌ: نازا (در عبارت "یَأْتِیَهُمْ عَذَابُ یَوْمٍ عَقِیمٍ " معنای عقیم بودن روز این است که طوری باشد که دیگر فردایی از آن متولد نشود ، و آن ، روز هلاکت و یا روز قیامت است ، و مراد در آیه به طوری که سیاق آیه سوم میرساند روز قیامت میباشد . )
ریشه کلمه:
عقم (۴ بار)
منظور از «یوم عقیم» روز قیامت است و این که روز قیامت توصیف به «عقیم» (نازا) شده اشاره به این است که آنها روز دیگری پشت سر ندارند تا بتوانند به جبران گذشته برخیزند و در سرنوشت خود تغییری ایجاد کنند.
(بر وزن قفل) خشکیدن. راغب گفته: عقم خشک شدنی است که مانع از قبول اثر باشد گویند «عقمت مفاصله» بندهای بدنش خشکید. و به دردی که قابل صحت نیست گویند: «داء عقام» از زنان کسی را عقیم گویند که نطفه مرد را قبول نکند.(نازا). . زنش صیحه زنان آمد و با تعجّب به صورتش زد و گفت: پیرزن عقیم می‏زاید؟! . هر که را خواهد عقیم می‏کند آیه شامل زنان و مردان است. . «یَوْمٍ عَقیمٍ» روزی است که خیری و سروری در آن نیست و فرح و شادی نمی‏زاید ظهور آن می‏رساند که مراد عذاب دنیاست. . عقیم ظاهراً به معنی فاعل است گفته‏اند «ریح عقیم» بادی که ابر باران‏ده نیاورده و ابرها و درختان را تلقیح نکند یعنی خیری نزاید قرآن درباره بادها فرموده: ... و اگر بادی باشد که هیچ یک از فایده‏ها را نداشته باشد پس آن از زائیدن فایده عقیم است باد قوم عاد چنین بادی بوده است. گفته‏اند: «اَلْمُلْکُ عَقیمٌ» یعنی حکومت نازا است زیرا پدر برای پادشاهی پسرش را می‏کشد. این لفظ فقط چهار بار در قرآن مجید آمده است.

معنی کلمه عقیم در ویکی واژه

sterile
castrato
نازا، سترون.

جملاتی از کاربرد کلمه عقیم

دانشمندان مسلمان در مورد مسئله عقیم‌سازی جانوران اختلاف نظر دارند. با این‌حال، اکثر آن‌ها معتقدند که "عقیم‌سازی گربه‌ها اگر فایده‌ای برای گربه داشته باشد و باعث مرگ آن نشود" مجاز است.
زمانه را همه فرزند اگر چو توبایست ترا بزادی و بودی دگر همیشه عقیم
مجد دین بوالحسن هست عقیم مادر عالم از چو او فرزند
قانون پیشگیری از تولد نوزاد دارای بیماری مادرزادی، مصوب ۱۴ ژوئیه ۱۹۳۳، عقیم‌سازی اجباری هر شهروندی را که طبق نظر «دادگاه بهداشت ژنتیکی» از فهرستی از اختلالات ژنتیکی رنج می‌برد، مجاز می‌دانست و پزشکان را ملزم به ثبت همه موارد بیماری‌های ارثی شناخته شده، به جز در زنان بالای ۴۵ سال، می‌کرد. پزشکان می‌توانستند به دلیل عدم رعایت قانون جریمه شوند.
ادوین بلک می‌نویسد که پس از تثبیت جنبش اصلاح نژاد در ایالات متحده، این جنبش به آلمان گسترش یافت. متخصصان در کالیفرنیا آغاز به تولید مقالات علمی در زمینه ترویج اصلاح نژاد و عقیم‌سازی کردند و آن را برای دانشمندان و متخصصان پزشکی آلمان فرستادند. تا سال ۱۹۳۳، کالیفرنیا بیش از همه دیگر ایالات افراد را تحت عقیم‌سازی اجباری قرار داده بود. برنامه عقیم‌سازی اجباری که توسط نازی‌ها مهندسی شده بود تا حدودی از برنامه کالیفرنیا الهام گرفته بود.
در ایران واژه عقیم برای مردان اخته‌شده استفاده می‌شد.
برای نخستین بار در ایران، با مصوبه‌ای که توسط فرمانداری و دادستانی تبریز تصویب شد، از تیرماه ۱۳۹۳، سگ‌کشی در تبریز و استان آذربایجان شرقی غیرقانونی اعلام شده و تمام سگ‌های ولگرد تبریز برای عقیم‌سازی و نگهداری به پناهگاه حیوانات پردیس منتقل می‌شوند.
آرکی‌گرام تلاش داشت تا از تبدیل مدرنیسم به یک فرقهٔ عقیم و سترون جلوگیری کند. این گروه در سال ۲۰۰۲ مدال طلای انجمن معماران سلطنتی بریتانیا را دریافت کرد.
جودش ار والی جهان گردد ابر نیسان شود هوای عقیم
از سال ۱۹۱۳ تا ۱۹۵۱، دکتر لئو استنلی، جراح ارشد در زندان سن کوئنتین، آزمایش‌های متنوعی را روی صدها زندانی در سان کوئنتین انجام داد. بسیاری از آزمایش‌ها شامل ایمپلنت‌های بیضه بود، جایی که استنلی بیضه‌ها را از زندانیان اعدام شده بیرون می‌آورد و آنها را با جراحی در زندانیان زنده کاشت می‌کرد. در آزمایش‌های دیگر، او تلاش کرد تا بیضه قوچ، بز و گراز را در زندانیان زنده کاشته کند. استنلی همچنین آزمایش‌های مختلف اصلاح نژاد و عقیم‌سازی اجباری را بر روی زندانیان سن کوئنتین انجام داد. استنلی بر این باور بود که آزمایش‌های او باعث جوان‌سازی مردان مسن،کنترل جنایت‌هایی (که به عقیده او دلایل بیولوژیکی دارند) را کنترل می‌کند و از تولید مثل افراد «ناشایست» جلوگیری می‌کند.
شده گیتی به چون تو راد بخیل گشته گردون تو مرد عقیم
روزگار از نطفه مردان عقیم افتاده است مردم از بهر چه می گویند شب آبستن است؟
عقیم‌الطبع شد در زادن شه مادر دوران چو آن دستور اعظم شد در افعال جهان فاعل
در سال ۱۱۵۶ ه‍.ق محمّد تقی خان، بیگلربیگی فارس، در طی حمله به عمان، با سرداران نادر به مشکل خورده، سپس شورش کرد و علم استقلال خواهی برداشت. نادر هم محمّد حسین خان قرخلو را برای سرکوب او فرستاد. او توانست شیراز را تصرف و محمّد تقی‌خان را دستگیر کند. سپس او را کور و عقیم کرد.
سوی فرزند کسی شو که به فرمان خدای مادر وحی و رسالت بدو گشت عقیم
پادشاهان یا حکمرانان هرمز در دوران عظمت و اقتدار خویش حوزهٔ مسقط و منطقه‌ای در دریای عمان و حتی قسمتی از کرانه‌های جنوبی خلیج فارس را، که بعداً ساحل دزدان دریایی نام گرفته‌است، همیشه تحت کنترل داشتند و به هر ترتیبی که بود در این مناطق محروسه و کرانه‌های جنوبی ایران مانع عملیات دریازنان گردیده و عنداللزوم آن‌ها را سرکوب می‌کردند. از این‌رو می‌توان گفت که در قرن پانزدهم کم و بیش فعالیت دریازنان بر اثر وجود حکمرانان هرمز عقیم باقی ماند. بعد از سپری شدن دورهٔ جلال و قدرت هرمز، بدواً پرتغالی‌ها و سپس خاندان صفویه نمی‌گذاشتند تا دریازنی در خلیج فارس بسط پیدا کند. پس از صفویه نیز هلندی‌ها و سپس انگلیسی‌ها کم و بیش کوشش‌های مؤثری در این زمینه به عمل آوردند.
در جستن مانند تو نظاره زبونست در زادن همتای من اندیشه عقیم ست
گفت عین‌الدوله با سلطان که الملک عقیم عاقبت رفتند مردم سوی شه عبدالعظیم
که عقیمست و ورا فرزند نیست هم‌چو آتش با کسش پیوند نیست
آب معدنی های بسته‌بندی شده آکوافینا، محصول اولیه است که توسط برند آکوافینا تولید میشود. این محصول از منابع محلی آب لوله کشی شهری تولید شده که مراحل تصفیه را طی می‌کند؛ مراحل تصفیه شامل اسمز معکوس، اشعه ماوراء بنفش و عقیم سازی ازن می‌باشد.