عشقه
معنی کلمه عشقه در لغت نامه دهخدا

عشقه

معنی کلمه عشقه در لغت نامه دهخدا

عشقه. [ ع َش َ ق َ / ق ِ ] ( از ع ، اِ ) نوعی از لبلاب است به عربی ، و بفارسی عشق پیچان خوانند. گویند لبن آن یعنی شیر آن موی را بسترد و شپش رابکشد. ( برهان ) ( آنندراج ). نباتی است مثل لبلاب و بسیار کم برگ و شاخه های او بغایت از لبلاب قوی تر و درازتر، و بهر درختی که پیچد خشک کند لهذا عشق مشتق از اوست ، و تخمش شبیه به حلبه و از آن کوچکتر، و در تنکابن لو نامند، و بعضی از اطبای این زمان تخم او را کشوت دانسته اند. ( تحفه حکیم مؤمن ). گیاهی است بالارونده از تیره عشقه ها که از گیاهان نزدیک به تیره چتریان می باشد و جزو دولپه ایهای جداگلبرگ است. این گیاه از دیوار یا گیاهان اطراف خود بالا میرود و معمولاً دورتکیه گاه خود می پیچد. برگهایش متناوب و گلهایی به رنگ زرد مایل به سبز دارد. میوه اش پس از رسیدن به رنگ سیاه درآید و درون آن نیز بتعداد متغیر دانه وجود دارد. میوه عشقه دارای اثر مسهلی است ولی خالی از سمیت هم نیست. در نقاط گرم نواحی بحرالرومی از ساقه مسن این گیاه بطور خودبخود یا با ایجاد شکاف رِزین مخصوصی خارج میگردد که سابقاً تحت نام صمغ عشقه بعنوان قاعده آور مصرف میگردید. در انساج این گیاه گلوکز یدی بنام هدرین موجود است که دارای اثر قی آور و مسهل است. دم کرده برگ آن نیز اثر قاعده آور دارد. این گیاه در اکثر نقاط ایران خصوصاً نواحی شمالی بوفور میروید. توضیح اینکه در برخی کتب کلمه لبلاب را مرادف باعشقه ذکر کرده اند ولی اشتباه است و لبلاب فقط مرادف با انواع نیلوفر باغی و نیلوفر صحرایی است که جزو تیره پیچک ها و جزو دولپه ایهای پیوسته گلبرگ است. ( فرهنگ فارسی معین ). درختی است که سبز گردد سپس ِ آنکه باریک و زرد گردد. ج ، عَشَق. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). پاپیتال. پاپیتال معمولی. حبل المساکین. برشن.بقلةالباردة. تال. اخفاک. قسوس. داردوست. دردوس. تویجه لی. ولگ. ولگم. بلگم. تبج. لشک. ولو. بلو. بلوه. لکو. صارمشق. چاندنی بیل. لبلاب کبیر. حلبلاب. مهربانک.عشق پیچان. پویچه. و رجوع به پیچک و داردوست شود.
- تیره عشقه ها ؛ تیره ای از گیاهان دولپه ای جداگلبرگ که دارای گل آذینی باچترهای ساده و برگهای پهن و پنجه ای و ساقه قلابدار است که معمولاً به درختان دیگر می پیچند و از آنها بالامیروند و چون در محل اتکا به درخت پایه ریشه فرعی خارج میکنند و مواد غذائی درخت پایه را می مکند از اینجهت مضرند زیرا درختان پایه را خشک میکنند و نیز اگر بدیوار بچسبند چون ریشه های فرعی آن در دیوار فرومیروند دیوار را خراب میکنند. نوع مهم گیاهان این تیره عشقه است. ( فرهنگ فارسی معین ).

معنی کلمه عشقه در فرهنگ معین

(عَ شَ قِ ) [ ع . ] (اِ. ) گیاهی است بالا - رونده با برگ های درشت و ساقه های نازک . میوة عشقه دارای اثر مسهلی است ولی خالی از سمیت نیست .

معنی کلمه عشقه در فرهنگ عمید

گیاهی با برگ های درشت و ساقه های نازک که به درخت می پیچد و بالا می رود، ازفچ، غساک، نویچ، جلبوب، دارسج.

معنی کلمه عشقه در فرهنگ فارسی

گیاهی دارای برگهای درشت وساقه های نازک که بدرخت پیچیده وبالامیرود، درفارسی ازغچ وغساک ونویچ ونیژوجلبوب ودارسج هم گویند
( اسم ) گیاهی است بالا رونده از تیره عشقه ها که از گیاهان نزدیک به تیره چتریان می باشد و جزو دو لپه ییهای جدا گلبرگ است . این گیاه از دیوار یا گیاهان اطراف خود بالا می رود تکیه گاه اطراف خود می پیچد . برگهایش متناوب و گلهایی به رنگ زرد مایل به سبز دارد . میوه اش پس از رسیدن به رنگ سیاه در آید و بزرگی آن به اندازه یک نخود است و درون آن نیز به تعداد متغیر دانه وجود دارد . میوه عشقه دارای اثر مسهلی است ولی خالی از سمیت هم نیست در نقاط گرم نواحی بحرالرومی از ساقه مسن این گیاه به طور خودبه خود یا با ایجاد شکاف رزین مخصوصی خارج می گردد که سابقا تحت نام صمغ عشقه به عنوان قاعده آور مصرف می گردید . در انساج این گیاه گلوکزیدی به نام هدرین موجود است که دارای اثر قی آور و مسهل است . دم کرده برگ آن نیز اثر قاعده آور دارد . این گیاه در اکثر نقاط ایران خصوصا نواحی شمالی بوفور می روید پاپیتال پاپیتال معمولی حبل المساکین برشن بقله البارده تال اخفاک قسوس داردوست دردوس تویجه لی ولگ ولگم بلگم تبج لشک ولو بلو بلوه لکو صارمشق چاندلی بیل لبلاب کبیر حلبلاب پویچه . توضیح در برخی کتب کلمه لبلاب را مرادف با عشقه ذکر کرده اند ولی اشتباه است و لبلاب فقط مرادف با انواع نیلوفر باغی و نیلوفر صحرایی است که جزو تیره پیچک ها و جزو دو لپه ییهای پیوسته گلبرگ است . یا عشقه استرالیایی . گونه ای عشقه که بر خلاف عشقه معمولی پیچ نیست و به دور گیاهان نمی پیچد . یا عشقه زمینی . علف چای . یا( تیره ) عشقه ها . تیره ای از گیاهان دو لپه یی جدا گلبرگ که دارای گل آذینی با چترهای ساده و برگهای پهن و پنجه یی و ساقه قلابدار است که معمولا به درختان دیگر می پیچند و از آن ها بالا می روند و چون در محل اتکا به درخت پایه ریشه فرعی خارج می کنند و مواد غذایی درخت را می مکند از این جهت مضرند زیرا چون درختان پایه راخشک می کنند و نیز اگر به دیوار بچسبند چون ریشه های فرعی آن ها در دیوار فرو میروند دیوار را خراب می کنند . گونه مهم گیاهان این تیره عشقه است .

معنی کلمه عشقه در فرهنگستان زبان و ادب

{Hedera} [زیست شناسی- علوم گیاهی] سردۀ همیشه سبز بالاروندۀ به ندرت درختچه ای از عشقه ایان با حدود پنج گونه که معروف ترین آنها با ریشه های هوایی مجهز به صفحات چسبنده هستند که منشأ ساقه ای دارند؛ برگ های آنها سه تا پنج لَپی و گاهی بدون لَپ و گل های آنها کوچک م...

معنی کلمه عشقه در دانشنامه عمومی

عشقه (سرده). عَشَقِه، پاپیتال، هِدِرا ( نام علمی:Ashcanoktay ) نام یک سرده از تیرهٔ عشقه ایان با ۱۵–۱۲ گونه است. هدراها نسبت به خاک و چگونگی شرایط حساس و پرتوقع نبوده و به کمک ریشه های نابجای هوایی، خود را به بالای هر سطحی می رسانند. برای جلوگیری از رشد زیادی و سرکشی، پیچک زینتی هدرا در بهار باید شدیداً هرس شود. از قلمهٔ ساقه های روندهٔ هدراها، برای ازدیاد عشقه های رونده و از قلمه شاخه های بالغ شده و قدیمی تر برای تکثیر عشقه های غیررونده یا بوته ای استفاده می شود. عَشَقِه را با نام های «پاپیتال»، «پیچک انگلیسی» و «داردوست» نیز می شناسند. این گیاه با ساقه های نرم و بالارونده، برگ هایی کوچک و قلبی شکل دارد و به درخت، دیوار یا هر داربست دیگری می چسبد و بالا می رود. در غیر این صورت روی زمین می خزد. بهترین شرایط برای رشد این گیاه، در کنار پنجره و در معرض نور خورشید است. عشقه گیاهی است که سموم هوا را جذب می کند؛ ضمن اینکه پرورش آن نیز بسیار ساده است. عشقه ابلق را می توان هم به صورت گلدانی پرورش داد و هم آن را آویز کرد. گیاه عشقه چه کمکی می کند؟! شاخ و برگ های متراکم و به هم فشرده این گیاه در جذب فرمالدئید نقش موثری دارد. این گیاه از سوی ناسا به عنوان بهترین گیاه برای تصفیه هوای خانه معرفی شده است. وجود این گیاه در اتاق می تواند به عنوان یک عامل ضدآلرژی تلقی شود؛ چراکه پس از شش ساعت از آوردن این گیاه به یک اتاق آلوده، حدود ۶۰ درصد از قارچ ها و آلودگی های هوازی و معلق در هوا را جذب می کند و باعث می شود افرادی که به آلرژی های تنفسی دچار هستند در اتاق هایی که این گیاه در آن حضور دارد، بهتر زندگی کنند.
گونه های زیر در منابع گسترده ای پذیرفته شده اند:
• Trichomes scale - like
• Hedera algeriensis Hibberd – عشقه الجزایری. الجزایر، تونس ( ساحل دریای مدیترانه ) .
• Hedera canariensis وحشی. – عشقه جزایر قناری. جزایر قناری.
• Hedera colchica ( K. Koch ) K. Koch – عشقه ایرانی. البرز، قفقاز، ترکیه.
• Hedera cypria McAllister – عشقه قبرسی ( یا H. pastuchovii subsp. cypria ( McAll. ) Hand ) . قبرس
• Hedera iberica ( McAllister ) Ackerfield & J. Wen – Iberian ivy. SW Iberian coasts.
• Hedera maderensis – Madeiran ivy. Madeira.
• Hedera maroccana McAllister – Moroccan ivy. مراکش.
• Hedera nepalensis K. Koch – عشقه هیمالایا ( syn. H. sinensis ( Tobl. ) Hand. - Mazz. ) . هیمالایا، جنوب غرب چین.
• هردا پاستاچووی G. Woronow – Pastuchov's ivy. قفقاز، البرز.
• Hedera rhombea ( Miq. ) Siebold ex Bean – عشقه ژاپنی. ژاپن، کره، تایوان.
معنی کلمه عشقه در فرهنگ معین
معنی کلمه عشقه در فرهنگ عمید
معنی کلمه عشقه در فرهنگ فارسی
معنی کلمه عشقه در فرهنگستان زبان و ادب

معنی کلمه عشقه در دانشنامه آزاد فارسی

رجوع شود به:پیچک

معنی کلمه عشقه در ویکی واژه

گیاهی است بالا - رونده با برگ‌های درشت و ساقه‌های نازک. میوة عشقه دارای اثر مسهلی است ولی خالی از سمیت نیست.

جملاتی از کاربرد کلمه عشقه

با روی نهفتگان دل یک دم در پردهٔ غیب عشقها بازم
حیلهٔ باریک ما چون دم ماست عشقها بازیم با دم چپ و راست
دلیل عشق حقیقی است عشقهای مجاز به آفتاب رسد شبنم از نظاره گل
آنچه عشقه بر شجره می‌پیچد تا او را از بیخ برمی‌آرد و ندادت (؟) او را در خود می‌آرد نه از عداوت است و نه از محبّت؛ خود خاصیّت او آنست که با هر شجر‌ه‌ای که دست در کمر آرد، او را از بیخ برآورد. همچنین عشقهٔ عشق بر شجر‌هٔ نهادِ روحِ عاشق از آن می‌پیچد تا او را از بیخ هستی برآرد و لطافت او را در خود درآرد زیرا که خاصیت او آنست که با هرکه در‌آمیزد خون او بریزد. او را با کس عداوت نیست و محبّت هم نه، هر اثر که ظاهر کند به خاصیّت وجود کند نه به اختیار. و آنکه عاشق را در عشق اختیار نمی‌ماند سرّ این معنی است.
روزیکه دلم ز بند هستی برهد در کتم عدم چه عشقها خواهم باخت
بی زحمت خویش عشقها باخته اند تا ظن نبری که ما زآدم بودیم
یا من زارنی وقت السحر یا من عشقه نور النظر
چه عشقهای کهن را که نو کند از سر؟ چو عندلیب برآرد ز شوق ناله زار
در عشق تو صوفی‌ایم و ما را دیگر همه عشقها فسانه‌ست
عشقها پنهان به هم میباختند عاشقی پنهان ز هم میساختند