عاشقی

عاشقی

معنی کلمه عاشقی در لغت نامه دهخدا

عاشقی. [ ش ِ ] ( حامص ) عمل عاشق. شیفتگی. دلدادگی. عشق ورزیدن :
عاشقی پیداست از زاری دل
نیست بیماری چو بیماری دل.مولوی.ز چشم خلق فتادم هنوز و ممکن نیست
که چشم شوخ من ازعاشقی حذر گیرد.سعدی.نازپرورد تنعم نبرد راه به دوست
عاشقی شیوه رندان بلاکش باشد.حافظ.
عاشقی.[ ش ِ ] ( اِخ ) میرعلیشیر آرد: مولانا عاشقی از شهر هرات بود و قصیده را پخته میگفت از جمله اشعار اوست :
این منظری که طاق چو ابروی دلبر است
از خاک برگرفته دارای کشور است.
که در تعریف عمارت آق سرای که به دستور بوسعید بنا شده است سرود. ( مجالس النفائس ص 41 ).

معنی کلمه عاشقی در فرهنگ عمید

عاشق بودن، شیفتگی، دلدادگی: نازپرورد تنعم نبرد راه به دوست / عاشقی شیوۀ رندان بلاکش باشد (حافظ: ۳۲۶ ).

معنی کلمه عاشقی در فرهنگ فارسی

حالت و کیفت عاشق شیفتگی دلدادگی .
میر علیشیر آرد : مولانا عاشقی از شهر هرات بود و قصیده پخته میگفت .

معنی کلمه عاشقی در دانشنامه عمومی

عاشقی (فیلم ۱۹۹۰). عاشقی ( به هندی: Aashiqui ) فیلمی محصول سال ۱۹۹۰ و به کارگردانی ماهش بات است. در این فیلم بازیگرانی همچون راهول روی، آنو آگروال، دیپاک تیجوری، ریما لاگو، مشتاق خان ایفای نقش کرده اند. آلبوم موسیقی متن این فیلم ۲۰ میلیون فروخته شد، و به پرفروش ترین آلبوم موسیقی متن بالیوود شناخته شد. عاقبت این فیلم، عاشقی ۲، با مضمونی کاملاً جدید، به کارگردانی موهیت سوری با بازی آدیتیا روی کاپور و شرادها کاپور در ۲۵ آوریل ۲۰۱۳ منتشر شد.
عاشقی (فیلم ۲۰۱۰). عاشقی ( به هندی: Ishqiya ) فیلمی محصول سال ۲۰۱۰ و به کارگردانی آبیشک چائوبی است. در این فیلم بازیگرانی همچون نصیرالدین شاه، ویدیا بالان، آرشاد وارسی، عادل حسین ایفای نقش کرده اند.

معنی کلمه عاشقی در ویکی واژه

علاقه بسیار شدید به چیزی بویژه به جنس مخالف، مانند عاشق بودن یا عاشق شدن پسری به دختری و تصمیم به تصاحب او تا آخر عمر.

جملاتی از کاربرد کلمه عاشقی

بدین یار خود عاشقی کرد خواهم کزین خوش‌تر اندر جهان نیست کاری
در کتاب ریاض العاشقین آمده است که: شیخ ابوالفضل بعد از احمد غزالی به هدایت سالکان مشغول بود.
ایدل ره عاشقی طلب کن اندیشه یار نوش لب کن
در صفت عاشقی لفظ و عبارت بسوخت حرف و بیان شد نهان نام و نشان شد پدید
«هوهانس کاراپتیان» معروف به شیرین و جیوانی از برجسته‌ترین شخصیت‌های ادبیات عاشقی ارمنی به‌شمار می‌آیند.
مستی از من پرس و شور عاشقی و آن کجا داند که درد آشام نیست
عاشقی چیست؟ زنده بودن فاش وآنگه از عشق او نهان مردن
سر بر خط عاشقی نهادیم در محنت و رنج اوفتادیم
من که در اوقات پنجه سال زیست عاشقی هرگز ندانستم که چیست
جاهلند اهل هوس در علم و عشق و عاشقی گوش جز بر قول رند عالم کامل مکن
موسس خورناتسی با سخن گفتن دربارهٔ افسانه‌های هایک و بل، (آرام)، آرای زیبا، شامیرام و واهاگن و (دورک آنگق) آن‌ها را گاهی روایت و گاهی آواز و افسانه و گاهی نیز عاشقی می‌نامد.
فدای همّت آن عاشقی که در ره دوست کند چو گریه فتد در گلوی یار گره
در هر بحثی از آزادی باید نسبیت آن را در نظر داشت و در مورد انسان همواره علت آزادی (آزادی از چه) و جهت آن (آزاد به چه) مطرح است. یکی از ویژگی‌های آزادی درونی، دور بودن یا بریدن از حالت، رابطه، یا نسبتی است که خوشایند نباشد، ولی قیدهایی که با رضا و اختیار پذیرفته می‌شود، ضد آزاد بودن نیست مانند عاشقی که نمی‌خواهد از قید و بند عشق رها باشد یا مادری که نمی‌خواهد از قید فرزندش رها شود.
ما پیر خرابات جهانیم و لیکن در عاشقی و باده خوری رند خرابیم
از فیلم‌ها یا سریال‌های تلویریونی که وی در آن نقش داشته‌است، می‌توان به جزیره، نوبت عاشقی و استرادیواری اشاره کرد.
شعر عاشقی از اواخر سده شانزدهم میلادی به‌طور جدی و چشمگیر در ادبیات ارمنی پا گرفت، در نیمه سده هفدهم در میان توده‌های مردم رواج گسترده‌ای یافت و در سده هجدهم به اوج شکوفایی خود رسید.
وی هم‌چنین در برنامه‌های رادیویی وتلویزیونی از جمله برنامه تاجمعه ظهور و عطرعاشقی حاضر و به اظهار نظر می‌پرداخت.