عقلانی

معنی کلمه عقلانی در لغت نامه دهخدا

عقلانی. [ ع َ ] ( ص نسبی ) منسوب به عقل. عقلی :
شخص انسان را ز حق یک نور عقلانی عطاست
روح ده دانست که اعضا برنتابد بیش از این.خاقانی.

معنی کلمه عقلانی در فرهنگ معین

(عَ ) [ ع . ] (ص نسب . ) منسوب و مربوط به عقل .

معنی کلمه عقلانی در فرهنگ عمید

۱. مربوط به عقل.
۲. عاقلانه، خردمندانه.

معنی کلمه عقلانی در فرهنگ فارسی

مسنوب بعقل، آنچه که مربوطبه عقل باشد
( صفت ) منسوب به عقل : قوه عقلانی .

معنی کلمه عقلانی در ویکی واژه

منسوب و مربوط به عقل.

جملاتی از کاربرد کلمه عقلانی

و چو این بنیاد بر گوایی علم که باقی تر گوایی و راستگوی تر (مزکی اوست درست است، گوییم) که لذات حسی از لذات عقلی به منزلت برگ سیب است از سیب که مانندگی به میان ایشان جز به شکل نیست که آن دیدنی است. و قول خدای تعالی که همی (از) بهشتیان حکایت کند که چو میوه ها اندر بهشت بدهندشان، ایشان گویند: این بدان میوه ها ماند که ما را داده بودند پیش از این، به مانندگی باشد میان این میوه ها و میوه های بهشت، بدین آیت، قوله: (کلما رزقوا منها من ثمره رزقا قالوا هذا الذی رزقنا من قبل و اتوا به متشبها و لهم فیها ازوج مطهره و هم فیها خلدون)، بر درستی این قول حجت است. و بر خردمندان واجب است از این لذت خسیس اولی بر آن لذت شریف آخرتی دلیل گرفتن وز امثال و رموز که اندر کتاب خدای است – که بر چیزهای جسمانی فرود آمده است – سوی چیزهای عقلانی که ماننده (آن) است به تاویل آن راه جستن و بر تنزیل اقبال کردن و مر آن را خوار ناداشتن به امید رسیدن به تامل آن، بر مثال اقبال خداوند درخت بر برگ و شاخ او به امید تخم و میوه او. و هر که از عقلا سوی لذت نفسانی از راه نردبان علم ریاضی برآمده است، داند که لذت حسی اندر جنب لذت عقلی به منزلت برگ تلخ است و گنده اندر جنب بار شیرین و خوش بوی، و مر علم را به امید لذت حسی نجوید، و لیکن گروهی که مر علم را نشناختند، مر لذت او را نیافتند و مر هوس های خویش را علم نام نهادند تا جز رنج از آن حاصل نیاوردند، لاجرم چو مر لذت نفسانی را تصور بایست کردن، به جسم بازگشتند و گفتند که به عالم لطیف خوردن و خفتن است، چنانکه خدای تعالی همی گوید به نکوهش اندر ایشان (بدین آیت،) قوله: « یعلمون ظهرا من الحیوه الدنیا و هم عن الاخره هم غفلون » . پس چنانکه میان برگ و بار درخت جز به شکل مانندگی نیست که آن دیدنی است، میان لذت حسی و عقلی نیز جز به نام مانندگی نیست که آن شنودنی است.
نظریه مبادله به‌طور خاص به کار جورج هومنز، پیتر بلاو و ریچارد امرسون نسبت داده می‌شود. جامعه‌شناسان سازمانی جیمز جی. مارچ و هربرت الکساندر سایمون خاطر نشان کردند که عقلانیت یک فرد توسط زمینه یا محیط سازمانی محدود می‌شود. دیدگاه فایده‌گرایانه در جامعه‌شناسی، به‌ویژه در اواخر سده بیستم با کار رئیس سابق انجمن جامعه‌شناسی آمریکا جیمز ساموئل کلمن احیا شد.
شخص انسان را ز حق یک نور عقلانی عطاست روح ده دانست کاعضا برنتابد بیش از این
و دلیل بر آنکه مردم به حواس باطن خویش بر چیزهای نامتناهی و نامحدود همی مطلع خواهد شدن، آن است که قوت حواس باطن نیز نامتناهی است و چو به حواس متناهی قوت مر موجودات متناهی را یافته است، ظاهر شده است (که) به حواس نامتناهی قوت مر موجودات نامتناهی را همی بخواهد یافتن به خاصه، چو مر اصل نا متناهیات قوت که آن عقل است بدو عنایت است. و نیاید مر منازع را با این حجت که گفتیم، که گوید: چو مردم بر نامتناهی مطلع شود، آن گاه نامتناهی مر او را متناهی باشد. از بهر آنکه (چو) رواست که آسمانی عظیم با وسعت خویش همی اندر نقطه باصره چشم مردم گنجد و چندین هزار صورت متلون و مختلف اندر قوت متخیله مردم همی گنجد که جای او اندر کاسه سر است، نیز روا باشد که نامتناهیات مر قوت های نامتناهی مردم را مصور شود با بی نهایتی خویش. و گواهی داد ما را بر درستی این قول که گفتیم: مردم به حواس باطن همی بر کلیات نامتناهی از روحانیات مطلع خواهد شدن، ضایع ناشدن این حواس ظاهر ما که اندر آفرینش بود. و چو (مردم) بدین حواس ظاهر کل فواید جسمانیات را بیافت، لازم آید که بدان حواس باطن مر کل فواید عقلانی را بیابد و آن قوت های نامتناهی ضایع نشود، چنین که این قوت های متناهی ضایع نشد. و نیز گواهی داد ما را بر درستی این قول، آنکه اندر زمان زندگی این عالمی بدین حواس باطن همی حاجت نیاید و این حواس پذیرنده حکمت است و با قوت های بی نهایت است، و چو این حواس که پذیرنده چیزهای فانی بود باطل نبود، روا نیست که آنچه پذیرنده حکمت باشد، وجود او باطل باشد.(و) چو این بواطن باطل نیست وز این مردم را اندر این زندگی گذرنده فایده ای نبود، (پس) به ضرورت لازم آید که فواید از آن بدو سپس از آن رسد کز این عالم بیرون شود. اما اگر مر این حواس باطن را اندر آموختن حکمت و شناخت معقولات و جستن لذات باقی و آنچه مر او را از بهر آن بدین صورت با این آلات پدید آوردند کار نبندد، به هیچ فایده ای از فواید روحانی نرسد البته و جاوید اندر شدت بماند. هم چنانکه هر که حواس ظاهر خویش را اندر فایده گرفتن از چیزهای جسمی کار نبندد، به هیچ لذت جسمی نرسد.
گرچه نفسانی و عقلانی بود یا مجرد یا که جسمانی بود
برون کن طوق عقلانی به سوی ذوق ایمان شو چه باشد حکمت یونان به پیش ذوق ایمانی
گهیش داغ کند گه نهد علف پیشش گهیش بندد زانو به بند عقلانی
نور عقلانی، فزون از شمس دان زانکه این تابد به جسم و آن به جان
ای سلیمان وقت! که پری رویان عقلانی و روحانی به فرمان تواند، دیو رویان نفسانی و شیطانی پیش تخت وجود تو دَوَند:
بر این اساس، نظریه جامعه‌شناسی مدرن عمدتاً از رویکردهای کارکردگرا (دورکیم) و تضاد (مارکس و وبر) به ساختار اجتماعی، و همچنین از رویکردهای کنش متقابل نمادین به نظریه کنش متقابل اجتماعی، مانند ساختاری در سطح خرد (جورج زیمل) سرچشمه می‌گیرد) و دیدگاه پراگماتیست (جورج هربرت مید، چارلز کولی)؛ فایده‌گرایی (مشهور به نظریه انتخاب عقلانی یا نظریه مبادله اجتماعی)، اگرچه اغلب با اقتصاد مرتبط است، یک سنت تثبیت شده در نظریه جامعه‌شناختی است.
از نقطه‌نظری دیگر، استنباط را می‌توان ابزاری عقلانی دانست که براساس مشاهدهٔ حقایق فهم جدیدی را پیدا می‌کند. استنباط از این دیدگاه به معنی اثبات‌کردن گزاره نیست، بلکه به معنی یافتن راه‌های جدیدی برای بررسی و تحقیق است. بر مبنای این دیدگاه، دو نوع استنباط می‌توان تعریف کرد: استقرا و استدلال استنتاجی.
از عصر روشنگری، معجزات اغلب نیاز به عقلانی شدن داشتند: سی.اس. لوئیس، نورمن گیسلر، ویلیام لین کریگ و دیگر مسیحیان قرن بیستم استدلال کرده‌اند که معجزات معقول و قابل قبول هستند. به عنوان مثال، لوئیس گفت که معجزه چیزی است که کاملاً غیرممکن است. اگر زن تا هزاران سال فقط با آمیزش جنسی با مرد باردار شود، اگر بدون مرد باردار شود، معجزه خواهد بود.
هرگز به آینده اجازه نده که مزاحم امروز تو شود. تو آینده را، اگر مجبور باشی، با همان سلاح عقلانیتی که امروز در برابر زمان حال سپر توست، ملاقات خواهی کرد
افروغ از نظریه پردازان سرشناس اصولگرا محسوب می‌گردد. نظریه نقد درون گفتمانی را او ابداع کرد و بعدها به گفتمانی غالب تبدیل شد. افروغ در آخرین اظهارات خود می‌گوید در امر اجتماعی به عقلانیت انتقادی معتقد شده‌است. نظریات او دربارهٔ انقلاب اسلامی تأمل‌برانگیز است. یکی از کتاب‌های او انقلاب اسلامی و مبانی بازتولید آن نگاه جالبی را دربردارد.
عنایت‌های تو جان را چو عقل عقل ما آمد چو تو از عقل برگردی چه دارد عقل عقلانی
نه روی سخن نه برگ خاموشی مسدود شده طریق عقلانی
پتریک گدس و پس از آن لوئیز مامفورد از بنیان‌گذاران برنامه‌ریزی شهری به شیوه علمی (عقلانی) هستند.