طلاکاری

معنی کلمه طلاکاری در لغت نامه دهخدا

طلاکاری. [ طِ / طَ ] ( حامص مرکب ) عمل طلاکار.

معنی کلمه طلاکاری در فرهنگ معین

(طَ ) [ ع - فا. ] (اِمص . ) ۱ - پوشاندن سطح چیزی با لایة نازکی از طلا. ۲ - تزیین نسخه های خطی با آب طلا، نقره ، شنگرف و لاجورد.

معنی کلمه طلاکاری در فرهنگ عمید

١. ساختن نقش ونگار از طلا در چیزی.
٢. شغل و عمل طلاکار.

معنی کلمه طلاکاری در فرهنگ فارسی

عمل و شغل طلا کار .

معنی کلمه طلاکاری در ویکی واژه

پوشاندن سطح چیزی با لایة نازکی از ط
تزیین نسخه‌های خطی با آب طلا، نقره، شنگرف و لاجورد.

جملاتی از کاربرد کلمه طلاکاری

زمان فتحعلی‌شاه در سال ۱۲۳۵ (قمری) (۱۱۹۹/۱۲۰۰ خورشیدی) تعمیراتی در آستانه انجام شد، مانند بازطلاکاری دو گلدسته.
طلاکاری‌اش سربه‌سر دلپذیر نهان کرده زر در عصا چرخ پیر
با رسمیت‌یافتن مذهب تشیع در این دوران، بناها و آثار زیادی به حرم افزوده شد. شاه تهماسب یکم علاوه بر اهدای نخستین ضریح، به بازسازی و تذهیب گنبد و طلاکاری گلدستهٔ کنار گنبد فرمان داد. گنبد طلاکاری شده در عصر سلطان محمد و مناره‌های طلاکاری شده در روزگار غزنویان، در دوران شاه تهماسب به مرمت نیاز داشتند و به دستور شاه مرمت صورت پذیرفت و بر گرد مشهد حصاری کشیده شد.
برترین فدیه قربانی کردن حیوان بود که معمولاً قربانی حیوانات اهلی مانند گاو، گوسفند و خوک بودند. هر کدام از آنها بهترین نمونه در نوع خود، پاک و تمیز شده، پوشیده از تن‌پوش مخصوص قربانی و گلدسته بودند. شاخ گاوها ممکن است طلاکاری شود. قربانی باید به نظر می‌رسید که مایل است جان خود را از طرف جامعه تقدیم به الوهیت کند. باید آرام بماند و به سرعت و تمیز اهدا شود.
یکی از موارد منحصربه‌فرد این مجموعه این است که این بقعه حاوی ده‌ها اثر در مضامین مختلف رشته‌های هنری است که از آن جمله می‌توان به کاشی‌کاری معرق و مقرنس و کتیبه‌های گچ‌بری‌شده و خط خطاطان بزرگ دورهٔ صفوی (میرعماد، میرقوام‌الدین، محمد اسماعیل و…) منبت‌کاری، نقره‌کاری، تذهیب و طلاکاری، نقاشی و تنگ‌بری اشاره کرد. این اثر همچنین از معماری ویژه‌ای برخوردار است.