طرنب. [ طُ رُمْب ْ ] ( اِ ) بمعنی خودنمائی است و آن را طاق و طرنب نیز گویند، طمطراق هم به همین معنی است. وقتی در عالم صحبت گفته ام : ای احمق تا به چندت این طاق و طرنب چون دیو همی غریو و چون رعد غرنب داری شکمی زیاده پر همچون خنب گاوی به صفت ولی نداری سم و دنب.( از آنندراج ).و رجوع به طاق و طرنب شود.
معنی کلمه طرنب در فرهنگ معین
(طُ رُ ) (اِ. ) خودنمایی .
معنی کلمه طرنب در فرهنگ عمید
= طاق١ * طاق و طرم
معنی کلمه طرنب در فرهنگ فارسی
( اسم ) خود نمایی طاق و طرنب
معنی کلمه طرنب در ویکی واژه
خودنمایی.
جملاتی از کاربرد کلمه طرنب
رونق و طاق و طرنب و سحرشان گرچه خلقان را کشد گردن کشان
غلغل و طاق و طرنب و گیر و دار که نمیبینم مرا معذور دار
ز جهان گریز و وابر تو ز طاق و از طرنبش چو ز خویش طاق گشتی ز چه بسته طرنبی
طاق و طرنب فقر و فنا هم گزاف نیست هر جا که دود آمد بیآتشی نبود
ای قدح امروز تو را طاق و طرنبیست بیا باده خنب ملکی داده حق عز و جل
اندرین ره ترک کن طاق و طرنب تا قلاوزت نجنبد تو مجنب
ما ببوش و عارض و طاق و طرنب سر کجا که خود همی ننهیم سنب
صدق نگر بینفاق وصل نگر بیفراق طاق طرنبین و طاق طاق شوم کان رسید
کم کن این کبر و طمطراق که نیست طاقت این طرنب و این طاقم
دست زنان جمله و گویان بلاغ طاق و طرنبین و طرنبین و طاق