طغیانگر
معنی کلمه طغیانگر در ویکی واژه
جملاتی از کاربرد کلمه طغیانگر
در گونهی دوم، از ملتها و قبایل مجاور فردی طغیانگر که دارای لشکریان و عصبیتی بزرگ در میان طایفهی خود است دست به انقلاب میزند و به مقام بلند پادشاهی اهتمام میکند و به ستیز با دولت مرکزی برمیخیزد و میان او و پیروانش با دولت کهن جنگهای محلی مکرری روی میدهد که هربار یکی پیروز میشود و دیگری شکست میخورد تا سرانجام شورشیان از راه درنگ و تأخیر بر دولت کهن استیلا یابند.
کودکانت درکف طغیانگران دخترانت بستهٔ بند گران