طوایف

معنی کلمه طوایف در لغت نامه دهخدا

طوایف. [ طَی ِ ] ( ع اِ ) طوائف. ج ِ طایفه. رجوع به طایفه شود.
- طوایف پشتکوه ؛ از ایلات کرد ایران و از طوایف متعدد ترکیب یافته است. جمعیت آن چهل هزار خانوار که محل سکونتشان جنوب کرمانشاه ، رودخانه سیمره دزفول ، بین النهرین است. در منطقه این طوایف جنگلهای بلوط انبوه یافت میشود. و رجوع به پشتکوه شود.
- طوایف فارس ؛ ییلاق آنها در کوه نارو میانه و بلوک میمند و فرابا و صیمکان و میمند است. زندگانی آنها از گوسفند و بز و خر است. و رجوع به فارس شود.

معنی کلمه طوایف در فرهنگ معین

(یِ ) [ ع . طوائف ] (اِ. ) جِ طایفه .

معنی کلمه طوایف در فرهنگ عمید

= طایفه

معنی کلمه طوایف در فرهنگ فارسی

۱ - مونث طایف . ۲ - جماعتی از مردم دسته گروه . ۳ - پارهای از چیزی جمع : طایفات ( طائفات ) طوایف ( طوائف ) .
طوائف جمع طایفه یا طوایف پشتکوه

معنی کلمه طوایف در دانشنامه عمومی

طوایف (فیلم). طوایف ( به هندی: Tawaif ) فیلمی محصول سال ۱۹۸۵ و به کارگردانی بالدو راج چوپرا است. در این فیلم بازیگرانی همچون ریشی کاپور، راتی آگنیهوتری، پونام دیلون، دیپاک پاراشار، آشوک کومار، آسرانی، قادرخان، افتخار و سوشما ست ایفای نقش کرده اند.

معنی کلمه طوایف در ویکی واژه

طوائف
جِ طایفه.

جملاتی از کاربرد کلمه طوایف

ز شوق تو خندان بهر جا طوایف ز عشق تو گریان به هرسو قبایل
ایلات و طوایف لک در استان ایلام:
زهره را از طوایف نعمت گوشواری رسیده چون پروین
و اصلاح بعضی صفات یا در بعضی اوقات، اگر چه خالی از ثمر نیست، ولیکن موجب سعادت ابدیه نمی شود همچنان که صحت بدن و نظام مملکت نیست مگر به دفع جمیع امراض، و اصلاح جمیع طوایف و اشخاص در تمام اوقات
که او از ملوک طوایف به گنج فزونست و زو دیدی آزار و رنج
اختران چون طوایف حجاج کرده بر گرد درگه تو طواف
و سخن اوست که گفت: کسی جمله علوم جمع کند و با جمله طوایف صحبت دارد هرگز به جایگاه مردان نرسد مگر ریاضت یافته باشد به فرمان شیخی یا امامی یا مؤدبی ناصب که هر که را ادب فرماینده نباشد که او را از هر چه مذموم بود نهی کند و امامی فراگرفته نباشد که عیوب اعمال او بدور نموده باشد و رعونات نفس او در چشم او می‌نهاده در هیچ معاملهٔ اقتدا بدو روا نباشد.
یکی از بزرگ مردان شهرستان شاه محمد یاری بوده است. او مورد اعتماد مردم ملکشاهی بوده و توانست مقابل رضاخان پهلوی قد علم کند. عبارت -هورده کو - در ادبیات کردی - به معنی کم جمعیت یا به چیزی کم حجم گفته می‌شود که به طوایف کم جمعیت گفته می‌شود و به طوایف خاصی گفته نمی‌شود.
ز زرینه آلت به خروارها ز فرش و طوایف دگر بارها
ملوک طوایف بهر کشوری نشستند و گیتی ندارد سری