( عربدة ) عربدة. [ ع ُ رَ ب ِ دَ ] ( ع ص ) عُرَبِد. رجوع به عُرَبِد شود. عربدة. [ ع َ ب َ دَ ] ( ع اِمص ) بدخوئی. ( منتهی الارب ). بدخلقی. ( از قطر المحیط ). || جنگجویی. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). نبرد و پیکارو مجادله و هنگامه و غوغا و شورش. ( ناظم الاطباء ). - عربده آوردن ؛ داد و بیداد راه انداختن. بانگ و فریاد کشیدن. بانگ و فریاد داشتن بر کسی از سر مستی با خشم و بدخویی.
معنی کلمه عربده در فرهنگ معین
(عَ بَ دِ ) [ ع . عربدة ] (اِمص . ) ۱ - تند - خویی ، بدخلقی . ۲ - داد و فریاد، نعره .
دوش پر عربدهای بود و نه آنست امروز نگهش قاصد سد لطف نهانست امروز
ز چرخ عربده جو بس خدنگ تیر جفا بجست و در دل مردان هوشیار آید
بس بود ای مست خمش جان ز بدن رست خمش باده ستان که دگران عربده دارند و جدل
در هری پاتر و تالار اسرار پس از اینکه هری و رون نتوانستند وارد سکوی نه و سه چهارم شوند و با ماشین فورد آنجلینا به هاگوارتز میروند، مالی ویزلی برای رون نامهٔ عربده کش میفرستد.