طمث

معنی کلمه طمث در لغت نامه دهخدا

طمث. [ طَ ] ( ع مص ) برداشتن دوشیزگی. بکارت بردن. ( منتخب اللغات ). آرمیدن با زن. ( زوزنی ) ( منتهی الارب ) ( دهار ) ( تاج المصادر ). || ریمناکی. خلاف طُهر. ریمناک شدن. ( منتهی الارب ). چرکین شدن. ( منتخب اللغات ). || حائض شدن زن. ( منتهی الارب ) ( زوزنی ) ( تاج المصادر ) ( منتخب اللغات ). || ( اِ ) حیض. ( مهذب الاسماء ). خون حیض زنان به عادت قاعده :
نه کمی در شهوت و طمث و بعال
که زنان را آید از ضعفت ملال.مولوی.طفل ماهیت نداند طمث را
جز که گوئی هست چون حلوا تو را.مولوی.- احتباس طمث ؛ بند آمدن خون حیض : و آنجا که سبب [ دوار] مشارکت رحم و مثانه باشد. احتباس طمث یا اختناق رحم پیش آرد. ( ذخیره خوارزمشاهی ).
|| ( مص ) بسودن هر چیز که باشد، و منه : ماطمث ذا المرتع قبلنا احدٌ و ماطمث هذه الناقة حبل قطّ؛ ای مامسها عقال ٌ. ( منتهی الارب ). مساس. دست بچیزی رسانیدن. || فاسد شدن. ( منتخب اللغات ). || فساد. ( منتهی الارب ).

معنی کلمه طمث در فرهنگ معین

(طَ مْ ) [ ع . ] ۱ - (مص م . ) لمس کردن ، مس کردن . ۲ - (مص ل . ) حایض شدن .

معنی کلمه طمث در فرهنگ عمید

۱. لمس کردن.
۲. حائض شدن.
٣. (اسم ) چرک، فساد.
٤. (اسم ) خون.

معنی کلمه طمث در فرهنگ فارسی

سودن، مس کردن، لمس کردن ، حائض شدن زن، به معنی چرک و فساد و خون
۱ - ( مصدر ) برداشتن دوشیزگی بکارت بردن . ۲ - دست به چیزی رسانیدن سودن . ۳ - ( مصدر ) حایض شدن زن . ۴ - ( اسم ) چرک . ۵ - خون حیض عادت : احتباس طمث . یا خروج طمث . عادت . یا هیجان طمث . عدم نظم و خونریزی بیش از حد ماهانه . ۶ - فساد فاسد شدن .

معنی کلمه طمث در دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی لَمْ یَطْمِثْهُنَّ: با آن زنان عمل زناشویی انجام نداده (کلمه طمث که فعل لم یطمث از آن مشتق شده ، به معنای ازاله بکارت و نکاحی است که با خونریزی همراه باشد . و معنای عبارت "لَمْ یَطْمِثْهُنَّ إِنسٌ قَبْلَهُمْ وَلَا جَانٌّ "این است که : حوریان بهشتی دست نخوردهاند ، و قبل ...
تکرار در قرآن: ۲(بار)
خون حیض. و ازاله بکارت. طامث به معنی حائض است (راغب) در مجمع فرموده: اصل طمث به معنی خون حیض است «طَمَثَتِ الْمِرْئَةُ» یعنی حائض شد. ایضاً، با ازاله بکارت خونین گردد. در اقرب الموارد و غیره مسّ معنی شده گویند: «ما طَمَثَ ذلِکَ الْمَرْتَعَ قَبْلَنا اَحَدٌ» کسی پیش از ما به این چراگاه دست نزده است. راغب آن رااستعراه می‏داند. این کلمه فقط دو بار در کلام اللّه یافته است . یعنی حوریان بهشتی را پیش از شوهرانشان نه انسی خونین و ازاله بکارت کرده و نه جنّی. از این آیه بدست می‏آید که جنّ هم ازاله بکارت تواند کرد.

معنی کلمه طمث در ویکی واژه

لمس کردن، مس کردن.
حایض شدن.

جملاتی از کاربرد کلمه طمث

نه کمی در شهوت و طمث و بعال که زنان را آید از ضعفت ملال
گفته‌اند که إِنْسٌ قَبْلَهُمْ وَ لا جَانٌّ دلیل آنست که مسلمان جن در بهشت باشند و از ایشان جماع بود با جنس خویش نه با جنس انس و معنی الایة: حور الانس لم یطمثهن انس و حور الجن لم یطمثهن جن.
طفل ماهیت نداند طمث را جز که گویی هست چون حلوا ترا
لَمْ یَطْمِثْهُنَّ. الطمث المجامعة بالتدمیة ای ما ادماهن بالجماع احد.
آنکه ننموده است دست انس و جانش طمث و لمس در حقیقت حاصل افکار ابکار من است
فَبِأَیِّ آلاءِ رَبِّکُما تُکَذِّبانِ بقصر اطرافهن، ام بانهن لم یطمثن، کَأَنَّهُنَّ الْیاقُوتُ وَ الْمَرْجانُ ای کانهن الیاقوت حمرة و صفاء، و المرجان بیاضا و ضیاء.
قاصرات الطرف لم یطمث بیان حسن توست آن که «حورا» گفت و «مقصورات »، ایزد، «فی الخیام »