عاملیت
جملاتی از کاربرد کلمه عاملیت
انتخاب روش اغلب تا حد زیادی به آنچه پژوهشگر قصد بررسی آن را دارد بستگی دارد. برای مثال، پژوهشگری که درگیر ترسیم یک تعمیم آماری در کل جامعه است، ممکن است یک پرسشنامه نظرسنجی را برای یک جامعه نمونه نماینده اجرا کند. در مقابل، پژوهشگری که به دنبال درک زمینهای کامل از کنش اجتماعی یک فرد است، ممکن است مصاحبههای قومنگاری مشاهده همراه با مشارکت یا مصاحبههای باز را انتخاب کند. مطالعات معمولاً روشهای کمی «و» کیفی «مثلثی» را به عنوان بخشی از طراحی «چند استراتژی» ترکیب میکنند. به عنوان مثال، ممکن است یک مطالعه کمی برای به دست آوردن الگوهای آماری روی یک نمونه هدف انجام شود و سپس با یک مصاحبه کیفی برای تعیین بازی عاملیت ترکیب شود.
در حوزه چگونگی مقابله با فساد، علی اعطا در گفتگوی تفصیلی با روزنامه شرق گفتهاست: «من برای مقابله با فساد، به اقدام در چارچوب یک مدل سیاستی-عملیاتی چهاروجهی قائل هستم که در یک ضلع،اصلاح فرایندها در شهرداری، در یک ضلع توسعه شفافیت با سیاستگذاری شورا و عاملیت مدیریت ارشد شهرداری، در یک ضلع نظارت همگانی جامعهمحور و در یک ضلع نهادهای نظارتی فرادست مؤثر هستند.»
فایدهگرایی اغلب به عنوان نظریه مبادله اجتماعی یا نظریه انتخاب عقلانی در زمینه جامعهشناسی شناخته میشود. این سنت تمایل دارد به عاملیت کنشگران عقلانی فردی امتیاز دهد و فرض میکند افراد در تعاملات همیشه به دنبال حداکثر کردن منافع شخصی خود هستند. همانطور که توسط جاش ویتفورد استدلال میشود، کنشگران منطقی دارای چهار عنصر اساسی فرض میشوند:
برخی مقارنهگرایی را معادل نظریهٔ اشاعره در رد علیت میدانند. برطبق این ایده، خداوند با خواست و ارادهٔ خود عالم را لحظهبهلحظه اداره میکند. در این دیدگاه، اعمال انسانها مخلوق است. هر عمل از دو عامل برمیخیزد: یکی خدا که خالق عمل است، و دیگری انسان که عاملیتاش را «کسب» میکند. خدا در مورد اعمال انسانی دارای عاملیتی است که انسان در واقعیت به شکل عامل آنرا به اجرا میگذارد.