جملاتی از کاربرد کلمه عاذل
مرا خواهد گریزاندن به شعبان جفای حاسد و غوغای عاذل
غار جسمی ان یراه عاذل او عاذر انه یحکی صفاتا من صفات شمس دین
مرا گفت: ای ستمکاره به جانم! به کام حاسدم کردی و عاذل
انی امرؤ لایبالی کلما عذلوا ان شت یا عاذلی قم ناد فیالناس
من و آزردگی از عشق او حاشا معاذلله دلی کز مهر پر باشد در او آزار کی گنجد
و من الدلائل ان یری من عزمه طوع الحبیب و ان الح العاذل
عاذلی کف عن ملامی فیهن لقد جت بالنصیحة نکرا
معاذلله که بگریزم ز حکمت هر کجا باشم تو بس نیکو خداوندی منم بد بنده و چاکر
فلست اخاف من العاذلین و لم اخش مما یقولون لی
عاذلا چندین سرائی ماجرا پند کم ده بعد از این دیوانه را