ظلم

معنی کلمه ظلم در لغت نامه دهخدا

ظلم. [ ظُ] ( ع اِمص ) به ناجایگاه نهادن چیزی را. وضع شیئی درغیر موضع خود. ستم. بیداد. ستم کردن. ستمگری. بیدادی. بیدادگری. جور. جفا. عسف. اعتساف. حیف. بغی. ضیم.عدوان. آزار. زور. مظلمه. کفر. ج ، ظلام :
در صفات تو ظلم نتوان گفت
با سگی در جوال نتوان خفت.سنائی.هر کجا عدل روی بنموده ست
نعمت اندر جهان بیفزوده ست
هر کجا ظلم رخت افکنده ست
مملکت را ز بیخ برکنده ست.سنائی.ظلم از هرکه هست نیک بدست
وانکه او ظالم است نیک بدست.سنائی.من از ظلم او بیزارم. ( کلیله و دمنه ). و به رعیت ظلمی روا ندارد. ( کلیله و دمنه ). ملکا اگرمیدانی که شوی بر من ظلم کرد... تو به فضل خویش ببخشای. ( کلیله و دمنه ).
نهاد بد نپسندد خدای نیکوکار
امیر خفته و مردم ز ظلم او بیدار.سعدی.ظلم تاریک و دل سیه کندت
عدل رخشنده تر ز مه کندت.اوحدی. || عبادت غیر خدای. || صاحب کشاف اصطلاحات الفنون گوید: ظُلم بالضم و الفتح و سکون اللام ، لغة وضعالشی فی غیر محله و فی الشریعة عبارة عن التعدی عن الحق الی الباطل و هو الجور و قیل هو التصرف فی ملک الغیر و مجاوزة الحد. کذا فی الجرجانی. و هو مستحیل علی اﷲ تعالی اذ هو التصرف فی حق الغیر بغیر حق أومجاوزة الحد. و کلاهما محال اذ لا ملک و لا حق لاحد معه بل هو الذی خلق المالکین و املاکهم و تفضل علیهم بهاو عهد لهم الحدود و حرم و احل فلا حاکم یتعقبه و لا حق یترتب علیه. و ما ذکر من استحالة الظلم علیه تعالی هو قول الجمهور. و قیل بل هو متصور منه لکنه لایفعله عدلاً منه و تنزهاً عنه ، لأنّه تعالی تمدح بنفیه فی قوله : و ما انا بظلام للعبید. ( قرآن 29/50 ). و الحکیم لایتمدح الا بما یصح منه. فان الاعمی لو تمدح نفسه بانه لاینظر الی المحرمات ، استهزی به. و هذا غیر سدید. لما تقرر ان حقیقة الظلم وضع الشی فی غیر محله بالتصرف فی ملک الغیر أو مجاوزة الحد و مع النظر بهذا یجزم کل من له ادنی لُب باستحالته علیه سبحانه اذ لایتعقل وقوع شی من تصرفه فی غیر محله. و کان مدعی تصوره منه سبحانه یفسره بما هو ظلم عند العقل لو خلی و نفسه من حیث عدم مطابقته لقضیة. فحینئذ یکون لکلامه نوع احتمال بخلاف ما اذا فسره بالاول. فان دعوی تصوره منه سبحانه فی غایة. و یجاب عن التمدح المذکور بان هذا خارج عن قضیة الخطاب العادی ، المقصود به زجر عباده عنه و اعلامهم بامتناعه علیهم بالاولی فهو علی حدّ «لئن اشرکت لیحطبن عملک ». ( قرآن 65/39 ). و هذا فن بلیغلاینکره الا کل جامدالطبع. فامتنع القیاس علی قول الاعمی. کذا ذکر ابن الحجر فی شرح الاربعین للنووی فی الحدیث الرابع و العشرین. و فی التفسیر الکبیر قالت المعتزلة ان قوله تعالی : ان اﷲ لایظلم مثقال ذرّة... الاَّیة ( قرآن 40/4 )، دال علی ان العبد یستحق الثواب علی طاعته و انه تعالی لو لم یثبه لکان ظالماً. و الجواب انه تعالی لما وعدهم الثواب علی تلک الافعال فلو لم یثبهم علیها لکان ذلک فی صورة الظلم فلهذا اطلق علیه اسم الظلم - انتهی.

معنی کلمه ظلم در فرهنگ معین

(ظُ ) [ ع . ] ۱ - (مص ل . ) ستم کردن . ۲ - (اِ. ) بیداد، ستم .
(ظُ لَ ) [ ع . ] (اِ. ) جِ ظلمت ، تاریکی ها.

معنی کلمه ظلم در فرهنگ عمید

ستم کردن، جور، ستمگری، بیداد، ستم.
= ظلمت

معنی کلمه ظلم در فرهنگ فارسی

ستم کردن ، جور، ستمگری، بیداد، ستم، جمع ظلمت
( اسم ) جمع ظلمت تاریکی ها .
کالبد . یا کوه . جمع : ظلوم .

معنی کلمه ظلم در دانشنامه آزاد فارسی

ظُلم
در اصطلاح حکمت و اخلاق، یکی از دو رذیلۀ مقابل فضیلت عدالت، و آن انحراف از اعتدال (حد وسط) به سوی افراط است. انحراف از اعتدال به سوی تفریط «انظلام یا قبول ظلم» نامیده می شود. فرد مبتلا به این صفت رذیله با به دست آوردن اسباب معاش خود از راه های ناپسند و نکوهیده و تصرّف در حقوق و اموال مردم زندگی می کند و چون راه های رسیدن به مال و ثروت بسیار است و ظالم از هیچ روشی پرهیز نمی کند ممکن است همیشه ثروتمند باشد. در تاریخ اخلاق نویسی، حکمای اسلامی به ظلم های فردی و تجاوز به حقوق مادی دیگران بیشتر از ظلم های اجتماعی و تجاوز ظالمان به حقوق معنوی انسان ها توجه کرده اند. امّا در روزگار معاصر به دنبال تصویب اعلامیه جهانی حقوق بشر و تدوین حقوق شهروندی و امثال آن، توجه به ابعاد اجتماعی مسأله ظلم فزونی یافته و منشاء نهضت های اجتماعی و ظلم ستیز در شرق و غرب عالم گردیده است.

معنی کلمه ظلم در دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] ظلم، یکی از رذایل اخلاقی و مذموم است. ظلم (مصدر عربی) در لغت به معنای وضع شیء در غیر موضع خود، ستم، ستم کردن و بی داد آمده است.
در قسمت های اول تا پنجم سلسله مقالات «آثار اعمال در قرآن»، مباحث آثار گناه، آثار خودپسندی و تکبر، آثار مکر و حیله، آثار مال حرام و آثار دورویی و نفاق در زندگی انسانها مورد بحث و بررسی قرار گرفت.در این قسمت، آثار ظلم و ستم، انواع ظلم، مصادیق ظلم و ستم در آیات قرآن و یازده گروهی که ستم گرترین گروههای ظالمند مورد بحث و بررسی قرار می گیرند.
معنای ظلم
ظلم (مصدر عربی) در لغت به معنای وضع شیء در غیر موضع خود، ستم، ستم کردن و بی داد آمده است.
سیاح، احمد، فرهنگ جامع، تهران، کتابفروشی اسلام، ۱۳۳۰ه.ش، ج۳، ص۵۵.
قرآن کریم در حدود ۲۹۰ آیه در مورد پیکار با ستم و ستمکاری و دفاع از ستمدیدگان با صراحت قاطعانه بیان فرموده است، اما وجوهی را که قرآن در باب ظلم بیان کرده می توان در چند وجه خلاصه کرد:
دامغانی، حسین بن محمد، قاموس قرآن، تهران، بنیاد علوم اسلامی، ۱۳۶۱، چ اول، ج۲، ص۷۸.
...
[ویکی اهل البیت] ظلم (مصدر عربی) در لغت به معنای وضع شیء در غیر موضع خود، ستم، ستم کردن و بیداد آمده است. ابن فارس گفته است: ظا و لام و میم دارای دو معنی اصولی است:
همان طور که شخص در تاریکی چیزی را نمی بیند در حال ستم کردن هم مثل این که در تاریکی فرو رفته نمی تواند درک حقیقت کند و به طور کلی می توان گفت ظلم به معنای ستم و گذاشتن چیزی در غیر محل آن است. اما آنچه در اصطلاح و عرف مردم از ظلم ذکر می شود بیشتر مصادیق آن می باشد که ظلم به معنای اخص است که به آن ها اشاره خواهد شد.
قرآن کریم در حدود 290 آیه در مورد پیکار با ستم و ستمکاری و دفاع از ستمدیدگان با صراحت قاطعانه بیان فرموده است، اما وجوهی را که قرآن در باب ظلم بیان کرده می توان در چند وجه خلاصه کرد:
«(آری) آنها که ایمان آوردند و ایمان خود را با شرک و ستم نیالودند، ایمنی تنها از آن آنهاست و آنها هدایت یافتگانند». گناهی که آلوده به شرک نباشد
«هر کس از حدود الهی تجاوز کند به خویشتن ستم کرده؛ تو نمی دانی...».
چنان که خداوند متعال می فرماید: «و کسی را که خداوند خونش را حرام شمرده، نکشید جز بحق. و آن کس که مظلوم کشته شده، برای ولیش سلطه (و حق قصاص) قرار دادیم؛ اما در قتل اسراف نکند، چرا که او مورد حمایت است».
[ویکی الکتاب] معنی ظُلْمَ: ظلم - جَور - ستم (ظلم عبارت از رفتاری است ناشایسته و نا بجا در قبال چیزی یا کسی ،یا قرار دادن چیزی در غیر از جایی که شایسته آن است . لذا نافرمانی خدای سبحان را از جهت اینکه مستحق عبادت و اطاعت است و همچنین مخالفت تکلیف را ظلم میشمارند اگر چه این مخال...
معنی ظَلَمَ: ستم کرد (ظلم عبارت از رفتاری است ناشایسته و نا بجا در قبال چیزی یا کسی ،یا قرار دادن چیزی در غیر از جایی که شایسته آن است . لذا نافرمانی خدای سبحان را از جهت اینکه مستحق عبادت و اطاعت است و همچنین مخالفت تکلیف را ظلم میشمارند اگر چه این مخالفت از روی...
معنی ظُلِمَ: ستم شده است (ظلم عبارت از رفتاری است ناشایسته و نا بجا در قبال چیزی یا کسی ،یا قرار دادن چیزی در غیر از جایی که شایسته آن است . لذا نافرمانی خدای سبحان را از جهت اینکه مستحق عبادت و اطاعت است و همچنین مخالفت تکلیف را ظلم میشمارند اگر چه این مخالفت از...
معنی لَا تَظْلِمُونَ: ظلم نمی کنید
معنی ظَلاََّمٍ: بسیار ظلم کننده
معنی لَا تَظْلِمُواْ: ظلم نکنید
معنی عَدَاوَةٌ: دشمنی - ظلم - تجاوز
معنی مَا ظَلَمْنَاهُمْ: به آنان ظلم نکردیم(ظلم عبارت از رفتاری است ناشایسته و نا بجا در قبال چیزی یا کسی ،یا قرار دادن چیزی در غیر از جایی که شایسته آن است . لذا نافرمانی خدای سبحان را از جهت اینکه مستحق عبادت و اطاعت است و همچنین مخالفت تکلیف را ظلم میشمارند اگر چه این مخا...
معنی مَا ظَلَمُونَا: به ما ظلم نکردند(ظلم عبارت از رفتاری است ناشایسته و نا بجا در قبال چیزی یا کسی ،یا قرار دادن چیزی در غیر از جایی که شایسته آن است . لذا نافرمانی خدای سبحان را از جهت اینکه مستحق عبادت و اطاعت است و همچنین مخالفت تکلیف را ظلم میشمارند اگر چه این مخالف...
معنی یَظْلِمُونَ: ستم می کنند - ظلم می کنند ("کَانُواْ یَظْلِمُونَ: ظلم می کردند. ظلم عبارت از رفتاری است ناشایسته و نا بجا در قبال چیزی یا کسی ،یا قرار دادن چیزی در غیر از جایی که شایسته آن است . لذا نافرمانی خدای سبحان را از جهت اینکه مستحق عبادت و اطاعت است و همچنی...
ریشه کلمه:
ظلم (۳۱۵ بار)
[ویکی فقه] ظلم (قرآن). ظلم، قرار دادن چیزى در غیر جایگاه اختصاصى و مناسب خودش است؛ به کم کردن باشد یا به زیاد کردن، به تغییر زمان باشد یا به تغییر مکان. ظلم به تجاوز از حقّى که به منزله نقطه مرکزى دایره است، گفته مى شود و سه نوع است: ۱. ظلم بین انسان و خدا؛ ۲. ظلم بین خود و مردم؛ ۳. ظلم به خود.
آثار ظلم کهدر قرآن کریم بیان شده است عبارت است از:
← اختلاف
تنزیه از ظلم (قرآن)، ظالمان (قرآن) و مصادیق ظلم (قرآن).

معنی کلمه ظلم در ویکی واژه

oppressione
ستم کردن.
بیداد، ستم.
جِ ظلمت ؛ تاریکی‌ها.

جملاتی از کاربرد کلمه ظلم

زانکه یک ظلم و صد هزاران عدل به که یک عدل و صد هزاران ظلم
از نور به نور، منزلی بس دور است کاین نور ز ظلمتست و آن از نور است
گل جامه می‌درد که چه نخلی ز ظلم کند بی‌اعتدالی اجل باغ اعتدال
مپسند، بیش از این توبه ما ظلم و جور را آخر دمی به حال پریشان ما نگر
نور و ظلمت چون بهم آمد قرین این از آن رنگی پذیرفت آن از این
این سوره به خاطر مکی بودنش بحث‌هایی از مبدأ و معاد دارد، و مخصوصاً بیانگر کیفرهای گروهی از اقوام پیشین است که بر اثر لجاجت و عناد و پیمودن راه کفر و ظلم و فساد یکی، پس از دیگری، به عذاب‌های کوبندهٔ اللهی گرفتار و هلاک شدند.
باشد که مرتفع شود از آفتاب می آثار ظلمتی که نماید ز مد ظل
تا کور شود چشم خضر در ظلمات از چشمه نور، آب حیوان بخشند
جیک سالیوان، مشاور امنیت ملی ایالات متحده، در بیانیه‌ای این رای نشانه دیگری از همگرایی فزاینده بین‌المللی دربارهٔ ایران و خواسته پاسخگو کردن مقامات آن دانست. کامالا هریس، معاون رئیس‌جمهوری آمریکا، نیز اخراج ایران از کمیسیون مقام زن سازمان ملل را یک پیروزی بزرگ برای معترضان ایران خواند. یائیر لاپید، نخست‌وزیر اسرائیل، از این تصمیم به دلیل سیاست‌هایی که آن را مغایر با حقوق زنان و دختران می‌دانست، ستایش کرد. کتی منینگ، از اعضای دموکرات مجلس نمایندگان آمریکا نوشت «ما در کنار زنان و دختران شجاع ایرانی که مورد ظلم وحشیانه قرار گرفته‌اند می‌ایستیم.»
علی اصرار دارد که خدا عادل است و خود عدل است و فضیلت عدل از او به جان انسانها جاری می‌شود. از آنجا که او عدالت است، هر کاری که انجام می‌دهد عادل است. تشیع عدل فطری ذات الهی می‌داند، یعنی خدا نمی‌تواند ظلم کند، زیرا این فطرت اوست که عادل باشد.
کفر و ظلمت مگر بشد پیدا در میان یهودی و ترسا
عکس نورانی همه روشن بود عکس ظلمانی همه گلخن بود
دهانت در ظلمات عدم نهان مانده ست نه خضر برده به آن چشمه راه نی الیاس