عالم باز
معنی کلمه عالم باز در ویکی واژه
جملاتی از کاربرد کلمه عالم باز
ز سودای دو عالم باز مانم زمانی گر به سودای خود افتم
جز یکی نیست نقد این عالم باز جوی و به عالمش مفروش
عالمان خود کمند در عالم باز عامل میان عالم کم
عشق آن باشد که عاشق را زعالم باز دارد کارش این باشد که جا اندر حریم راز دارد
چرا جانت بعالم باز بستست که این عالم بیک دم باز بستست
چو من تا روز عالم باز بودست ندانم تا سخن پرداز بودست
گرچه صائب شود از من گره عالم باز عاجز قوت سر پنجه تقدیرم من
به معنی هر دو عالم باز بیند عیان او سرّ آدم باز بیند
ایکه گووی عشق یارت از دو عالم بازداشت این چنین رفته است تقدیرم بگو تدبیر چیست
ایکه گوئی عشق یارت از دو عالم بازداشت این چنین رفته است تقدیرم بگو تدبیر چیست