عالیجناب
معنی کلمه عالیجناب در فرهنگ معین
معنی کلمه عالیجناب در فرهنگ عمید
۲. (اسم ) آستانۀ بلند، آستان رفیع.
معنی کلمه عالیجناب در فرهنگ فارسی
معنی کلمه عالیجناب در دانشنامه عمومی
کسانی که با عنوان عالی جناب خطاب می شوند عموماً رئیس کشور، رئیس حکومت، فرماندار، سفیر، مقامات خاصی در کلیسا، خانواده سلطنتی، و دیگرانی است که رتبهٔ مشابهی داشته باشند ( مثل روسای سازمان های بین المللی چون کمیسرهای عالی اتحادیه کشورهای همسود ) و رؤسای فیفا.
جملاتی از کاربرد کلمه عالیجناب
ای چرخ دست فتنه بلند است، خویش را زیر لوای خسرو عالیجناب کش
آسمان بنشانده جامی آفتاب آئینه را کرده عکس روی او عالیجناب آئینه را
محرمانه دخل کردن بیصدا و بیندا رسم آن عالیجنابست ای مشارالسلطنه
همچو غنچک تیر گویا میزند بر سینه ام یاد یار غنچکی در بزم آن عالیجناب
اگرچه خاتمی در مقام یک رئیسجمهور، محمد هاشمی رفسنجانی (برادر علیاکبر هاشمی رفسنجانی) را به سمت معاونت اجرائی خود منصوب نموده بود، ولی قدرت اکبر هاشمی در این دوره رو به افول بود و هدف حمله تندروهای هر دو جناح قرار داشت. سقوط هاشمی دقیقاً از زمانی آغاز شد که در اذهان عمومی به «اکبرشاه» شهرت یافت، یعنی در اوج قدرتش. در جریان قتلهای زنجیرهای، اکبر گنجی در مقاله عالیجناب سرخپوش و عالیجنابان خاکستری به بررسی نقش او در این قتلها پرداخت. غلامحسین کرباسچی، شهردار تهران و یکی از متحدان کلیدی او به زندان محکوم شد. با اینحال علیرغم کاهش چشمگیر قدرت وی، همچنان ریاست مجمع تشخیص نظام را که ارگانی مهم بود برعهده داشت.
عالیجناب حضرت دستور شه نشان کز وی بجاه گنبد گردون فروتر است
بر خاک محتشم به تواضع گذر که او روزی بر آستان تو عالیجناب بود
خوش خیالی را به خوبی دیده ام حضرت عالیجنابی دیده ام
احرام بستم از پی عالیجناب شاه کز کائنات قبله بگزیده منست
سوی عالیجناب خواجه شرق صدر دین پرور جهان داور
در سفر دیگری به سال ۱۸۶۷ برای شرکت در مراسم بزرگی که در رم برگزار میشد، او برای مأموریتهای مذهبی ساسکاچوان درخواست بخشبندی جدیدی در اسقفنشین سنت بانیفیس کرد. این بخشبندی، که در اصل به رسمیت شناخته شده بود، پس از سالها در ۲۲ نوامبر ۱۸۷۱ و با ایجاد اسقف نشین سنتآلبرت انجام شد که نخستین اسقف آن عالیجناب گراندن بود.
هر صبا از چرخ آمد آفتاب مه نقاب روی بنماید که هستم نور آن عالیجناب
او به تاریخ ۱۴ ژوئن ۱۸۵۰ و در زمانی که هنوز ۲۷ سال داشت، توسط پاپ پیوس نهم به درجهٔ اسقفی منصوب شد. سپس به فرانسه رفت تا با دستان عالیجناب دومازنو، اسقف مارسی، کسوتبخشی شود. او به تاریخ ۲۳ نوامبر ۱۸۵۱ و در کلیسای جامع ویویه، به عنوان اسقف آرات و یاور اسقف سنت بانیفیس، تقدیس شد. عالیجناب تاشه پس از مراسم کسوتبخشی به رم رفت.
تا زمانی که اسقفهایِ استانِ کلیساییِ کِبِک، با رای کاهن بزرگ، او را به سِمَت معاون عالیجناب پروونشر منصوب کردند، او به مدت شش سال در مأموریتهای مذهبیِ رود قرمز برای بومیان آنجا آیین مسیحی را تبلیغ میکرد، از جمله در سن-ژان-باتیست در ایلَلَکروس، جایی که او به عنوان کشیش همراه عالیجناب لافلش خدمت میکرد.