عربه

معنی کلمه عربه در لغت نامه دهخدا

( عربة ) عربة. [ ع َ رِ ب َ ] ( ع ص ) خالص از عرب. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( از اقرب الموارد ). || زن بسیار خندنده. ( منتهی الارب ). عروب از نساء. ( از اقرب الموارد ). || زن حریص بر بازی و لهو. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). || معده تباه شده. || چاه بسیار آب. ( از اقرب الموارد ) ( منتهی الارب ).
عربة. [ ع َ رَ ب َ ] ( ع اِ ) نهری که آبش سخت تیز رود. || نفس. ( از اقرب الموارد ) ( منتهی الارب ) ( آنندراج ).
عربة. [ ع َ رَ ب َ ] ( اِخ )دهی است در اول وادی نخله از طرف مکة. ( از معجم البلدان ). ناحیه ای است نزدیک مدینه ، قریش بدانجا اقامت کرد و عرب بدان نسبت داده میشود. ( از منتهی الارب ).
عربة. [ ع َ رَ ب َ ] ( اِخ ) در اصل نام شهرهای عرب است. || موضعی است به فلسطین. ( معجم البلدان ).
عربة. [ ] ( اِخ ) ( به عبری معنی سوخته دارد ) وادیی است که از جبل شیخ به خلیج عربه ممتد است طولش 250 میل و شامل حوله و بحرالجلیل و بحرالملح یا مرداب میباشد و گاهی این اسم به الغور که فیمابین دریای مرداب و دریای احمر واقع است صدق کند. و در غیر این موضع گاهی اشاره به الغور قصد از شمال دریای مرداب مذکور است اما قسمتی که از شمال دریای مرداب به خلیج عقبه ممتد است. طولش 100 میل و عرضش از 4 - 14 میل و ارتفاع دیوارهای آهکی و کلسیه اش بمغرب دشت از 500 الی 1800 قدم و ارتفاع کوه هور 5000 قدم و سنگهای طرف شرقی غالباً پورفیری و باسلت میباشد و سطح دشت مرقوم پورفیری و ریگهای از سنگهای مختلفه فراهم آمده پوشیده است. و سبزه و علف کمیاب و حرارت هوایش در غایت شدت میباشد ولی قضیه این که درزمان قدیم رود اردن در عربه جاری بوده است از جمله آراء سخیف و بی اعتباری است. ( از قاموس کتاب مقدس ).

معنی کلمه عربه در فرهنگ معین

(عَ بِ یا بَ ) [ ع . عربة ] (اِ. ) ۱ - گردونه . ۲ - کالسکه .

معنی کلمه عربه در فرهنگ فارسی

۱ - منسوب به عرب ۱ - از قوم عرب تازی . ۲ - زبان قوم مزبور زبان تازی .
وادیی است که از جبل شیخ به خلیج عربه ممتد است طولش ۲۵٠ میل و شامل حوله و بحر الجلیل و بحر الملح یا مرداب میباشد و گاهی این اسم به الغور که فیما بین دریای مرداب و دریای احمر واقع است صدق کند

معنی کلمه عربه در ویکی واژه

عربة
گردونه.
کالسکه.

جملاتی از کاربرد کلمه عربه

العربه المدفونه یک منطقهٔ مسکونی در مصر است که در استان سوهاج واقع شده‌است.
باختر(باکتر) نخستین شهری است که قبایل ایرانی از بین سال‌های ۲۰۰۰ تا ۱۵۰۰ قبل از میلاد از شمال آمو دریا به آن نقل مکان کردند. عربها به دلیل دیرینگی این شهر، آن را ام‌البلاد یا مادر شهرها خوانده اند. این شهر به‌طور سنتی مرکز زرتشتیان بود. نام زریاسپا، که یا یک نام جایگزین برای بلخ یا بخشی از شهر است، ممکن است از آتشکده مهم زرتشتیان آذر-آسپ گرفته شده باشد. بلخ به عنوان مکانی که زرتشت برای نخستین بار دین خود را موعظه می‌کرد، و همچنین مکانی که درگذشت، قلمداد می‌شد.
این عید یکی از اعیاد مذهبی مسلمانان است. این عید بین عربها در مقایسه با سایر اقوام خوزستان از اهمیت بیشتری برخوردار است. بارها استان خوزستان برای عید فطر از امتیاز تعطیلی چند روزه برخوردار بوده‌است و دلیل این امر حضور مردم عرب در این استان اعلام شده‌است که عید فطر از اهمیت بالایی نزد آن‌ها برخوردار است.
قال: «و من قرأ القرآن فاعربه فله بکلّ حرف خمسون حسنة و من قرأه و لحن فیه فله بکلّ حرف عشر حسنات اما انّی لا اقول «الم» حرف بل الف حرف و لام حرف و میم حرف».
طوفان بزرگ افسانه‌ای در ادیان ابراهیمی است. در کتاب‌های ‌‌مقدس این ادیان گفته می‌شود که این طوفانی از سوی خداوند برای نابودی تمدن فرستاده شد. داستان طوفا‌ن، در تورات و قرآن به نوح نسبت داده شده‌ است؛ به همین دلیل یهودیان، مسیحیان و مسلمانان از آن با نام طوفان نوح یاد می‌کنند. این داستان، یک داستان رایج در بین ملت‌های گوناگون است (عربها، عبری‌ها، آشوریان و ... ). نظیر این داستان در اوستا، کتاب‌های هندو، متون قدیم یونانی، و حماسه گیلگمش آمده‌ است. «قهرمان فرهنگی» در بیشتر اسطوره‌های طوفان وجود دارد که «نشان‌ دهنده اشتیاق انسان به زندگی» هستند.