ظهاره

معنی کلمه ظهاره در لغت نامه دهخدا

ظهاره. [ ظِ رَ ] ( ع اِ ) ابره. رویه. مقابل بطانه و آستر و زیره : قباها را ظهاره پوشش کردند. ( جهانگشای جوینی ). ج ، ظهائر.

معنی کلمه ظهاره در فرهنگ معین

(ظِ رِ ) [ ع . ظهارة ] (اِ. ) رویة جامه ، ابره .

معنی کلمه ظهاره در فرهنگ عمید

رویۀ جامه.

معنی کلمه ظهاره در ویکی واژه

ظهارة
رویة جامه، ابره.

جملاتی از کاربرد کلمه ظهاره

«وَ لا یَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِیُعْلَمَ ما یُخْفِینَ مِنْ زِینَتِهِنَّ»، قال الحسن: کانت المرأة تمرّ فی السوق و علیها خلخال، فاذا مرّت علی الرّجال ضربت احدی الرجلین بالآخری لیعلموا انّها ذات خلخال و زینة و هذا یحرّک الشهوة و یؤدّی الی الفتنة فمنعت من ذلک، و قیل اسماع صوت الزّینة کاظهارها، و منه سمّی صوت الحلی وسواسا. «وَ تُوبُوا إِلَی اللَّهِ جَمِیعاً» من التقصیر الواقع فی امره و نهیه، و قیل راجعوا طاعة اللَّه فیما امرکم و نهاکم من الاداب المذکورة فی هذه السورة، «أَیُّهَا الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ»، قرأ ابن عامر، «ایّه المؤمنون» بضم الهاء فی الوصل و کذلک فی الزخرف، «یا ایّه الساحر» و فی الرّحمن، «أَیُّهَ الثَّقَلانِ»، و یقف بلا الف، و قرأ الآخرون، بفتح الهاء فی الاحرف الثلاثة علی الاصل فی الوصل، و ذکر جماعة انّ ابا عمرو و الکسائی و یعقوب کانوا یقفون علیها بالالف، و کان الباقون یقفون بغیر الف، و لیس فی المصاحف الالف، روی عن ابن عمر انّه سمع رسول اللَّه یقول: «یا ایها الناس توبوا الی ربّکم فانّی اتوب الی ربّی کلّ یوم مائة مرّة».
شاهی که ظهارهٔ وجود او از اطلس هستی آستر دارد
عمری طبیب از گفتگو خاموش بودم این زمان شد آب از سوز دلم مهر لب اظهارها
و لربماکتم الهوی کشف اظهاره و لربما فضح الهوی کتمانه