عساکر. [ ع َ ک ِ ] ( ع اِ ) ج ِ عَسکر. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). لشکرها. ( غیاث اللغات ) ( آنندراج ). رجوع به عسکر شود. - عساکر منصوره ، عساکر نصرت مآثر ؛ سپاه فیروزمند و مظفر. ( ناظم الاطباء ). || ( اِخ ) از اعلام است. ( از منتهی الارب ).
معنی کلمه عساکر در فرهنگ معین
(عَ کِ ) [ ع . ] (اِ. ) جِ عسکر، لشکرها.
معنی کلمه عساکر در فرهنگ عمید
= عسکر
معنی کلمه عساکر در فرهنگ فارسی
لشکرها، جمع عسکر ( اسم ) جمع عسکر لشکر ها سپاهها .
معنی کلمه عساکر در ویکی واژه
جِ عسکر؛ لشکرها.
جملاتی از کاربرد کلمه عساکر
وی در دمشق زاده شد و از خردسالی به حفظ قرآن و آموختن علوم مشتاق بود. در ۶۰۱ خورشیدی به بیتالمقدس و سپس به مصر رفت و در شهرهای قاهره، دمیاط و اسکندریه به کسب دانش پرداخت. از جمله استادان او در مصر و شام، باید از فخر الدین ابومنصور ابن عساکر، ابوالحسن علی سخاوی نام برد.
مورخان ابن کثیر و ابن عساکر روایتی را نقل میکنند که اسما ده سال از عایشه بزرگتر بود؛ اما به گفته ذهبی، اختلاف سنی سیزده تا پانزده سال بود.
پدر امفروه قاسم بن محمد بن ابی بکر، برادرزاده عایشه (همسر پیامبر) بود. قاسم همچنین پسرخاله زین العابدین (امام چهارم شیعه) نیز بود. مادر «ام فروه»، اسماء بنت عبدالرحمن (نوه ابوبکر)، می باشد. نام اصلی امفروه بنا به روایت مورخینی چون شیخ صدوق و شیخ بهایی، «فاطمه» بوده است اما برخی چون علامه مجلسی آن را «قریبه» دانسته اند. برخی متقدمین از سنی و شیعه چون ابن سعد و ابن عساکر و کلینی، همان ام فروه را نام اصلی اش می دانند.
عساکرش همه از اولیا و از ابدال مجاورش همه از سابقان و از افراد
بهروایت ابن عساکر، این نقش «اَلْقُوَّةُ لِلّه جَمیعا» بودهاست.
و گفتهاند سلیمان اوّل که در مورچگان نگرست بچشم وی صعب آمد کثرت ایشان و بزرگی جثّت ایشان که همچون گاومیش بودند به بزرگی پس سلیمان انگشتری خویش بآن مهتر ایشان نمود، بتواضع و خشوع پیش آمد و خویشتن را بیفکند، آن گه سلیمان او را گفت که: مورچگان بسیارند وی جواب داد که از کثرت ایشان تو خبر نداری ایشان سه صنفند: صنفی در کوهها و وادیها مسکن دارند، و صنفی در دهها، و صنفی در شهرها. سلیمان گفت لختی ازیشان بر من عرضه کن. گفت زمانی توقّف کن درین موضع تا من ایشان را خبر دهم و بیرون خوانم. پس ندا کرد و ایشان را بیرون خواند جوق جوق کردوس کردوس بیرون میآمدند و میگذشتند، هفتاد روز بر آن صفت میگذشتند، سلیمان گفت: هل انقطعت عساکرهم؟ فقال له ملک النّمل: لو وقفت الی یوم القیامة ما انقطعت. ثمّ وقف سلیمان بمن معه من الجنود لیدخل النّمل مساکنهم، ثمّ حمد ربّه حین علّمه منطق الطیر و سمع کلام النّملة.
به پیش بارگه کبریا ی شاه جهان چو صف کشند به خدمت عساکر منصور
مصطفی نعیماوی (عساکره) از نخستین کشتهشدگان اعتراضات جوانی ۳۰ ساله اهل شادگان بود که در مزار شهدای بوزی فاطمه الزهرا خوزستان به خاک سپرده شدهاست.
حقا که در عساکر ارواح خافقست در صف اولیا علم کبریای تو
العساکرة (به عربی: العساکرة) یک منطقهٔ مسکونی در فلسطین است.
مادر «ام فروه»، اسماء بنت عبدالرحمن (نوه ابوبکر)، می باشد. نام اصلی امفروه بنا به روایت مورخینی چون شیخ صدوق و شیخ بهایی، «فاطمه» بوده است اما برخی چون علامه مجلسی آن را «قریبه» دانسته اند. برخی متقدمین از سنی و شیعه چون ابن سعد و ابن عساکر و کلینی، همان ام فروه را نام اصلی اش می دانند.
نصرت ز پی عساکر او پیوسته چو بیروان روان باد
به گفته سهام عساکره، دخترعموی مصطفی و همسر برادر بزرگترش مصطفی شغل مناسبی به لحاظ مالی نداشت، اما همان مقدار کم را که از نظافت منازل و شرکتها بهدست میآورد، خرج خانه میکرد. پدر و مادرش در فقر کامل بهسر میبردند، اما تنها نجاتدهنده آنها در آن وضعیت، مصطفی بود. او فرزند پنجم و آخر خانواده بود.
جانا مگو که خرقه مبخش و قدح منوش هشدار کت عساکر سرماست درکمین
مقاصد مهیا مطالب محصل عساکر مرتب ممالک مسخر
اُمِّ فَرْوه یکی از همسران محمد باقر است که جعفر صادق، امام ششم شیعه، و عبدالله از او متولد شدند. پدرِ ام فروه، قاسم بن محمد بن اَبیبَکْر و مادرش، اَسماء دختر عبدُالرَّحمٰن بن ابیبکر است. نام اصلیِ امفروه، بنابر روایت مورخانی مانند شیخ صدوق و شیخ بَهایی «فاطمه» بودهاست. اما بعضی مانند عَلّامه مجلسی آن را «قریبه» دانستهاند. برخی متقدّمان از سنی و شیعه چون ابن سعد و ابن عساکر و کلینی، همان «ام فروه» را نام اصلیاش میدانند.
او پیش از حسن مجتبی، با سعید بن زید یا سعید بن عبدالرحمن بن عمرو بن نفیل و پس از او با عبدالرحمن بن عبدالله بن ابی ربیعه مخزومی ازدواج کردهاست. او از همسران قبلی خود نیز صاحب فرزندانی بودهاست. ابن عساکر آنها را عمر فرزند عبدالرحمن و ام سعید، فرزند سعید بن زید گزارش میکند.