ظرایف. [ ظَ ی ِ ] ( ع ص ، اِ ) ظَرائِف. ج ِ ظریفه : به زیورها و گوهرهای شهوار ظرایفها و دیباهای بسیار.( ویس و رامین ).امیر مسعود را بسیار نزل فرستاده بود [ منوچهربن قابوس ] پوشیده به خطها و نامه ها و ظرایف گرگان و دهستان. ( تاریخ بیهقی ). و مواضعت نهاده [ عیسی ] هر سالی که خراج فرستد برادرزاده را هزار دینار هریوه باشد بیرون از جامه و ظرایف. یک سال آورده بودند و بدین رضا افتاد. ( تاریخ بیهقی ). و رجوع به ظرائف شود.
جمع ظریفه ( صفت ) مونث ظریف جمع ظرایف ( ظرائف ) و ظریفات .
معنی کلمه ظرایف در ویکی واژه
جِ ظریفه ؛ نکتهها، لطیفهها.
جملاتی از کاربرد کلمه ظرایف
حکیم اوست که هر چیز بر جای خود نهد و هر کار که کند بسزای آن کار کند و هر چیزی در همتای آن چیز بندد. و این حکمت از کسی بیاید که در دنیا زاهد شود و بر عبادت مواظبت نماید. مصطفی (ص) گفت: «من زهد فی الدّنیا اسکن اللَّه الحکمة قلبه و انطق بها لسانه» و قال علی بن ابی طالب (ع): روّحوا هذه القلوب و اطلبوا لها ظرایف الحکمة فانّها تملّ کما تملّ الأبدان.
بردند ظرایف عروسی بغدادی و مغربی و روسی
آندرئاس که استاد بسیاری از زبانهای زنده بود، در تاریخ زبانها و تمدنها تخصص داشت، اما علایق او به فلسفه و تاریخ طبیعی گسترش یافت. او در خواندن خطهای دشوار شرقی، باستان یا مدرن، و درک ظریفترین ظرایف زبانهای گفتاری، بهویژه لهجههای آنها تبحر داشت. اگرچه وی تمایلی به انتشار نتایج تحقیقات خود نداشت، اما آنها را در اختیار دانشجویان و دوستانش قرار میداد. بسیاری از یافتههای او در پژوهشهای دانشمندان دیگر پراکندهاند و بسیاری از آنها هنوز منتشر نشدهاند.
«... استفاده از ظرایف خاص موسیقی اصیل ایرانی، بهکارگیری صحیح آنها در نوشتن مجموعههای موسیقی و درنهایت همکاری با بهترین ارکسترهای اروپا و آمریکا از جمله نکات قابل توجه در کارنامهٔ هنری پژمان است… بهنظر من احمد پژمان بزرگترین موسیقیدان ایرانی است و همهٔ ما به وجودش افتخار میکنیم…»
درمورد وجه تسمیۀ اعیان ثابته (سبب نامگذاری آن) و همچنین نکتهها و ظرایف آن و پاسخ به اشکالاتی در آن باره، به کتاب وحدت وجود و نتایج آن از نگاه محی الدین ابن عربی، به قلم علی شالچیان ناظر، مراجعه شود.
۱۲۹۸- عزیمت به اصفهان و آغاز تعلیم ردیف، دقایق و ظرایف مکتب آواز اصفهان زیر نظر سید عبدالرحیم اصفهانی - آغاز آشنایی و دوستی با جلال تاج اصفهانی در مکتب سید عبدالرحیم.
از ظرایف اعراب، اصمعی گفت: شنیدم اعرابئی میگفت: خداوندا مادرم را ببخشای.
درمورد وجه تسمیهٔ اعیان ثابته (سبب نامگذاری آن) و همچنین نکتهها و ظرایف آن و پاسخ به اشکالاتی در آن باره، به کتاب وحدت وجود و نتایج آن از نگاه محیالدین ابن عربی، به قلم علی شالچیان ناظر، مراجعه شود.