عتاد. [ع َ ] ( ع اِمص ، اِ ) ساخت. ( منتهی الارب ). آنچه آماده باشد از سلاح و چارپا و ساز جنگ. ( اقرب الموارد ). || سامان. || آمادگی. || آنچه جهت سفر و جز آن آماده سازند. ( منتهی الارب ). عتاد. [ ع َ ] ( ع مص ) آماده گردیدن. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ).
معنی کلمه عتاد در فرهنگ معین
(عَ ) [ ع . ] (اِ. ) ساخت و سامان ، آن چه جهت سفر و جز آن آماده سازند.
معنی کلمه عتاد در فرهنگ عمید
آنچه برای سفر لازم است، وسایل سفر.
معنی کلمه عتاد در فرهنگ فارسی
( اسم ) ساخت و سامان آنچه جهت سفر و جز آن آماده سازند . آماده گردیدن
معنی کلمه عتاد در ویکی واژه
ساخت و سامان، آن چه جهت سفر و جز آن آماده سازند.
جملاتی از کاربرد کلمه عتاد
در سال ۱۹۷۹ جو پری و در سال ۱۹۸۱ برد ویتفورد گروه را ترک کردند اما در سال ۱۹۸۴ پس از تماس تلفنی تایلر با پری، دوباره به گروه بازگشتند. اعضای گروه در آن زمان، همگی از اعتیاد به موادمخدر رنج میبردند، مخصوصا تایلر که شدیداً به هروئین معتاد بود و در حین چند اجرای روی صحنه از حال رفته بود. در سال ۱۹۸۶ تایلر به اصرار اعضای گروه در یک برنامهٔ ترک اعتیاد شرکت کرد و موفق شد اعتیاد خود را کاملاً ترک کند. سایر اعضای گروه هم تا اواخر دههٔ ۸۰ اعتیاد خود را کاملاً ترک کردند.
غمگسارش بجز از زینب و سجاد نبود لیکن او جز به پدر مایل و معتاد نبود
به وحشت بس که معتادم ز خود هم کردهام نفرت طریق الفت جنس بنیآدم نمیدانم
اعتیاد به تلویزیون به عنوان یک اختلال قابل تشخیص در راهنمای تشخیصی و آماری اختلالهای روانی مورد شناسایی قرار نگرفته٬ اما بهطور گسترده به عنوان یک مشکل واقعی که بسیاری از مردم با آن روبرو هستند شناخته میشود. مطالعات نشان داده است که ۶۵ الی ۷۰ درصد از آمریکاییها باور دارند که تلویزیون وسیلهای اعتیادآور است. هر چند که گزارشهای روایی بسیاری در مورد اعتیاد به تلویزیون موجود است٬ ولی پژوهشهای علمی و آزمونی بسیار کمی بر این موضوع صورت پذیرفتهاست. مطالعات هنوز موفق به تعیین معیارهایی برای وضعیت عادی و حالت معتادگونه نشدهاند.
همه فضیلتیست از دلش معتاد همه جودیست از کفش معهود
او در قسمت اول تنها کسی بود که از دام تلههای مرگ بار زنده بیرون آمد. او در قسمت اول دختری معتاد بود.
«وَ أَنَّ الَّذِینَ» ای و بانّ الّذین، «لا یُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ أَعْتَدْنا لَهُمْ» من الاعتاد. و قیل هو اعددنا فقلبت الدّال تاء، «عَذاباً أَلِیماً» یعنی النّار.
هست همیشه زبان و جان و دلم را شکر تو معتاد و من بهشکر تو مُعتَد
همه سخاوت وجودست از کفت معتاد همه کرامت و فضلت از دلت مألوف
مرد معتادی به نام محمود کریمی با همکاری احمد سلجوقی قمارباز حرفهای دست به قتل سه نفر رانندۀ کامیونهای حامل تیرآهن میزنند و با فروش ۷۵ تن آهنآلات مسروقه به دلمشغولیهای خود میپردازند...
تاب آوری میتواند چارچوبی برای پیشگیری و درمان اعتیاد باشد.تاب آوری روانی معتادان میتواند در جلوگیری از اعتیاد به مواد مخدر، قطع مصرف، پذیرش درمان و بهبودی آنها کمک کند.حمایت اجتماعی نقش مهمی در پیشگیری و درمان اعتیاد دارد این مهم درمطالعات داخلی فراوان مورد بررسی و تایید قرار گرفته است.
مرا هو العین و بالعین تطری روحی، و عمادی، و عتادی، و عتیدی
یاد گلچین معانی و نوید و گلشن نوشخواری بوَد و نشئهٔ معتاد هنوز