طرفی
معنی کلمه طرفی در فرهنگ فارسی
معنی کلمه طرفی در دانشنامه اسلامی
معنی بَعَثَ: برانگیخت- چیزی را به طرفی سوق داد
معنی بَعْثِ: برانگیختن- چیزی را به طرفی سوق دادن
معنی لَا یَبْعَثُ: بر نمی انگیزد (بعث :چیزی را به طرفی سوق دادن)
معنی مَبْعُوثِینَ: برانگیخته شدگان(بعث :چیزی را به طرفی سوق دادن)
معنی مَّبْعُوثُونَ: برانگیخته شدن - برپا داشته شدگان(بعث :چیزی را به طرفی سوق دادن)
معنی تُبْعَثُونَ: برانگیخته می شوید-بر پا داشته می شوید(بعث :چیزی را به طرفی سوق دادن)
معنی یَبْعَثَ: که برانگیزد - که مبعوث کند (بعث : برانگیختن وچیزی را به طرفی سوق دادن)
معنی یُبْعَثُ: برانگیخته می شود-بر پا داشته می شود(بعث : برانگیختن و چیزی را به طرفی سوق دادن)
معنی یُبْعَثُونَ: برانگیخته می شوند-بر پا داشته می شوند(بعث : برانگیختن و چیزی را به طرفی سوق دادن)
معنی یَبْعَثَکَ: که تو را برانگیزد - که تو را مبعوث کند (بعث : برانگیختن وچیزی را به طرفی سوق دادن)
معنی یَبْعَثُکُمْ: شما را برمی انگیزد - شما را مبعوث می کند (بعث : برانگیختن وچیزی را به طرفی سوق دادن)
معنی یَبْعَثَنَّ: که حتماً بر می انگیزد - که حتماً مبعوث می کند (بعث : برانگیختن وچیزی را به طرفی سوق دادن)
ریشه کلمه:
طرف (۱۱ بار)
(بر وزن عمل) گوشه، ناحیه. در مفردات میگوید: طرف شیء جانب آن است در اجسام و اوقات و غیره به کار میرود... و به طور استعاره گفتهاند: «هو کریم الطرفین» که مراد از طرفین پدر و مادر است. . نماز را در دو طرف روز و اوائل شب بخوان مشروح آیه در «زلف» گذشت و آن شامل اوقات سه نماز یا پنج نماز است. . گفتهاند: «لِیَقْطَعَ» متعلق است به «وَلَقَدْ نَصَرَکُمُ اللّهُ» در آیه قبل. بیضاوی گوید: «او» در آیه برای تنویع است نه تردید. یعنی مراد دو نوع عذاب است: هلاکت و خواری. معنی آیه چنین است: خداوند شما را در «بدر» یاری کرد تا طرفی و قسمتی از کفار را ببرد (که هفتاد نفر کشته و هفتاد نفر اسیر گشتند) و آنها را خوار کند تا مأیوس و نا امید بر گردند. * ، . ظاهراً مراد ار نقصان اطراف زمین، هلاکت و از بین رفتن قسمتی از مردمان روی زمین است که ما قبل آیه اول فرموده: «وَ اَمّا نُرِیَنَّکَ بَعْضَ الِذی نَعِدُهُمْ» این وعده همان عذاب و هلاکت دسته جمعی است پس از آن فرموده: آیا نمیبینند که دستور ما به زمین میآید و آن را از اطرافش کوتاه میکنیم و صدر آیه دوم چنین است: «بَلْ مَتَّعنا هؤُلاءِ وَ آبائَهُمْ حَتّی طالَ عَلَیْهِمُ الْعُمُرُ» آن گاه فرموده: «اَفَلا یَرَوْنَ...». در تفسیر برهان چند روایت نقل شده که حضرت سجاد و حضرت صادق علیهما السلام آن را از بین رفتن علماء و فقها و اخیار فرمودهاند و در تفاسیر اهل سنت نیز این مضمون نقل شده است. در المیزان قول فوق را اختیار و روایات را بدون اظهار نظر نقل کرده است. به نظر میآید مقصود از روایات بعضی از مصادیق آیه است. در مجمع چند قول نقل شده از جمله هلاکت مردمان و فقر علماء است. و اما اینکه مراد نقصان خود زمین و غبار شدن و از بین رفتن اطراف آن باشد از دو آیه بدست نمیآید بلکه زمین پیوسته در انبساط و بزرگ شدن است وزن آن نیز که نور آفتاب پیوسته در آن جذب میشود رو به افزایش است.
جملاتی از کاربرد کلمه طرفی
خاطرم در پی او می رود از هر طرفی گرچه از خاطر من هیچ بدر می نشود
گر چو خورشید به خود تیغ زنم معذورم طرفی نیست درین عالم نامرد مرا
روز بزم از طرف جود تو طرفی بر بست لاجرم شد به زرو سیم توانگر نرگس
طرفی که من از عشق بتان بسته ام این است در خاک برم حسرت دیدار و دگر هیچ
بعد ازین طرفی از وقایع که بکشف و مشاهده و تجلی و وصول تعلق دارد هریک در فصل آن بجای خویش گفته آید انشاءالله وحده. و صلی الله علی محمد و آله.
گوهر از هر طرفی میتابد پای کوبان سوی جان میآید
همچو پرگار بسر میدوم از هر طرفی اختیاری چو در این دایره ام نیست بدست
یوسف حسنی و در هر طرفی چون یعقوب از برای تو بسی عاشق گریان اینجاست
من اندر عشق تو طرفی نبستم ای خوش آن بیدل که گردین و دل از کف داد ، دامانی به کف دارد
هر کس طرفی زد قدم از حادثه دهر زین حادثه فانی به خرابات فنا رفت