ظلوم. [ ظَ ] ( ع ص ) ظَلاّم. سخت ستمکار : عادت و رسم این گروه ظلوم نیک ماند چوبنگری به ظلیم.ابوحنیفه اسکافی.درویشی را دیدم که سر بر آستان کعبه همی مالید و میگفت یا غفور یا رحیم تو دانی که از ظلوم و جهول چه آید. ( گلستان ). ظلوم. [ ظُ ] ( ع اِ ) ج ِ ظَلَم و ظَلْم. ظلوم. [ ظَ ] ( اِخ ) نام کنیزکی ام ولد، مادر الراضی باﷲ ابوالعباس احمدبن جعفر المقتدر خلیفه عباسی.
معنی کلمه ظلوم در فرهنگ معین
(ظَ ) [ ع . ] (ص . ) بسیار ستمکار.
معنی کلمه ظلوم در فرهنگ عمید
بسیار ظلم کننده، بسیار ستمکار.
معنی کلمه ظلوم در فرهنگ فارسی
بسیارظلم کننده، بسیارستم کننده، سخت ستمکار ( صفت ) بسیار ظلم کننده بسیار ستمکار . نام کنیزکی ام ولد مادر الراضی بالله ابوالعباس احمد بن جعفر المقتدر خلیف. عباسی .
معنی کلمه ظلوم در ویکی واژه
بسیار ستمکار.
جملاتی از کاربرد کلمه ظلوم
استقلال در دوران مربیگری پرویز مظلومی ۱۲۰ گل در ۱۲۷ بازی خورده است - میانگین ۰٫۹۴ گل خورده در هر بازی (۰٫۹۴۴)
از ظلومی پا ز حد برتر نهاد خویشتن را خواند سلطان کیقباد
بگفتا دست بسته دوستان دادند بر دشمن غریب و بیکس و مظلوم اندر کوفه مهمان را
کز او داد مظلوم مسکین او بخواهند و از دیگران کین او
در نخستین دورهای که قلعهنویی مربیگری استقلال در مسابقات آسیایی را داشت، یعنی در سال ۲۰۰۹، موفق به گرفتن نتایج خوبی نشد. او در سه بازی خانگی که روی نیمکت استقلال نشست، تنها ۳ تساوی بهدستآورد. تیم او در شرایطی در آسیا نهایتاً با چهار امتیاز حذف شد که مانند سال اول حضور پرویز مظلومی و سال اول حضور رولند کخ در استقلال، تیمش از مرحلهٔ گروهی لیگ قهرمانان آسیا صعود نکرد.
نسخه صوتی این اثر با صداپیشگی میرطاهر مظلومی منتشر شد.
چو از تارک قدم سازد بود مظلوم را راحت چو از قطران گهر سازد بود آشوب را تسکین
وی مؤسس دارالتبلیغ اسلامی بود. محسن کدیور با نوشتن مقالهای با موضوع «اسناد مظلومیت آیتالله شریعتمداری» مدعی شد که دارالتبلیغ اسلامی توسط جمهوری اسلامی مصادره شده و به دفتر تبلیغات اسلامی تغییر نام یافتهاست. حسینیهٔ شخصی وی هم بنا بر مقاله محسن کدیور به سرنوشت مشابهی دچار شد.
قوله: ثُمَّ إِنَّکُمْ یَوْمَ الْقِیامَةِ عِنْدَ رَبِّکُمْ تَخْتَصِمُونَ قال ابن عباس یعنی المحقّ و المبطل و الظّالم و المظلوم.
تو را گفتند سلطان یعنی ای سلطان عدالت کن تو را خواندند عادل پس ز مظلومان حمایت کن
از آن عهدی که بر درگاه میمونش ملازم شد به گوش آواز یک مظلوم نشنیده است دربانش
خاتم دور ولایت فاتح اقلیم عشق هرکه این معنی نمیداند ظلوم است و جهول
من بر او عاشقم هنوز چنان که نه مظلوم دانم و نه ظلوم