عامد
معنی کلمه عامد در فرهنگ معین
معنی کلمه عامد در فرهنگ عمید
معنی کلمه عامد در فرهنگ فارسی
( اسم ) قصد کننده آهنگ کننده جمع عامدین .
جملاتی از کاربرد کلمه عامد
در کالبدشناسی انسانی، بدن را با سه صفحۀ متعامد میتوان تقسیم کرد. در تصویربرداری پزشکی، گاهی به جای واژه «صفحه» از واژههای «دید»، «برش» یا «مقطع» نیز استفاده شده است.
روش طراحی متعامد میتواند به دیگر روشهای جستجو دیگر گسترش پیدا کنند تا به مزیتهای این روشهای جستجو اضافه کند.
بنابراین اثبات روابط تعامد به اتمام می رسد.
طبیبان را بسوزد دل چو بیماری سپارد جان طبیبی عامداً ساع به قتلی بل و احراقی
با توجه به معادله تعامد دست راست ، عبارت فوق مساوی صفر است.
پس از بروز اختلافات و نیز به دلیل اعتراض آگاهانه و عامدانهٔ منتظری به اعدام زندانیان سیاسی (تابستان ۱۳۶۷) خمینی نوشت: «شما پس از این، وکیل من نمیباشید.» منتظری نیز با نوشتن نامهای خطاب به خمینی نسبت به اعدامهای گسترده و شکنجههای جنسی در زندانهای ایران اعتراض کرده بود. منتظری در قسمتهایی از این نامه میگوید:
از بردارهای پایهای متعامد برای فضای هیلبرت