عادتا

معنی کلمه عادتا در فرهنگ معین

( عادتاً ) (دَ تَ نْ ) [ ع . ] (ق . ) از روی عادت ، بنابر عادت .

جملاتی از کاربرد کلمه عادتا

دارند تا نظر به پروبال خویشتن این بی سعادتان به همایی نمی رسند
در کتب سنتی، مبالغه آن است که عقلا و عادتاً ممکن باشد و به آن مبالغه یا تبلیغ می‌گویند؛ و اگر عقلا ممکن اما عادتاً محال باشد به آن اغراق گویند؛ اما اگر عقلا و عادتاً ممتنع باشد غلو نام دارد. پس غلو از اغراق و اغراق از مبالغه قویتر است. البته امروزه در بیشتر کتب بدیعی آن‌ها را به جای هم به کار می‌برند و مانند گذشته تأکید زیادی بر تفاوتشان نیست.
صاحب سعادتانی که در حمایت ولایت مشایخ کامل سلوک کرده‌اند بسر جمله آفات و مز لات رسیده‌اند و جملگی شبهات مطالعه کرده و باز دیده و دانسته که هر طایفه‌ای را از اهل هوا و بدع از کدام مزله بدوزخ برده‌اند. ولیکن آن صاحب سعادتان در پناه دولت صاحب ولایتان از ان مزلات بسلامت عبور کرده‌اند.
در روایتی گفته می‌شود که گل سرخ قبلاً به رنگ سفید بوده‌است، سپس روزی که خار گل سرخ پای آستقیک را زخمی کرد و خون او بر گل چکید، گل رنگ عوض کرد و دیگر همیشه به رنگ سرخ است. از پرندگان نیز کبوتر به او منسوب بوده چون بنابر روایات کتبی در روز برگزاری جشن وارداوار که مخصوص اوست، عادتاً کبوتر هوا می‌کردند. در آن روز به او گل سرخ هدیه می‌کردند، و در آن روز مردم به همدیگر آب می‌پاشیدند.
غلو، افراط در وصف است به حدی که هم عقلا و هم عادتاً محال باشد.