ظریفی. [ ظَ ] ( حامص ) ظریف بودن. رجوع به ظریف شود. ظریفی. [ ظَ ] ( اِخ ) شاعری از مردم چورلی شاگرد بهشتی. او را دیوانی است به ترکی. ظریفی. [ ظَ ] ( اِخ ) از شعرای دوره سلطان بایزیدخان ثانی ، از مردم قصبه کوینک. ( قاموس الاعلام ). ظریفی. [ ظَ ] ( اِخ ) ( شیخ عمرافندی ) از شعرای متأخر عثمانی و از مشایخ طریقت سعدیّة، از مردم روسچق. وفات 1210 هَ. ق. ظریفی. [ ظَ ] ( اِخ ) ( محمدبیگ ) از مردم ساوه و مرید حریفی است به زمان شاه طهماسب صفوی. وی به هندوستان رفت و بدانجا حرمت بسیار دید. این بیت از اوست : دوش غوغای سگان تو به گوشم آمد مُردم از رشک که آیا که گذشت از کویت. ظریفی. [ ظَ ] ( اِخ ) رجوع به حسن چلبی شود.
ظریف بودن ظرافت . از مردم ساوه و مرید حریفی است بزمان شاه طهماسب صفوی .
معنی کلمه ظریفی در ویکی واژه
خوش - طبعی.
جملاتی از کاربرد کلمه ظریفی
ابوالحسن ضیا ظریفی (زاده ۲۸ یا ۲۹ مرداد ۱۳۰۵ - لاهیجان ۱۳۸۹، لس آنجلس) پزشک ایرانی بود. او به مدت پنج دهه از پیشگامان مبارزه با بیماری سل در ایران بود. او که دبیر سازمان دانشجویان ایران و عضو هیئت تحریریه نشریه دانشجو از ۱۳۲۹ تا ۱۳۳۱ بود کتابهایی را در خصوص جنبش دانشجویی ایران نوشتهاست.
در سال ۱۳۴۹ و پس از مراجعت به تهران، احمدعلی راغب، در محافل فرهنگی و هنری تهران با ابوالقاسم انجوی شیرازی آشنا میشود. انجوی که در سالهای پس از تبعید به جزیره خارک، به کار جمعآوری فرهنگ عامه ایرانیان پرداخته بود، با مشاهده مکتوبات راغب، از او دعوت میکند تا در کار تدوین ۱۱ مجلد کتاب در زمینه فرهنگ عامه ایرانیان که به سرپرستی انجوی شیرازی در دست چاپ و انتشار قرار داشت، همکاری کند. احمدعلی راغب در اینباره میگوید: «هر دو هفته یکبار به دفتر استاد انجوی مراجعه میکردیم و در کنار دوستان و همکارانی همچون نصرالله یگانه، محمود ظریفیان، حسین پناهیان و دیگران بر فرایند تدوین مجلدات کتاب فرهنگ عامه نظارت میکردیم و با یکدیگر بحث و گفتگو داشتیم.»
هم ظریفی هم حریفی هم چراغی هم شراب هم جهانی هم نهانی هم عیانی شاد باش
ابزار مزبور، یک تراشه میباشد که مجراهای ظریفی از یاختههای مربوط به اندامهای گوناگون بدن انسان را توسط جریان خون به هم مرتبط میکند و مشابهترین روش به بدن انسان است و داروهای جدید را میتوان روی ان آزمایش کرد.
به ظریفی و حریفی و لطیفی و خوشی یار من از همه خوبان جهان میگذرد
چو شکر یک دل و آغشته این شیر شوید که ظریفید و لطیفید و نکومقدارید
ببزم عاشقان مردن حریفیست وگرنه عشق و آسایش ظریفیست
به غیر آینه کآمد به سیر باغ رخت نرفته هیچ ظریفی به گلستان تنها
سخنگویی سخندانی ظریفی هنرمندی هنرجویی لطیفی
دهن کوچک او دیدم هنگام سخن کز ظریفی دل من غالیه دان برد گمان
یک روز نپرسی از ظریفی کاخر تو کجا و ما کجاییم
چسان لطیف و ظریفی، که از لطافت و حسن قدم بکلبه احزان من نهی، حاشاک!
نرخ فرایند همجوشی هسته که در هستهٔ خورشید رخ میدهد در تعادل بسیار ظریفی است که پیوسته خود را اصلاح میکند تا در تعادل بماند: اگر میزان همجوشی اندکی بیش از اندازهای باشد که اکنون است، آنگاه هسته به شدت گرم میشود، در برابر نیروی وزن لایههای بیرونی از هر سو گسترش مییابد، با این کار نرخ همجوشی کاهش مییابد و آشفتگی اصلاح میشود. اگر همجوشی اندکی کمتر از مقدار همیشگی آن باشد، هسته سرد و دچار جمع شدگی میشود، با این کار نرخ همجوشی افزایش مییابد و به تعادل بازمیگردد.
تطبیق میتواند بین امور آموزشی در داخل یک نظام ویا نسبت به آموزش و پرورش دیگر ممالک آن هم در سطح وسیع تری صورت گیرد. نکته مهم این است که مقایسه یک امر حساس و ظریفی است. برای بهرهمندی هر چه بهتر از علم مقایسه در آموزش و پرورش ضرورت دارد تا به مسئله فرهنگ، ملتها، قومیتها، ادیان و مذاهب، شرایط اجتماعی هر کشور ۰جایگاه آن در جامعهٔ جهانی و شرایط جغرافیایی توجه ویژه ای داشت. به دیگر سخن اگر حرکتی در امر آموزش و پرورش در یک کشور مفید و مؤثر واقع شود نمیتوان تصور کرد که این اقدام عیناً در کشور دیگر نیز سودمند باشد.
عنوان سریال به تناسب نام این شخصیت انتخاب شده، اگر چه شباهت ظریفی با عنوان کتاب آناتومی گری نوشتهٔ هنری گری (منبع مشهور علم آناتومی) دارد. پس از شروع پخش این سریال، اعلام شد که نام اصلی آن تغییر خواهد کرد، ولی این اتفاق تاکنون رخ ندادهاست.
می توان غماز عیب مردمان بودن، ای ظریف گر ظریفی عیب خود را عرضهٔ غماز ده