عاجل

معنی کلمه عاجل در لغت نامه دهخدا

عاجل. [ ج ِ ] ( ع ص ) مقابل آجل و منه لاتبع العاجل بالاَّجل. ( اقرب الموارد ). دنیا. ( غیاث اللغات ). این جهان. ( منتهی الارب ) :
نعمت عاجل و آجل بتوداد از ملکان
زآنکه ضایع نشود آنچه بجای تو کند.منوچهری.این مرادعاجلش حاصل کند بی اجتهاد
وآن هوای آجلش حاصل کند بی انتظار.منوچهری.زیرا که نادان جز به عذاب عاجل از معاصی باز نیاید. ( کلیله و دمنه ). راحت عاجل را به تشویش محنت آجل منغص کردن خلاف رای خردمند است. ( گلستان ). || شتاب کننده و آنچه به شتاب باشد. ( غیاث اللغات ). بی مهلت. ( غیاث اللغات ) ( منتهی الارب ). سریع. ( منتهی الارب ) :
زهر نزدیک خردمندان اگرچه قاتل است
چون ز دست دوست میگیری شفای عاجل است.سعدی ( کلیات چ فروغی ص 439 ).|| شتاب.( منتهی الارب ).

معنی کلمه عاجل در فرهنگ معین

(جِ ) [ ع . ] ۱ - (ا ِ فا. ) شتاب کننده . ۲ - تند، سریع . ۳ - (اِ. ) این جهان ، دنیا. ۴ - اکنون ، زمان حال .

معنی کلمه عاجل در فرهنگ عمید

۱. ویژگی آنچه به سرعت فرامی رسد یا انجام می شود، باشتاب، شتابان: مرگ عاجل.
۲. [مقابلِ آجل] [قدیمی] ویژگی آنچه مربوط به زمان کنونی است، فعلی.
۳. (اسم ) [مقابلِ آجل] [قدیمی، مجاز] زمان حال.

معنی کلمه عاجل در فرهنگ فارسی

شتاب کننده، شتابنده، بی مهلت، سریع، ضد آجل
۱ - ( اسم ) شتابنده شتاب کننده . ۲ - ( صفت ) جلد چالاک . ۳ - سریع زود ۴ - ( اسم ) این دنیا جهان خاکی مقابل آجل . ۵ - حال زمان حال مقابل آجل . یا حیات ( زندگانی ) عاجل . زندگانی نا پایدار عمر فانی .

معنی کلمه عاجل در ویکی واژه

شتاب کننده.
تند، سری
این جهان، دنیا.
اکنون، زمان حال.

جملاتی از کاربرد کلمه عاجل

که اینان چه جمعند، این گونه عاجل که اینان چه قومند، این سان شتابان
که عاشق قدر وصل آنگاه داند که عاجز گردد از هجران عاجل
دستت به سخا حیات جاوید تیغت به وغا قضای عاجل
صبا را گفت کی پیک سعادت چو صرصر ساعتی بنمای عاجل
پرستارم به جای گریه گل خندد اگر داند که در پیرهن هر تب شفای عاجلی دارم
در این میان سه افسر پلیس فرانسه که پیژامه و کلاه خواب بر سر داشتند، برای نشان دادن اوضاع وخیم کاری خود با ورود به تخت خواب در مقابل ساختمان امنیت، به کار تا دیروقت و احضار به کار به شکل عاجل و ناگهانی از سوی مدیران خود اعتراض کردند.
دهان شیرین بود، آلودگی تا با شکر دارد به جز کام هوس، از لذت عاجل چه می‌خواهی؟
راحت و رنج از بهشت خلد و ز دوزخ چاشنیی‌دان در این سرای به عاجل
تو در سعادت و نعمت بمان که مقرون شد عذاب آجل خصمت به محنت عاجل
اجرا نشد میان بشر گر مرام ما آجل شود اگرچه به عاجل نمی‌شود
نام این فرقه از باور به بازایی عاجل یا «ظهور دوم» عیسی مسیح برمی گردد. ویلیام میلر این جنبش را در دهه ۱۸۳۰ شروع کرد. پیروان او به میلری‌ها مشهور شدند.
در ظاهر و در باطن پشت تو بود دولت در عاجل و در آجل یار تو بود باری