عبدالرحیم

معنی کلمه عبدالرحیم در لغت نامه دهخدا

عبدالرحیم. [ ع َ دُرْ رَ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان شراء پایین بخش وفس شهرستان اراک واقع در 30هزار گزی جنوب باختر کمیجان و هشت هزار گزی راه عمومی. ناحیه ای است کوهستانی. سردسیر. 1165 تن سکنه دارد. آب آن از قنات و چشمه تأمین میشود. محصولاتش غلات و انگور است. اهالی به کشاورزی اشتغال دارند. راه مالرو دارد و در فصل خشکی از طریق کارخانه اتومبیل میتوان برد. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 2 ).
عبدالرحیم. [ ع َ دُرْ رَ ] ( اِخ ) ابن ابوالقاسم قشیری ، مکنی به ابونصر. رجوع به ابونصر عبدالرحیم بن ابوالقاسم عبدالکریم بن هوازن القشیری در این لغتنامه و الاعلام زرکلی شود.
عبدالرحیم. [ ع َ دُرْ رَ ] ( اِخ ) ابن احمد حرانی. رجوع به حرانی عبدالرحیم بن احمد، مکنی به ابوالطبیب شود.
عبدالرحیم. [ ع َ دُرْ رَ ] ( اِخ ) ابن حسن بن علی الاسنوی الشافعی ملقب به جمال الدین. در اسنا متولد شد. وی فقیه ، اصولی و عالم به عربیت بود. سپس به سال 721 هَ. ق. به قاهره آمدو ریاست شافعیان و ولایت حسبه وکالت بیت المال یافت.از تألیفات او است : المبهمات علی الروضة. الهدایة الی اوهام الکفایة. الاشباه و النظائر. جواهر البحرین. طراز المحافل. مطالع الدقائق. الکواکب الدریة. نهایة السؤل فی شرح مناهج الاصول. وی به سال 704 هَ. ق. به اسنا متولد شد و به سال 772 هَ. ق. درگذشت. ( از الاعلام زرکلی ). و رجوع به روضات الجنات ص 439 شود.
عبدالرحیم. [ ع َدُرْ رَ ] ( اِخ ) ابن حسین بن عبدالرحمان معروف به حافظ عراقی و مکنی به ابوالفضل. از بزرگان حفاظ حدیث واز نژاد کرد است. به سال 725 هَ. ق. به رازنا از اعمال اربل متولد شد. و در خردسالی با پدر خود به مصررفت و در آنجا نبوغ یافت. سپس به مکه و مدینه و قدس و دمشق و بعلبک رفت و به سال 806 به قاهره درگذشت. از تألیفات اوست : المغنی عن حمل الاسفار فی الاسفار. نکت منهاج البیضاوی فی الاصول. ذیل علی المیزان. الالفیه فی غریب الحدیث. نظم السیرة النبویه. تخریج احادیث الاحیاء. تقریب الاسانید. ذیل علی ذیل العبرللذهبی. معجم که در آن ترجمه گروهی از کسانی که در قرن هشتم هجری میزیسته اند آمده است. التقیید. الایضاح فی مصطلح الحدیث. شرح التقریب و جز آن. ( از الاعلام زرکلی ).
عبدالرحیم. [ ع َ دُرْ رَ ] ( اِخ ) ابن عبدالرحمان بن احمد السید الشریف العباسی. وی فاضل و عالم به لغت و حدیث بود. به سال 867 هَ. ق. به قاهره متولد و به سال 963 هَ. ق. درگذشت. از تألیفات اوست : فیض الباری در شرح غریب صحیح البخاری. ( از الاعلام زرکلی ).

معنی کلمه عبدالرحیم در فرهنگ فارسی

دهی است جزو دهستان شرائ پایین بخش وفس شهرستان اراک واقع در ۳٠ کیلومتری جنوب غربی کمیجان و ۸ کیلومتری راه عمومی : کوهستانی و سردسیر : ۱۱۶۵ تن سکنه : قنات و چشمه : غلات و انگور : شغل زراعت .
دهی است از دهستان شرائ پایین بخش و فس شهرستان اراک واقع در ۳٠ هزار گزی جنوب باختر کمیجان و هشت هزار گزی راه عمومی ناحیه ایست کوهستانی سردسیر آب آن از قنات و چشمه تامین میشود محصولاتش غلات و انگور است اهالی بکشاورزی اشتغال دارند راه مالرو دارد و در فصل خشکی از طریق کارخانه اتومبیل میتوان برد

معنی کلمه عبدالرحیم در فرهنگ اسم ها

اسم: عبدالرحیم (پسر) (عربی) (مذهبی و قرآنی) (تلفظ: abdolrahim) (فارسی: عبدالرحيم) (انگلیسی: abdolrahim)
معنی: بنده خداوند مهربان، ( عربی )، بنده ی خدای مهربان، ( اَعلام ) نام چند تن از شخصیت های ادبی و سیاسی در تاریخ، عربی بنده ی مهربان خدا، در اعلام نام چند تن از شخصیت های ادبی و سیاسی در تاریخ، بنده پروردگار رحیم و مهربان

معنی کلمه عبدالرحیم در دانشنامه آزاد فارسی

عَبدُالرّحیم (قرون ۱۳ و ۱۴ق)
عَبدُالرّحیم
(نام اصلی: عبدالرحیم بن محمدتقی تبریزی) خطاط و نسخه نویس ایرانی. از تاریخچه زندگی او اطلاعات چندانی در دست نیست. عبدالرحیم تبریزی هم عصر ملاکاظم، نسخ نویس مشهور، بود. کتاب های درسی بسیاری به قلم او به چاپ رسیده است که از آن جمله می توان از جامع المقدمات، خلاصةالحساب و فارسی هیئت نام برد. نگارش جلد دوم کتاب الروضه البهیه فی شرح للمعة الدمشقیه (شرح لمعه)، آخرین اثر به جا مانده از وی است.

معنی کلمه عبدالرحیم در دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] عبدالرحیم (ابهام زدایی). عبدالرحیم ممکن است اشاره به اشخاص و شخصیت های ذیل باشد: • عبدالرحیم بلبله، عبدالرحیم بُلبله معروف به ثقه الاسلام از علمای معروف مجاهد شیعه قفقاز در قرن سیزدهم و چهاردهم هجری/ نوزدهم و بیستم میلادی• عبدالرحیم بن حسین حافظ عراقی، حافظ عراقی، ابوالفضل زین الدین عبدالرحیم بن حسین، محدّث و فقیه شافعی قرن هشتم• عبدالرحیم بن عبدالرحمان جرجاوی، جِرجاوی، عبدالرحیم بن عبدالرحمان، ادیب ، شاعر ، واعظ و فقیه مالکی مذهب قرن چهاردهم • عبدالرحیم بن علی لخمی بیسانی، بیسانی، معروف به قاضی فاضل و ملقّب به محیی الدین یا مجیرالدین، ادیب، منشی و وزیر شافعی در قرن ششم• عبدالرحیم ربانی شیرازی، عبدالرحیم ربانی شیرازی، از علمای مبارز و ضد استبداد ایران در قرن چهاردهم هجری• عبدالرحیم سهارنپوری، سَهارَنپوری، عبدالرحیم از مشایخ مشهور هند در قرن سیزدهم هجری/ نوزدهم میلادی• عبدالرحیم نهاوندی، فرزند میرزا نجف مستوفی نهاوندی، از علمای شیعه قرن سیزدهم هجری قمری• عبدالرحیم نیازی، از رهبران سیاسی مسلمان افغانستان در قرن چهاردهم هجری• ملاعبدالرحیم کاکر، ملاعبدالرحیم کاکر از علمای مبارز افغانستان در اواخر قرن سیزدهم هجری• عبدالرحیم رهنما، مردی روشنفکر و آزادی خواه و یکی از قضات مشهور دوران مشروطیت• عبدالرحیم بن عمر جوبری، جمال الدین عبدالرحیم بن عمربن ابی بکر جوبری دمشقی ، جهانگرد و نویسنده کتاب المختار فی کشف الاسرار در نیمه قرن هفتم • سیدعبدالرحیم خلخالی، سیدعبدالرحیم خلخالی، روزنامه نگار و سیاستمدار صدر مشروطه
...

جملاتی از کاربرد کلمه عبدالرحیم

جمال‌الدین، ابراهیم لخمی اَمیُوطی (۱۳۱۵، قاهره - ۱۳۸۸، مکه) (نسب: ابراهیم بن محمد بن عبدالرحیم بن ابراهیم) ادیب عربی و فقیه شافعی مصری در سدهٔ هشتم هجری / چهاردهم میلادی بود. در ۷۷۶ق به مکه مهاجرت کرد و همان‌جا ماند تا درگذشت. مختصر شرح بانت سعاد و اِعرابها اثر اوست که شرح شیخهٔ ابن هشام انصاری را در آن مختصر نمود.
از جمله روحانیونی که در دوران تحصیل با وی در ارتباط بودند می‌توان به سید محمد بهشتی، سید موسی صدر، سیدرضاصدر، سید عزالدین حسینی زنجانی ،سید مهدی حسینی روحانی، سید عبدالرحیم هاشمی نسب، میرزا علی احمدی میانجی، سید عبدالکریم موسوی اردبیلی، سید ابوالفضل میرمحمدی، سید اسماعیل موسوی زنجانی، و محقق طباطبایی، عبدالکریم خوئینی زنجانی و شیخ حسن حیدری زنجانی از حوزه علمیه نجف اشاره کرد.
خان خانان ساقی بزم طرب عبدالرحیم کز شراب نطق بخشد قوت جان تربیت
کلیم مرتبه عبدالرحیم خان که کفش مجسم از کرم آفریدگار آمد
برخی آثار عبدالرحیم افسر بدین قرارند:
خان خانان گوهر درج شرف عبدالرحیم کاسمان با طالع او بسته عقد آفتاب
خواجه عبدالرحیم تبریزی بس نکو گفت اگر تو نستیزی
عقیقی بخشایشی، عبدالرحیم (۱۳۷۳) ، طبقات مفسران شیعه ، جلد سوم ، ۴۲۸
نسب کاملش «عبدالرحیم بن علی بن محمد لَخمی عَسقلانی بَیْسانی» ذکر شده است. قاضی فاضل در ۱ آوریل ۱۱۳۵م/ ۱۵ جمادی‌الثانی ۵۲۹ق در عسقلان زاده شد. پدرش او را در ۱۱۴۸م/ ۵۴۳ق به مصر فرستاد تا در دیوان انشاء فاطمیان خدمت گذارد. پدرش در بَیسان (اردن) قاضی بود، از این رو خود عبدالرحیم به بَیسانی نیز شهرت یافت. در قاهره به او سخت گذشت، به اسکندریه رفت. در آنجا به سمتِ کاتبِ قاضیِ اسکندریه منصوب شد.
حادثه صد میل وار می گذرد از رهش ملک که عبدالرحیم هست نگهبان او
تا خاک باد جای تو خلد نعیم باد سند و دکن ز ایرج و عبدالرحیم باد
نیایشگاه‌های اسنا و دندره مربوط به مصر باستان، دیر قدیس مارجرجیس در شهرستان ارمنت مربوط به دوره مسیحیان قبطی و مسجد عارف بالله سیدی عبدالرحیم قنائی و مسجد عمری بقوص از دوره اسلامی.
راه کن بر شمس دین عبدالرحیم گو خیالت ناظرست و حق علیم
عزیمت در عبدالرحیم خان دارم فلک نگردد اگر زین رهم بگردانی
او هم خط نسخ و ثلث را خوش می‌نوشته و هم نستعلیق را. در کتاب مناقب هنروران (تالیف: سال ۹۹۵ه‍.ق) آمده از آنجای که او در زمان درگذشت میرعلی هروی خردسال بوده نمی‌توان او را شاگرد میرعلی دانست و او را در نستعلیق از شاگردان عبدالرحیم انیسی خوارزمی و کاتبی متین القلم می‌داند.
عیار ناطقه عبدالرحیم خان که سخن به نام او چو زر از سکه با نشان برخاست
نجم‌الدین، عبدالرحیم بن ابراهیم حموی جُهَنی شهرت‌یافته به ابن بارزی حَمَوی (۱۲۱۱ - ۱۲۸۵م) قاضی، فقیه و شاعر شامی در سدهٔ هفتم هجری بود. پس از پدرش، به قضاوت حماه رسید، چند سال پیش از درگذشتش از این منصب برکنار شد. بر اصول فقه و علم کلام دانا بود. ابن بارزی در ذی‌القعده ۶۸۳ق در راه حج در تبوک درگذشت و پیکرش را در مدینه دفن کردند.
مهتر کافی رئیس نامور عبدالرحیم مَفخر دنیا ابوسهل افتخار دودمان
امامعلی عبدالرحیم صابرزاده (به فارسی تاجیکی: Эмомалӣ Абдураҳим Собирзода) (زاده ۲۰ ژوئیهٔ ۱۹۷۲) یک رهبر نظامی تاجیکستان و رئیس فعلی ستاد کل نیروهای مسلح تاجیکستان است.